در پیش از بیان هر مطلبی لب کلام را با طرح یک سوال به عرضتان برسانم که : نظر سنجی یا نظر سازی یا نظر سوزی؟

با طرح این سوال اول به بررسی ظاهری گاف بزرگ در یک سایت خبری استانی میپردازم، اینکه سایت خبری چندی پیش با ارائه صفحه ای مبنی بر نظر سنجی با تیتر " کدام یک رئيس ستاد انتخاباتی روحانی در استان کهگیلویه و بویر احمد میشود؟ و گزینه های؛ چنگیز هاشمی، هدایت اکبری، لطیف رستاد، سید رضا عسکری، مهرداد باقری، علی خواجوی، سید رحمان وفایی نژاد، هوشنگ جهانبخش و سایر گزینه ها" اقدام به نظرسنجی مخاطبین کردند. لازم به ذکر است که قبل از هرگونه نظر در باب این نظر سنجی به چند مورد اشاره کنم، اول اینکه سایت مذکور اولین بار نیست که دست به همچین خیمه شب بازیهایی میزند و با بی دقتی هر چه تمام تر اسامی را رودرروی هم قرار میدهد که اگر در رفتار و گفتار این افراد با هم دقت کنی میبینی که به طور مثال " سید رضا عسکری و علی خواجوی و همچنین لطیف رستاد یک نفرند و اینها را نمیشود رودرروی هم قرار داد. جناب چنگیز هاشمی هم مناسبات دیرینه با سید رضا عسکری دارند. به طوری که میشود گفت دست راست ایشان است. پس نتیجه این است که انتخاب این افراد از روی علم به روابطشان نبوده و سر خود دست به گاف دادن زده اند. دوم؛ آنطور که من میدانم، به دوستان نامبرده قبلتر پیشنهاد ریاست دفتر ستاد انتخاباتی دکتر روحانی داده شده و بنا به دلایلی فعلا نپذیرفته اند و بیشتر تلاششان معرفی گزینه ای دیگر است و حدس من این است که این گزینه از ليست نامبرده خارج است. با توجه به مطالب گفته شده میشود چند نتیجه گرفت: که دود برخاسته از این نتایج به چشم خود سایت میرود و بیشتر نشان دهنده ای این هستند که مدیران این سایت دوباره از روی هوا ،لیستی را برای سرگرمی خود و مخاطب استان تولید و دست به ندانم کاریهای زده اند که در ادامه میگویم. اولین اشتباه ایشان که همان انتخاب غیر علمی و بدور از اندیشه افراد نامبرده درلیست است. و بعد _ این که دیگر از یک محصل سوم ابتدایی بر میآمد _ اینکه حاصل جمع درصدهای هر نامزد از 110% تا 124% در نوسان بوده ؟ اشتباه محرض در این قضیه چنان بدیهی است که اگر بخواهم هر نظری در این مورد بگویم باید به سلامت خودم شك كنم چرا که هر مخاطبی خود میداند قراراست چه بگویم. پس میگذریم. اما به سوال طرح شده در اول مطلب برمیگردم و دوباره با توصیحاتی در این باره به روشن شدن آنچه باید گفته شود میپردازم. رای سوزی ؟ به این صورت که خود و چند نفر از بستگان به شکل های گوناگون اقدام به رای دادن به یکی از گزينه ها کردیم و بعد از اینکه بیشتر از 50 بار نظرمان ثبت شد؛ هیچ تاثیری در بالا یا پایین بردن درصدی فرد مورد نظر نداشت. غیر از رای سوزی چه میشود گفت ؟ نظر سازی ؟ از یکی دوساعت بعد از شروع به کار صفحه ی مورد نظر با دو تن از دوستان به رصد اماری و ... پرداختیم که اولین حرکت ناامیدکننده جمع بستن درصدها در پاره ای از ساعات بود که گاهی به مدت یک روز ثابت میماندند، جمعی که تا مرز 124% نیز رفته. در این باره عکسهایی از صفحه گرفته شده که شما خود نیز میتوانید به صحت امر واقف شوید. اما نظر سنجی؟ در باب نظر سنجی همان بهتر که با توجه به مطالب گفته شده در بالا به تفکرات خود مخاطب بسنده شود. چرا که مخاطب خود به آنچه که باید رسیده است.

