-
از پایان تاریخ تا دموکراسیِ محتضَر
محسن خرامین -
نا-ظفرمندیِ توسعه: اربابِ مردم یا نمایندۀ آنها؟
حسین موسوی -
روابط عمومی؛ تجلی فهم، تفسیر و راهبریِ اجتماعیِ
صیاد خردمند -
تأملی بر اقدامات پوپولیستی دولتها در استان کهگیلویه و بویراحمد
حسن کریمی -
چگونگی ایجاد تعلیمات عشایری از آغاز
سید ساعد حسینی -
تاجگردون؛ وکیل یا ولینعمت؟
یادداشت مخاطبان -
به اعماق برگرد «شیوا»
امراله نصرالهی -
وقتی شایستهسالاری قربانی تبعیض و روابط میشود
حسن کریمی -
دهن کجی شبکه دنا به جامعه ورزش استان و مردم کهگیلویه
سید ابوصالح دانشفر -
خوابِ پروانه در اقلیم سیاستزدگی، آستانهی سقوط در سکوتِ نسیمها
سید یونس آصف جاه
حق با مهاجرت کنندگان از دهدشت است! / بیانیهی شماره هشت «محمد زرین»

محمد زرین کاندیدای پنجمین دوره انتخابات شورای شهر دهدشت در بیانیه شماره هشت خود، از قوه تخیل خود کمک گرفته و در موضوع مهاجرت را دستمایه برای برپایی دادگاهی خیالی قرار داده است.
متن بیانیه شماره هشت محمد زرین در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم! دادگاه رسیدگی به جرایم «مهاجرت کنندگان از دهدشت.» حق با مهاجرت کنندگان است! در این نوشتار، برای بهتر رساندن مفهوم، از قوه تخیل کمک گرفته، در دادگاهی خیالی به رسیدگی به موضوعی می پردازیم. باشد که مقبول مخاطبان افتد.
قانون (مبارزه با مهاجرت بی رویه و حاشیه نشینی)تصویب شده است. بر اساس مواد پنج تا هجده این قانون، مهاجرت از روستاها به شهرها، و از شهرستانها به مراکز استان، و از کلانشهرها به پایتخت کشور، بدون عذر موجه «جرم» است. و مرتکبین علاوه بر جزای نقدی، به «بازگشت اجباری به وطن خود» محکوم میشوند.
در همین ارتباط دادگاههایی در شهرهای مختلف تشکیل می شود. از آن جمله، در دهدشت! ذیلا یکی این دادگاهها را به سمع و نظرتان میرسانیم.
جلسه رسیدگی به اتهام آقای کریم مهاجری تشکیل است. متهم و وکیل وی حضور دارند. تفهیم اتهام انجام می شود. دادگاه خطاب به متهم (شما متهم هستید به اخلال در نظام اقتصادی و اجتماعی شهر، از طریق انتقال دانش، تجربه و سرمایه، در نتیجه ورود خسارت به شهر و شهروندان دهدشت؛ چه دفاعی دارید؟)
وکیل متهم در دفاع از موکل خود نطق غرایی ایراد کرد که ذیلا می آید:
ریاست محترم دادگاه،حضار گرامی،عالیجنابان! ما امروز در حال محاکمه کسانی هستیم که، تنها جرمشان مهاجرت از شهری است که سالهاست امید از آن رخت بر بسته است. این گروه، که شوربختانه هم بلحاظ تعداد آمارشان بالاست و هم به جهت برخورداری از دانش، تخصص و سرمایه، حضورشان برای توسعه شهر اجتناب ناپذیر بود. لکن حسب آنچه حضرت سعدی فرموده: (دوستی با پیل بانان، یا مکن___ یا بنا کن خانه ای در خورد پیل» هرگز خانه و شهری که مطلوب این «پیلبانان عرصه علم و اقتصاد» بنا نکردیم، تا با دل خوش و ضمیری امیدوار به توسعه در آن دیار بمانند و چرخ توسعه وطن را بحرکت درآورند..
عالیجنابان!ریاست محترم!حضار گرامی! لطفا صادقانه بفرمایید،چند نفر از فرزندان خود شما، از بستگان درجه یک خودتان در شهرهای دیگر، حتی خارج از کشور به سر میبرند؟آیا نمیشد ترتیبی داده شود تا اینان شهر را تخلیه نکنند؟
بگذار بی پرده و بی تعارف عرض کنم. ماندن در شهری که در ربع قرن گذشته، هیچ رخ داد امیدبخشی بنفع شهروندان رخ نداده است، چه توجیهی دارد؟ شهری که نه در عهد سازندگی زیرساختی برایش ساخته شد، نه در عهد اصلاحات، چهره ژولیدهاش اصلاح! و بسامان شد، نه در عصر«معجزه هزاره سوم» کار خارق العادهای به خود دید، آیا جای زندگی است؟
عزیزان حاضر در جلسه. شهرستان ما، با قریب ربع قرن تجربه مشارکت صدوپنجاه درصدی در انتخابات مجلس، داغ ترین انتخابات همه کشور را دارد. چه بسیار مردان و زنانی را که یکسال پیش از انتخابات مجلس، کار و زندگی و خانه و فرزند را رها کرده، برای سرمستی یک شبه پیروزی، و سرکشیدن باده پیروزی از جان و مال مایه میگذارند. بی آنکه دمی بیاندیشند که حاصل این همه تلاش دقیقا چیست؟ نه هنر است که بگوییم برای دل است. نه دیده شده که گامی از این قبل، برای شهر برداشته شود. جز اینکه «گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت» و دیگر هیچ!
در انتخابات شورا چه وضعی داریم. آقایان و بانوان گرامی! کدام یک از شما با این نظر مخالفید که (روزگاری که شورا نبود، حال شهرمان بسی بهتر بود؟!) ما را چه افتاده است که انتخابات شورا را با «نبرد گلادیاتورهای طوایف»اشتباه گرفته ایم؟ آیا از خود پرسیدهایم نقش خود ما شهروندان، در عقب ماندن شهرمان چیست؟
آیا باور داریم که یک رای، تاکید می کنم، یک رای ما، تا چه میزان در بهبود یا پسرفت شهرمان موثر است؟
اگر صرفا به دنبال خوشایند طایفهمان هستیم، که مساله حل است. جنگجویان قبایل نام نوشتهاند. ما هم جز هلهله کاری نداریم. تلاش کنیم پیروز رقابت باشیم، و جام را، که اینجا «شهرمان»است، تصاحب خواهیم کرد. چهارسال افسار این اسب نحیف و نفس بریده در دست ماست. بر گرده شهر سیر می تازیم، از امتیازات شهر، یک دل سیر برای هم قبیلهمان تصاحب می کنیم. تا نوبت به دیگران رسد.
اما اگر نه، هدفمان توسعه است، تغییر اساسی است، بهبود محیط کسب و کار است، زیباسازی و امیدبخشی است، باید بدانیم که تنها یک راه داریم: «نوشیدن شوکران اصلاح».
اصلاح شیوه انتخاب، اصلاح نوع نگاه به انتخابات، تغییر گفتمان جاری در ایام انتخابات.
آیا میتوانیم قبول کنیم، گم شده ما برای مصلحت شهر، الزاما نه «برادر خونی» ما ؛ که ممکن است مردی باشد که سابقا بین پدران مان«خونی ریخته شده است».
اگر این سالها قایل به این میبودیم، شهر پیروز می شد. اما دریغ و درد، که هر چه به این سوی آمدیم، مرزها قبایل پر رنگ و پررنگتر و دایره انتخابمان تنگ تر و بستهتر شد.
افسوس که دهه شصت، اختلاف بین دو طایفه بود، دهه هفتاد، به ایلات رسیدیم، دهه هشتاد «بویراحمد - ثلاث» و حالا هم، در وانفسای قبیله گرایی، بین دو بال یک قومیت هم سازگاری کم شده و داریم می رسیم به« آقا - دشت موری».
آیا در چنین روزگاری، سخن گفتن از «شایسته سالاری»موضوعیت هم دارد؟ آیا در شهری که شایسته سالاری رخت بر می بندد، میتوان حکم به ماندن صادر کرد؟
آیا ضربه هایی که قومیت گرایی شدید، به پیکره شهر وارد کرد، حیات شهر را به مخاطره نیافکنده است؟!
آقایان، خانمها، عالیجنابان، ریاست محترم دادگاه! این ها را گفتم تا بگویم (نه تنها منتظر صدور «منع تعقیب» از سوی دادیار محترم و تایید دادستان معظم هستم، بلکه خواهان دلجویی و اعاده حیثیت از موکل محترم می باشم) و اما در سمت دیگر ماجرا. بنده و بسیاری دیگر از شهروندان، خصوصا جوانان مهاجرت کرده، علیرغم میل باطنی شهر را ترک گفتهاند. خانههای باشکوه خودساخته را رها کرده، در آپارتمانهای محقر وطن جدید به سر میبرند. هوای خوب وطن را ترک گفته، بسوی مرکز ریزگردها و مصایب چندگانه، خوزستان رحل اقامت افکندهاند.
همین جا، به نیابت از تمامی این خونیندلان، که حب وطن در آنها با بغض همراه شده، از دادستان معظم شهر خواهانیم که: برابر مواد هفت، هشت، یازده، پانزده و تبصره یک و سه ماده هفده قانون(مهاجرت بیرویه از روستاها به شهرها و از شهرستانها به مراکز استان) نسبت به اعلام جرم، احضار و برخورد قانونی با کلیه مسئولین امر در همه ادارات و نهادهای ذیربط، مجموعه، پاداش تمامی سوء مدیریتهای قومگرایانه و تصمیمات غیرموجه و جناحی را به ایشان تقدیم کند. دیگر عرضی ندارم. با پوزش از همه حاضران. (محمد وطن دوست،وکیل متهم پرونده).
باری!جلسه دادگاه تمام شد. باید منتظر صدور رای شایسته بود. که آنچه بر ما گذشت، در صورت نظارت کافی و سختگیرانه، چه بسا رخ نمیداد. (همین جا، از دوست هنرمندم، اکبر آیین تقاضا دارم، با استفاده از همین تم، نمایشنامه ای بنگارد و با کارگردانی و بازیگری بینظیرش در نقش وکیل، پیام همه خونیندلان را به گوشهایی برساند که هنوز کاملا مسدود نشده اند)
امیدوارم اطالهی کلام را بر این نگارنده ببخشایید. سخن را با دو بیت از حافظ به پایان برم که خوش سرود:
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود،که گوشه چشمی به ما کنند!؟ دردم نهفته به!ز طبیبان مدعی؛ باشد که از خزانه غیبش دوا کنند.
محمد زرین دوازده اردیبهشت نود و شش
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 نقره داغ ۹۳۰ خودروی متخلف در کهگیلویه و بویراحمد
- 2 وجود ۹۱۲ خانواده دارای فرزند چندقلو در کهگیلویه و بویراحمد
- 3 هزار کنتور برق در کهگیلویه و بویراحمد تا پایان امسال هوشمند میشود
- 4 کاهش بارندگی و آسیب جدی به مزارع کهگیلویه و بویراحمد
- 5 گره کور بلوار جمهوری یاسوج با ورود دستگاه قضایی باز شد
- 6 پیام تبریک نادر منتظریان به فرمانده جديد سپاه استان
- 7 ۶ مجروح در پی تیراندازی در عروسی
- 8 نبود بالگرد مشکل جدی مهار آتشسوزی جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد است
-
مدیرکل میراث فرهنگی: اشیا تاریخی به درستی نگهداری نمیشوند/ برای تکمیل موزه نیاز به اعتبار داریم/ کاروانسرا و بافت تاریخی دهدشت احیا میشوند
-
حضور دو نماینده سابق و اسبق بویراحمد در مراسمهای عمومی/ فعالیتهای انتخاباتی «روشنفکر» و «زارعی» شروع شد؟!
-
کار جالب یک مرکز درمانی در راستای مسئولیت اجتماعی/ «درمانگاه صدرا» جور شهرداری یاسوج را کشید!
-
کمانه سیاست تهاجمی تاجگردون به خودش/ آقای تاجگردون! از صف اول نمایشها بترسید نه از جوانان گچساران و باشت!
-
پیشرفت طرح صنایع پلیمر گچساران از ۴۴ درصد عبور کرد/ جزییات
-
توضیحات فرماندار لنده در خصوص احیای معدن فسفات قیام
-
تشریح جزئیات تسهیلات ودیعه مسکن در کهگیلویه و بویراحمد
-
انتصاب عضو هیئت مدیره شرکت معدنی و صنعتی «گهر زمین»/ عکس و سوابق
-
معاون سیاسی استاندار: استادیوم قلعهرئیسی حدود ۹۰ درصد پیشرفت داشته اما هنوز افتتاح نشده است/ عمر مفید پروژه های نیمه تمام استان در حال از دست رفتن است/ پارسائی: آمده ام به ورزش استان خونی تازه تزریق کنم
-
گسترش آفت جوانهخوار بلوط در ۷۰هزار هکتار از جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!