قصه پر غصه مسکن تمامی ندارد. در حالی در آخرین ماه سال گذشته، متوسط قیمت خریدوفروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی در شهر تهران به ۳۵میلیون و ۱۲۰هزار تومان رسید که سیاستهای دولت در زمینه تأمین سرپناه اقشار ضعیف و حتی متوسط جامعه، قابلتوجه است. به عبارتی سادهتر در حالی در آخرین ماه سال گذشته، قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در نقاط مختلف پایتخت ۶.۲درصد دیگر هم نسبت به بهمن ۱۴۰۰ گران شد که اقساط تسهیلات نهضت ملی مسکن چیزی در حدود دو برابر دریافتی قشر ضعیف است. مدیرعامل شرکت عمران شهرهای جدید بهتازگی گفته: «دوره بازپرداخت ۵ساله را برای بازپرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن پیشبینی کردهایم که قسط ماهانه وام ۳۵۰میلیونی تا ۴۵۰میلیون تومانی بین ۱۰ تا ۱۵میلیون است.» این یعنی اقشار ضعیف درصورتیکه از پس افزایش اجاره مسکن خود برنیایند و از مسیر مسکن ملی بخواهند خانهدار شوند، ماهی باید چیزی بیشتر از دریافتی خود را صرف اقساط مسکن کنند.
نگاهی به جدول دستمزد کارگران در سال جاری نشان میدهد که این قشر چیزی در حدود ۵میلیون و ۷۰۰هزار تا شش میلیون و ۲۰۰هزار در ماه دریافتی دارند، این در حالی است که مبلغ اقساط مسکن ملی تقریباً حدود دو برابر دستمزد این دهکهای درآمدی است. تلختر اینکه شاخص کرایه مسکن اجاری نیز در پایتخت در اسفند سال گذشته نسبت به بهمن همان سال، ۴۵.۸درصد و در کل مناطق شهری ۵۰.۲درصد گرانتر شده است. این یعنی ماجرای مسکن جدیتر شده و حتی در صورت استفاده از میانبرهای دولتی، برای اقشار ضعیف قابلاستفاده نیست. شوخی خندهداری است، ساخت مسکن ملی برای قشری که توان مالی پایینی دارد و اقساط وام ماهیانهاش فراتر از دستمزد آنهاست. سؤالی که تبدیل به دغدغه اذهان عمومی شده این است که اقشار ضعیف درصورتیکه توان پرداخت چنین مبلغی در ماه را داشتند، چرا به سراغ بانکها برای دریافت این تسهیلات ویژه میرفتند؟ طبق شنیدهها و برآوردهای صورت گرفته درباره اقساط طرح نهضت ملی مسکن، بسیاری از واحدهای ساختهشده این طرح در معرض تهدید خالی ماندن هستند. به نظر میرسد آن از دسته از افرادی که پول پرداخت این اقساط را دارند، یا خانهدار هستند یا حتی مشمول دریافت این خانهها به دلیل وضعیت مالی خود نیستند، عده دیگر هم که شرایط دریافت این واحدها را دارند نیز از توان پرداخت این اقساط سنگین بر نخواهند آمد. البته درصورتیکه مبلغ وام ۴۰۰میلیون تومان باشد و ۱۲سال برای بازپرداخت آن در نظر گرفته شود، چیزی در حدود سه تا چهار میلیون باید در ماه از سوی اقشار ضعیف پرداخت شود که در این صورت هم این میزان قسط با دریافتی اقشار ضعیف جور درنمیآید. سؤالی که میتوان مطرح کرد این است که چه افرادی با این اقساط خانهدار میشوند؟ یک حساب سرانگشتی نشان میدهد درصورتیکه هر فرد بخواهد در ماه ۱۰ تا ۱۵میلیون هزینه برای بازپرداخت این وام ۳۰۰ تا ۴۵۰میلیونی صرف کند، در ۵سال باید چیزی در حد ۶۰۰میلیون تا ۹۰۰میلیون تومان پس دهد. این یعنی اقشار ضعیف طی این ۵سال تبدیل به محلی برای درآمد دولت خواهند شد؛ استفاده از وام ۳۰۰ تا ۴۵۰میلیونی و بازپرداخت ۶۰۰ تا ۹۰۰میلیون تومان. هر چه هست، در مجموع عدم رسیدن به وعدههای دولت یک وعده دیگر هم بر زمین ماند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