در کل؛ هدف از مطلب نوشتن در اینباره، همه آن چیزی نبود که در بالا ذکر شد. مطالبی هست که اگر رو پرده در موردشان بگویم بهتر است. بعضی وقت ها رصد فضای سیاسی استان باعث دل درد میشود _ من جمله در مساله بالا صادق است_ اینکه عده ای با راه اندازی سایت خبری دست به هر اقدام غیر اخلاقی میزنند که نشان دهنده ی عدم سواد و آگاهی حتی نسبت به کوچکترین اصول خبری و خبرگزاری هستند. که باید به عنوان یک اصلاحطلب هشدار به تخریب های این شکل و شکلهای دیگر بدهم که ما باید با اتحاد و همدلی به خود ایمان بیشتری بیاوریم که اندیشه اصلاحاتی اندیشه ای نیکوست که جامعه را به سمت موفقیت و اوازي که پیشرفت و توسعه که آرزوی دیرین این تفکر است دست یابیم. باید مواظب سنگ اندازیهای گروه های مقابل که تاب هیچگونه فکر و اندیشه ای غیر از آنچه خود میگویند را ندارند؛ باشیم که تا وقتی اینچنین محکم پشت هم ایستاده ایم و از جریان حمایت میکنیم هیچ کس نمیتواند کوچكترين خدشه ای را به ما بزند. نه با نظرسازی های دروغین و نه با نه سوزی و شایعه پراکنی و فرافکنی عقده های درونی شان. مگر چه میشود گفت در این مورد ؟ چراکه سایت مذکور برای سرگرمی و تست هوش مخاطب که دست به این گاف بزرگ نمیزند. و بدتر اینکه مطمعنا کسی که اینچنین دست به تخریب میزند حتما بیشتر از پخش خبر به فروش محل خبر میپردازد و آنها که با خرید و فروش اين مكان ها حاضر به بکارگیری هر نوع حربه ی روباهی هستند با بالا بردن حسابها برای از بین بردن همدلی و اتحاد ما هزینه میکند. که وارد بشوند آیا شما هم با من هم عقیده اید که بالا رفتن مبلغ حساب تاثیر زیادی بر این بی ملاحضگی های تخریبی داشته و رک تر گفته باشم اين سایت تبدیل به یک بنگاه خبری شده برای مقابله با اهداف راستین اصلاحاتی؟با همه ی این تفاسیر آیا وقت این نرسیده که دوباره حماسه بیافرینیم و قدر همدیگر و این اتحاد را بدانیم؟

همانطور که مدیران این سایت حقوق مخاطب را نادیده گرفته و هر دخالت بی جایی را در این صفحات به دلخواه انجام میدهند، آیا نمیشود نتیجه گرفت که بیشتر از خبر، پول در رفت و آمد است و یا ...؟

بگذریم که هدف اصلی این مقال بیان چند نکته در باره ی اسامی نامبرده شده است که همه به اتفاق به این نظر سنجی خندیدند. آقایان نامبرده همه از حامیان روحانی بوده و هستند به طوری که اتحادی که بینشان ایجاد شده و قبلتر نیز وجود داشت همانطور منسجم مانده و دست اختلاف افکن ها برایشان رو بده و بیشتر به رسوایی کشیده است. میخواهم بگویم که اصلاحات شی نیست ، نفر نیست، ملک نیست که خرید و فروش بشود. نمیشود روی اصلاحات معامله کرد چرا که اندیشه، فروشی نیست . پس اقدامات اینچنینی یا بهتر است بگویم طنزهای اینچنینی اول باعث کدورت خاطر میشوند هیچ وقت نمیتوانند به هدف خود برسند و دست های پشت پرده ای که گردانندگان اصلی هستند بهتر است بدانند خیلی پشت پرده نیستند و پیش هر تفکر روشنی همیشه رو هستند.

حال با این همه چرا نظارتی بر این سایت نیست ؟ چرا به مخاطب به این راحتی توهین میشود به طوری که در حرف و نظرشان این چنین دستکاری میشود؟ و هزار چرای دیگر ...

اعلام میدارم که با عدم مراجعه به این سایت، بیشتر مراتب توهین و بی توجهی به خودم را مهیا نسازم و به دلالیشان در امر آگاهی وقعی نگذارم. آیا وقت آن نرسیده که حرکت اعتراضی مخاطبان در این مورد علنی شود و مردم خود به این توهین ها پاسخ دهند؟ بیایید با عدم مراجعه به این سایت حقوق خود را واپس گیریم و نشانشان بدهیم آگاهی عمومی بد سیبلی برای نشانه است که به راستی "ما بازیچه اخبار غلط نیستیم."