یادداشت
گفتگو و گزارش

سوژه هایی برای خبرنگاران شهر یاسوج

سوژه هایی برای خبرنگاران شهر یاسوج

حسن غفاری - تا نیم قرن پیش شهریاسوج وجود نداشت، آبادی یاسیچ بود، بویراحمدسرود خوانده می شد و درتقسیمات دولتی به نام تل خسرو ازآن یادمی شد. امروزه شهریاسوج چندپاره ده و روستارادرخودحل کرده وازمنظرآسمان گسترش وپهنه ی طولی اش مرزها را از روستاهای موردراز وسرآبتاوه تا مهریان ومادوان برداشته است. یاسوج، مرکزاستان کهگیلویه وبویراحمد، سرزمین بویراحمدی هایی است که خودآمار مسکونی کمتری رانسبتا درآن دارند. معظل خشک سالی وپیش بینی های کم آبی، خنکی وسرسبزی، پدیده مهاجرت واز همه مهمتر سرمایه گذاری در این شهر مصرف گرا موجب گسترش روز افزون آن شده است. این شهر خیابانی دارد به نام خبرنگاران؛ دراین شهر، گاه نامه هاوهفته نامه هاوآگهی نامه هایی بسیار درکنار سایت های خبری وکانال های خبری تلگرام وتلویزیون ورادیو وجود دارد. سالانه حجم زیادی پیام تبریک وخسته نباشیدازطرف مسئولان برای جمعیت فعال ونیمه فعال بدنه ی خبر رسانی این شهرفرستاده می شود. گاهی هم آدمی از جمعیت زیادخبررسان این شهر درکنار نابسامانی های اجتماعی اش متعجب می شود که چرا اتفاقی نمی افتد!؟ خبرنگاری فقط خبر رسانی وانعکاس عملکردوگفتمان این وآن نیست. ذات خبرنگاری درخبرسازی نهفته است و تلاشی است برای اطلاع رسانی وتذکرهایی شفاف وآگاهی بخش که در کلام ورفتار هیچ مدیر ومسئول وروحانی وسرهنگی دیده نمی شود. خبرنگاری تلاشی است برای بهتر شدن رفاه واحوال جامعه، آرامش وزندگی سالم تررا درپی دارد، خبرنگار دراین تذکر واشاره پیامی برای مسئولان وجامعه ارسال می کند، راه را هموار می کند وگاه راه تکرار را بر بیراهگی می بندد،درکنار مردم وبرای آنها باقی می ماند. یاسوج، شهری که درآن زندگی می کنیم، سوژه های خبرنگاری بسیاری درون خود جای داده که پرداختن به آن ها موجب خوب زیستن اکنون ما وآیندگان می شود. خبرنگاری از مشاغل سخت است، آسیب پذیر و پرخطراست. شغلی است که همیشه با جماعتی موافق ویامخالف همراه بوده است، باید صادق بود وبی طرف، بی غرض و بی مرض. وجدان بیدار،عاشقی وازخودگذشتگی می خواهد. خبرنگارچشم وگوش جامعه است، هدیه نمی گیرد، رشوه نمی شناسد. جای حق نشسته ومنفعت عموم را با شخص واشخاص عوض نمی کندو همیشه بیدار، هوشیارو آماده است . بادرودوخسته نباشید به خبرنگاران شهرم وتبریک روزخبرنگار که بیشترین مهربانی را فقط دراین روز دریافت می کنند نکاتی چند از بابت پیگیری وتعریف سرخط های خبری شهر یاسوج بازگو می کنم :

۱- زباله های شهر یاسوج در بلند ترین نقطه ی کوهستانی ودورنمای جنوبی شهر درزمینی که بهترین وضعیت برای ساخت هتل وپروژه های تحقیقاتی دارد، دفن می شود، دود سمی حاصل از سوختن این زباله ها هوای تنفسی شهر وآب های زیر زمینی آب شرب شهر را آلوده می کند .

۲- جنگل های اطراف شهر که می تواند حجم زیادی از مسافران وگردشگران فصلی را درخود جای دهد وتفریح گاهی همچون پیاده روی های شمال شهر تهران باشد، تبدیل به قبرستان های قومی وقبیله ای شده است.

۳- با بی تدبیری وباوجود تپه ها وبلندی های اطراف شهر، چرابناهای عمومی ازجمله ساختمان دادگستری که نماد قدرت واقتدارشهر می باشد، در جاهای شلوغ وپرجمعیت و بدون پارکینگ ساخته می شود.

۴- هم استانی هایی که اغلب مدیرومسئول هستند وبرای آینده ی خود وفرزندانشان دراین شهر سرمایه گذاری کرده اند، کمترین لطف وتوجه به عمران وآبادی این شهر دارند ویادشان می رود هرروز دست اندازهای آسفالت وترافیک شهری راباید تحمل کنند.

۵- شهری بایک پل برای دسترسی محلی وارتباط بین استانی.

۶- قطع درختان پنجاه ساله وتخریب بناهاویادگارهای پایه گذاری شهر یاسوج.

۷- شهری فاقد خط کشی های خیابانی، خط عابر پیاده وکمترین اقدامات وعلامت گذاری برای آموزش و روان سازی ترافیک شهری.

۸- شهری فاقدپارک وبوستان، به خصوص پارک های محله ای برای تکریم شهروندان کهنسال، معمولا ازفضای سبز بلوارهاومیدان ها وحاشیه ی رودخانه به جای پارک استفاده می شود.

۹- استعدادبی نظیردر فرصت طلبی وگران فروشی از کرایه ی سواری ها تا فروش قالب یخ در روزهای خاص.

۱۰-رانت هایی که موجب برداشت شن وماسه از بستر رودخانه ی بشارمی شود و واگذاری برخی مراکز صنعتی.

۱۱- مهاجرت، بیکاری، خشونت هاومزاحمت های خیابانی وخودکشی جوانان.

۱۲- تاثیرات قوم گرایی ورفتاهای قبیله ای درانتخابات شورای شهر و مجلس.

۱۳- خیابان هایی که برای جابه جایی شهری پیچیدگی ایجاد می کنند وموجب دور شدن مسافت وابطال وقت وایجادترافیک شهری می شود.

۱۴- علت بی آبی پارک تفریحی وجنگلی آبشارو درختانی که قطع می شوند تا فضاهای بتونی ایجاد کنند به نام باغ.

۱۵- خیابان های پردست انداز وآسفالت های پرچاله روزهای آغازین شکل گیری شهر یاسوج.

۱۶- کم کاری شهرداری درآلودگی های بصری وبی نظم تابلوهای غیرمجاز میخ شده بر درختان ودیوارهای شهر با نام گذاری های بی هویت ودور از فرهنگ بومی وملی. ١٧- با وجود مراکز علمی دانشگاهی ونیروهای تحصیل کرده در سطوح عالی، چرا باید میزبان سفرهای محدود دولتمردان واشخاص مطرح کشوری باشیم.

۱۸- به چالش کشیدن مدیران ملی هم استانی و نمایندگان استان با کمک گرفتن از انجمن ها تشکل های مردمی برای تولید ایده، پشتیبانی و اجرا.

۱۹- سندخواهی وراست آزمایی گفتمان وعملکردهای آماری وارقامی مدیران استانی.

۲۰- ترویج، آموزش و احترام به مسائل زیست محیطی وطبیعت به احترام نام گذاری این شهر به نام پایتخت طبیعت ایران.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها