یادداشت
گفتگو و گزارش

مقايسه احمدی‌نژاد و مصدق؛ رئاليسم جادويی سياست

مقايسه احمدی‌نژاد و مصدق؛ رئاليسم جادويی سياست
 

۱۹ فروردين سال ۱۳۸۷، محمود احمدي‌نژاد در ديدار با همسر دکتر حسين فاطمي، وزير امورخارجه دولت ملي محمد مصدق، در محل دفتر رئيس‌جمهوري که در آن ديدار، اسفنديار رحيم‌مشايي نيز حضور داشت، گفته بود که «نسل جوان و نسل‌هاي آينده بايد بدانند که ملت ما چه سرمايه‌هاي عظيمي داشته است.»

هشت سال بعد از اين ديدار نمايشي عجيب که همان‌زمان با نقدهاي تندي از درون جريان اصول‌گرايي مواجه شد، نه‌تنها نسل آينده بلکه شايد چند نسل‌ آينده از اثراث مخرب تصميمات و سياست‌هاي دولتمرداني چون محمود احمدي‌نژاد و اعوانش، بي‌نصيب نيستند و بي‌شک متوجه خواهند شد که چطور سرمايه‌هاي عظيم ملتي در طول يک‌دهه، چنان بر باد مي‌رود که بهترين مذاکره‌کنندگان، مديران، مشاوران و رهبران فکري و سياسي، نمي‌توانند به‌راحتي خسارت‌هاي آن را جبران کنند. چنانچه، ضرب‌المثل چاه و سنگ و تلاش ده‌ها عاقل، به‌روشني مصداق چنين وضعيتي است.

به نظر مي‌رسد، روند خودبزرگ‌بيني و خودشيفتگي جريان حامي احمدي‌نژاد، نه‌تنها چهار سال بعد از پايان دولت‌هاي متبوع خود متوقف نشده و از روزگار، درس عبرت نگرفته‌اند که بر ميزان توهم آنها نيز افزوده شده است. اين جريان، اگرچه به روش اسلاف خود به‌طور دائم از نقد ديگر بازيگران مي‌گويند و مرزهاي جريان موسوم به انحرافي را با جريان مبدأ اصول‌گرايي، زياد و زيادتر مي‌کنند و حتي در تدارک تسخير دوباره پاستور و دم‌ودستگاه اجرايي کشور هستند اما کار از اين هم فراتر رفته و روز گذشته در سالروز درگذشت مرحوم مصدق، عبدالرضا داوري، مشاور رسانه‌اي و يکي از فعالان سياسي سينه‌چاک محمود احمدي‌نژاد در توئيتي عجيب، محمود احمدي‌نژاد را با محمد مصدق، نخست‌وزير روزهاي سخت کودتا مقايسه کرد و نوشت: «هم مصدق و هم احمدي‌نژاد با اصول‌گرانماهاي عصر خود نساختند و حذف شدند.»

ريشه‌يابي چنين مقايسه‌اي، اساسا کار پيچيده‌اي است و به‌نظر مي‌رسد بايد در انتزاع، دنبال ردپاي چنين ادعاهايي بود. شايد هم رئاليسم جادويي که در آن، مرزهاي واقعي در ساخت ذهني دچار دگرگوني مي‌شوند، اين‌بار به‌جاي مکاتب ادبي، در باور سياسي جريان مديريت‌کننده دولت‌هاي معجزه هزاره سوم رسوخ کرده و آنها روزبه‌روز بر ميزان رؤياپردازي‌شان افزوده مي‌شود. جرياني که نه‌تنها حالا اصول‌گرايان تند، کند، سنتي و راديکال را به‌شمار نمي‌آورند که در سالروز وفات يکي از ملي‌ترين رهبران تاريخ معاصر سياسي ايران، محمود احمدي‌نژاد را با آن همه سوءمديريت و انحراف با مصدق طاق مي‌زنند تا در روزگاري که «هنر خوار» و «جادويي ارجمند» است، چنين قياسي هم دور از انتظار نباشد.

*جواد حیدریان روزنامه نگار کهگیلویه و بویراحمدی و دبیر سیاسی روزنامه وقایع‌اتفاقیه است.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 7 نظر

  • 1 خانم پور رحیمی 1395/12/17 10:25:37

    مصدق یک آریستوکرات ایرانی بود که کمی بعد به جایی رسید که تاریخ به قبل و بعد از او تقسیم شد، او ترسیمی از آزادی برای نسل‌های بعد از خودش هم به جا گذاشت.   چیزی که از مصدق ماند چتری بود که او از آزادی بر سر یک ملت و حقوقش پهن کرد. مصدق ترسیم آزادیخواهی کرد، درست مثل آن کاری که گاندی برای هند کرد. این کم‌ارزشی نیست که بخواهیم با کم‌حافظگی یا به عمد فراموشی، رویش خط بکشیم

    پاسخ
  • 2 عادل،نورانی 1395/12/17 10:22:25

    هر دو،دو چهره اثرگذار در عرصه فرهنگ و شکل‌گیری تفکر اقتصادی ایران امروز،و دیروز با رویکردی متفاوت هستند

    پاسخ
  • 3 الهام منصوری 1395/12/17 10:19:0

    از نظرمصدق انگلیس نماد استعمار و شر مطلق بود، حتی وقتی در آمریکا و در دانشگاه کلمبیا سخنرانی می کرد در دفاع از مبارزات ضد استعماری مردم آمریکا علیه انگلستان داد سخن داد. در بازگشت از آمریکا هم به مصر رفت و در قاهره با استقبال میلیونی مواجه شد، از دانشگاه فواد دکترای افتخاری گرفت و در همانجا به مصری ها پیشنهاد داد که انگلیسی های را از کانال سوئز بیرون کنند. مسافرت های خارجی و سخنرانی های مصدق بی شباهت به سخنرانی ها و تحریکات بین المللی احمدی نژاد علیه دولت آمریکا نیست. احمدی نژاد حتی در برهه ای تلاش کرد تا با تحریک حس ملیت مردم آلمان آنها را نسبت به ظلمی که به خاطر جنگ دوم به آنها روا داشته می شود آگاه کند. مصدق و احمدی نژاد در نوع اقبال کشورهایی که پیشینه و شرایطی نزدیک به ایران دارند با هم شبیه بوده اند، همان استقبال و همان نگاهی که به دنبال قهرمان توده ها، پیامبر بیدار کننده و شوالیه مبارز می گردد تا راه خود را از پشت سر او پیدا کند عینا درباره هر دو نفر مصداق پیدا کرده است، مصدق رهبر ملی گرائی منطقه بود و احمدی نژاد رهبر بیداری اسلامی و همکاری های جنوب ـ 

    پاسخ
  • 4 ناشناس 1395/12/16 23:58:39

    آن دوستی که مصدق را جاسوس میداند ،بسیار متاسفم از اینکه بگویم دوستی نا اگاه وبی سواد است .براساس چه معیاری این قضاوت نادرست را ور مورد مصدق بیان می کنید ..تاریخ ایران در ۲۰۰سال اخیر هیچ چهره ی ملی و مذهبی مانند مصدق به خود ندیده است ..تاریخ این مطاب را گواهی می دهد .احمدی نژاد با کی و کجا مبارزه کرد.

    پاسخ
  • 5 خواننده 1395/12/16 17:31:19

    احمدی نژاد یه مبارز واقعی بود، ولی مصدق یه جاسوس بود،مصدق وقتی مقابل ارباب خود ایستاد،اون بلا را سرش اوردند،مصدق آلات دست غرب بود

    پاسخ
  • 6 ناشناس 1395/12/16 17:26:46

    برای بررسی و صحبت در مورد این موضوع ابتدا باید خیلی بی رحمانه شعارهای صادر شده رو کنار بزاریم ، شعارهایی مثل مبارزه با امپریالیزم،تکیه بر قدرت داخلی و... و با گذشت روزهای متمادی به اختلافات میان این دو جریان و یا این دو شخص پرداخت. ابتدا باید عرض کنم که مقایسه ی بین نفت از یکسو و انرژی حاصل از شکاف اتم در نیروگاه هسته ای از سوی دیگر،مقایسه ای درست نیست! چراکه اولا کشور ما منابع سرشار نفت داشت و منابع محدود ارونایوم دارد. دوما نفت کاربرد تهاجمی و جنگی ندارد و ارونایوم دارد. و این مقایسه که اورونایوم زمان احمدینژاد را با نفت زمان مصدق مقایسه کنیم زیاد درست نیست. از سوی دیگر در زمان مصدق یک همگرایی ملی در ملی شدن نفت بین تمام اقشار ملت شکل گرفته بود ولی برای انرژی هسته ای هیچگاه چنین وحدتی بین مردم جامعه وجود نداشت و نشانه ی آن هم پیگیری های ملت برای رصد اخبار رسانه ها درمورد مذاکرات مختلف هست. شاید بتوان اختلاف دیگری را هم بین مصدق و احمدینژاد بیان کرد که نشان دهنده واقعیت بهتر ماجرا باشد،و آن هم نحوه برخورد کشورهای غربی بالخص آمریکا با این دو پدیده باشد.در سال سی و دو آمریکا رسما علیه دولت مصدق کودتا میکند و دولت او را ساقط میکند ولی در سال هشتاد و هشت و با وجود نارضایتی شدید از دولت احمدینژاد،دولت آمریکا هیچگونه همراهی جدی با معترضان نکرد و همین نشانه خوبی برای سودآور بودن احمدینژاد برای آنها دار د و شاید بشود آن دو اشتباه تاریخی مصدق را هم با دو اشتباه تاریخی احمدینژاد شبیه دانست. یک  در مقابل مجلس شورای ملی قرار گرفتن و اقدام برای انحلال آن؛که رویارویی های احمدینژاد با مجلس هم بی شباهت به آن نبود دو نپذیرفتن حکم قانونی عزل خود که این هم بی شباهت به دوران قهر یازده روزه احمدینژاد نیست

    پاسخ
  • 7 ناشناس 1395/12/16 17:22:43

    از این مقایسه های نابجا و قیاس های مع الفارق زیاد داریم‌‌.ولی میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است . میشود هر چیزی و کسی را با کس دیگر مقایسه کرد .ولی گفته اند سیب زمینی نباید خودش را قاطی میوه ها کند .چون طعم سیب ندارد که هیچ ،شکل و شمایل خوبی هم ندارد .بلی میشود اینگونه مقایسه کرد ..مصدق نفت را و صنعت نفت را ملی کرد و احمدی نژاد نفت های آماده را بر باد داد . مصدق وجه ی ملی وبین المللی ایران را جهانی کرد ..و احمدینژاد در دوران ریاستش هیچ وجه ای برای ایران کسب نکرد .

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها