-
کهگیلویه و بویراحمد: زخمهایی عمیقتر از یک روز تعطیلی!
سعید صفا دوست -
فریاد بیآبی در چهار شهر کهگیلویه
سید آیت شفایی -
پروژههای کلنگی!؟ چرا هیچ طرحی برای افتتاح در هفته دولت نیست؟/ به بهانه عرایض نماینده کهگیلویه در شورای اداری استان
علی صاحبی -
۱۹ مرداد؛ روزی برای دلسپردگان واژهها
علی سینا رخشنده مند -
روز خبرنگار و شعری از هوش مصنوعی
علی ضامنی پور -
جامعه ای که خبرنگارانش را حفاظت نکند، محکوم به نابینایی است
شهرام مومن نسب -
برای آنان که صدای دیگراناند
مریم پارسا -
مدیر شایسته کیست؟
محمود منطقیان -
آمارسازی ، پاسخ گریزی، وسکوت در برابر تخلفات گذشته / از استخدام های فله ای تا آمارهای صوری / دفتر آمار، نه دفتر اقدام / وقتی مدیر ارقام، از واقعیت عقب ماند.
ناشناس -
«غلامرضا پناه» ؛ مدیری از تبار بخشندگی
عنایت شیخی
شهره لرستانی و سحر قریشی؛ نمادهای فرهنگ لری و فرهنگ تهرانی

سیدمهدی دانشی - ابتدای این میخواستم با تعریف از خندوانه آغاز کنم ولی دیدم که پدیدهی خندوانه خود نیاز به پرداختن مفصل در چندین نوشتهی جداگانه دارد. تنها میتوانم بگویم که به عقیدهی نویسنده و بسیاری از کسانی که در طبقات مختلف و قشرهای متفاوت اجتماع میشناسم، برنامهی خندوانه در سالیان اخیر چنان گامهایی در افزایش سطح نشاط اجتماعی، ترویج زندگی سالم و از همه مهمتر آموزش و تشویق معاشرت و روابط سالم انسانی بین اعضای خانواده و افراد جامعه با همدیگر برداشته است که بسیاری از ارگانهای فرهنگی غیردولتی که سالانه میلیاردها تومان بودجه برای انجام این امور مهم از بیتالمال دریافت میکنند نتوانستهاند کسری از آن را به انجام برسانند! غرض از اشاره به برنامهی بسیار پرطرفدار و از لحاظ اجتماعی مهم خندوانه این بود که این برنامه اخیراً شهره لرستانی بازیگر توانمند سینما و تلویزیون را دعوت کرده بود تا بهعنوان مهمان برنامه حضور داشته باشد. در این نوشته قصد بر این است که با نگاهی به تصویری که این بازیگر از خود در این برنامه نشان داد و تصویری که خانم سحر قریشی (بازیگر بسیار محبوب و معروف) چند ماه قبل از خود در برنامهی دید در شب نشان داد، بهطور ملموسی تفاوت دو فرهنگی که این دو بازیگر آن را نمایندگی میکنند بررسی شود. تصویری که این دو بازیگر آن را نمایندگی میکنند به طرز جالبی شبیه تصویر فرهنگ حاکم بر تهران (بهعنوان نماینده کلانشهر مدرن اوایل قرن بیست و یکم ایرانی) و تصویر فرهنگ لری (بهعنوان نمایندهی خردهفرهنگهای ایران در همین دورهی زمانی) است. فرهنگ حاکم بر تهران و برخی دیگر کلانشهرهای ایران مانند دختری زیبا و دلفریب است که اندام مناسب و جذابی دارد و قریب به اتفاق دختران و پسران شهرستانی سعی دارند خود را به آن نزدیک کنند. هر مدل آرایشی که این دختر ظاهراً جذاب داشته باشد باید موبهمو تقلید شود و هر لباسی که میپوشد مد میشود. هر رفتاری که از خود نشان میدهد نماد رفتار «باکلاس» میشود و … این جاذبهی ظاهری فرهنگی متأسفانه نهتنها باعث شده است که خیلی از مردم کلانشهرها شهرستانیها را تحقیر کنند بلکه خود مردم شهرستانهای کوچک نیز بر طبل این تحقیر میکوبند. ولی افسوس، کسانی که چند سال است در این کلانشهرها زندگی میکنند و مخصوصاً با افرادی از اقشار بهظاهر «باکلاس» این فرهنگ رفتوآمد دارند بهخوبی میدانند که دقیقه مانند روزی که خانم قریشی در برنامه دید در شب اطلاعات و سواد بسیار پایین خود را حتی در زمینه رشتهی کاریش یعنی بازیگری به معرض نمایش گذاشت، درون این فرهنگ هم تهی شده است. مانند همان کلاغ معروف که سعی کرد راه رفتن کبک (فرهنگ جوامع مدرن) را یاد بگیرد ولی راه رفتن خودش هم یادش رفت. از سوی دیگر خانم لرستانی که یک خانم با سنی بالاتر و ظاهری دارای اضافه وزن است که احتمالاً چنین ظاهری برای جوانان چه دختر و چه پسر خیلی جذاب نباشد، در برنامه خندوانه چنان شخصیت متین و دوستداشتنی از خود به نمایش گذاشت که همه را تحت تأثیر قرار داد. دانایی و خردمندی خانم لرستانی با اصالت و صداقت همراه شده بود و از همه مهمتر در نگاهش روح انسانی و هویت وجود داشت. خانم لرستانی از برشت گفت و از دنیای صوفی (که به جرئت یکی از مطمئنترین ورودیها به سرزمین فلسفه است)، نویسنده است و … ولی مهمتر از اینها اینکه خانم لرستانی یک فرد سادهی بی غل و غش را نشان داد که عمیقاً مهربان است و همزمان از دنیای مدرن (به معنای برشت و دنیای صوفی نه به معنای آخرین مدل آرایش و لباس) دارد استفاده میکند و از آن عقب نیافتاده است. امروزه دیگر فرهنگ لری و دیگر خردهفرهنگهای کشور با توجه به گسترش وسایل ارتباطی مانند اینترنت و شبکههای مجازی میتوانند مستقیماً با دنیای بیرون در ارتباط باشند و مثل گذشته نیازی نیست که حتماً فردی از شهرهای بزرگ با اسب یا ماشین بیاید تا فرهنگی را وارد کند. نسل جدید این خردهفرهنگها باید با تکیه بر سنن و رسوم محکم و چند هزارسالهی خود و هویت منسجمی که این فرهنگها به آنها میدهند با افتخار با دنیای جدید روبرو شوند و از مزایا و نکات مثبت عصر جدید چه در زمینهی تکنولوژِی و علم چه در زمینهی فرهنگ بهره ببرند و اشتباهی که مردم کلانشهرهای ما مرتکب شدند را مرتکب نشوند. متأسفانه مردم کلانشهرهای ما با خودباختگی کامل هویت خود را زیر پا گذاشتند و بدون اینکه با استقلال فکری و فرهنگی با تمدن مدرن غربی به گفتگو و تبادلنظر بپردازند و با آنها در جاهایی که نیاز جامعه بود به بده بستان فرهنگی بپردازند، فقط اسیر ظواهر این فرهنگ شدند و بهصورت کاملاً سطحی و کاریکاتوری از این فرهنگ مدرن تأثیرات اکثراً منفی پذیرفتند. البته نمیتوان منکر شد که در همین کلانشهرها آدمهای اصیل و با هویت و اخلاق مدار نیز فراواناند ولی متأسفانه فرهنگعامه و عمومی در زیرپوست شهر کاملاً شبیه به چیزی است که در بالا آمد. یک تأسف دیگر اینجاست که مردم خردهفرهنگها هم بههرحال تأثیرات زیادی از این فرهنگ مصنوعی حاکم در کلانشهرها پذیرفتهاند و این آسیب به بخشهای مختلف این خردهفرهنگها هم تا حدودی سرایت کرده است، ولی حداقل ما خردهفرهنگها کمتر آسیب دیدهایم و اگر تا دیر نشده چارهای بیاندیشیم کارمان سادهتر است. مسلم است که با توجه به مجال، این بررسی یک بررسی جامع و فراگیر نیست و تنها فتح بابی است به این موضوع بسیار مهم ولی مغفول مانده. امید که این سنگریزه در اقیانوس اندیشهی خردمندان این دیار موجهایی ایجاد کند و توجهشان بیشازپیش به این موضوع حیاتی جلب شود. نکتهی آخر اینکه، حتماً و حتماً فرهنگ حاکم بر استان ما نقاط ضعف بسیار زیادی دارد. ولی دو چیز یادمان نرد: اول اینکه: مگر هیچ فرهنگی را سراغ دارید که «کامل» باشد! حتی محبوبترین و گستردهترین فرهنگها در کنار خوبیهایی که دارند گاهی دارای نقاط ضعفی هستند که باورش برای بسیاری از ما مشکل است. دوم اینکه: یادمان نرود که این آداب و سنن در طول هزارها سال با آزمونوخطاهای پرهزینهی نسلها بهدستآمدهاند و به اینجا رسیدهاند. ما باید کمی با احتیاط بیشتر با این فرهنگ برخورد کنیم و اگر قرار است مولفهای یا گوشهای از این فرهنگ را مدرن کنیم، ابتدا جایگزین آن را توسط نخبگان استانمان پس از بحث و بررسیهای فراوان و پخته شدن در گذر زمان مشخص کنیم و بعد آهستهآهسته و هدفمند تغییر را با دید باز مدیریت کنیم. نه چشم و گوش بسته هویتمان را و فرهنگمان را چوب حراج بزنیم.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
- 2 بلکو محلهای فراموشدشده در سایه بیتوجهی مدیران شهری؛ روایتی تلخ از زندگی در حاشیه توسعه/+تصاویر
- 3 وعدههای نافرجام؛ ۱۷ سال انتظار بیپایان برای افتتاح تالار فرهنگ و هنر یاسوج
- 4 آتشسوزی منزل مسکونی در دهدشت؛ فاجعهای که ماینرهای غیرمجاز رقم زدند
- 5 افتتاح و کلنگزنی ۷۴ پروژه آب و فاضلاب در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 7 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 8 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
-
۱۹۰ پروژه نهضت مدرسهسازی در کهگیلویه و بویراحمد در حال اجراست
-
پایان فرار متهم خونین در یاسوج با عملیات ضربتی پلیس
-
بهرامی در نشست با خبرنگاران: در یک سال اخیر سه پروژه کلان در بویراحمد فعال شد/ دو بیمارستان تخصصی یاسوج تأمین اعتبار شد/ از عملکرد برخی مدیران راضی نیسیتم/ نگاه قومی و قبیلهای و منطقه ای را قبول ندارم
-
تحریف واقعیت با هدف تخریب جریان ندای وحدت/ مدیرانکل بویراحمد در دوره «روشنفکر» + اسامی
-
فرماندار لنده در نشست با خبرنگاران: عاملین تعطیلی جاده لنده - تشان باید پاسخگو باشند/ پیشرفت ۹۵درصدی فاز دوم بیمارستان ۳۲ تختخوابی لنده/ کمبود زمین برای نهضت ملی مسکن در لنده
-
مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری: دریافت فیزیکی کپی شناسنامه و کارت ملی از ارباب رجوع تخلف است/ جعل مدارک تحصیلی دانشگاه یاسوج
-
حسن غفاری خطاب به استاندار: ارزشمندترین سرمایه کهگیلویه و بویراحمد فرهنگ و هنر مردم است/ هنرمندان به جای خلق اثر به فکر معیشت هستند/ جایگاه هنر در استان را تقویت کنید
-
سرپرست اداره پیمان و امور قراردادهای راه و شهرسازی استان منصوب شد+ عکس و حکم
-
سرپرست هلال احمر استان منصوب شد+ عکس
-
جوابیه تند اتاق بازرگانی یاسوج به مطلب افتونیوز/ خارجنشینان با تحریف حقیقت و بیاحترامی به اربعین، تنها چهره واقعی خود را آشکار میکنند؛ اتاق به عقب باز نمیگردد!
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!