یادداشت
گفتگو و گزارش

با حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی مخالفم!!

با حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی مخالفم!!

سالها پیش نه آنقدر دور که فراموشمان شده باشد و نه آنقدر نزدیک که نسل کنونی یادشان بیاید،جمله هایی ویژه زنان همواره بر زبانها بود حتی از طرف خود بانوان .جمله هایی چون :

زن را چه به بیرون رفتن ،زن را چه به رانندگی، زن را چه به حرف زدن ، زن را چه به سیاست ...

هر چند در چنین فضایی، بودند زنانی که بی هیچ پشتوانه ای و تنها از جهت داشته های ذاتی خود ، به تعبیر عوامانه چونان مردی در جامعه ظاهر میشدند. آری این زنان صاحب دیدگاه و روح بزرگ انسانی و آگاه به گوهر وجودی خود بودند. زنانی که هرگز از سوی هیچ مردی حمایت نمیشدند و حتی گاهی درگیر مشکلات و زد وبند های جنسیتی و آسیبهای ناشی از آن قرار میگرفتند.

این روزها به هر جایی گذرمان می افتد به شوخی و خوشمزگی می پرسند، نمی خواهی کاندید شورای شهر شوی؟

این سخن از یک سو خوشایند و از سوی دگر آزار دهنده است. خوشایند از آن جهت که زنان جامعه ما با سخنان نخ نمای زن را چه به سیاست و این قبیل حرفها کنار آمده و بهتر بگوییم آن را کنار زده اند. و یاد گرفته اند که چنین مزه پرانیهایی در جامعه ای که به تازگی برخی تجربیات را پشت سر گذاشته و در حال به دست آوردن تجربیاتی مدرن و به روز میباشد آنچنان تعجب ندارد.

اما طنزها پوششی بر واقعیاتی ست که شاید به صراحت نتوان به آنها پرداخت. واقعیتی به نام عدم آگاهی.

در این نوشته بی هیچ تعارفی و پوششی به یک ضعف در حوزه زنان می پردازیم.

سرسخنم با اصل حضور زنان در محافل اجتماعی به ویژه به صورت ناآگاهانه و تنها به منظور احقاق حقوق خود می باشد. این روزها زنان در پی بدست آوردن حقی هستند که سالها و قرنها از آنها گرفته شده. ولی...

در جامعه ای مرد سالار و مرد محور، که مردها قرنها و قرنها دستی بر قدرت داشته اند و هرچه دارند برتر و فراتر از زنان هست، حتی در حوزه معلومات و دانشها و تجربیات اجرایی ، آیا میشود به این زودی طی یک فرایند کوتاه مدت چند ساله به مبارزه طلبی با چنین قشر قدرتمندی برخواست؟ هر چند واژه مبارزه چندان خوشایند نیست ولی گفتن واقعیات بهتر از تعارفات رایج هست.

مردها امرای مطلق عرصه زندگی اجتماعی بوده اند، پس آنچه را که دارند میراث یک عمر زندگی بشری ست. و زنها این شورشی های تازه برخاسته از دامان اجتماع آیا می توانند با آموزشهای یک جامعه مرد سالار به آنچه میخواهند برسند؟ یا مردها همچنان حکمفرمایی میکنند و زنان در توهم آزادی دست و پای بیهوده میزنند؟

حضور دویست درصدی زنان در حوزه رقابتهای شورای شهر اثبات گفته های بالا میباشد . زنان ما آمده اند تا خودی نشان دهند و بگویند که چیزی از مردان کم ندارند وبرای همیشه خط قرمزی بر تفکیکهای جنسیتی بکشند. این خوب است ولی آنچه مورد نقد این قلم واقع شده نحوه حضور بدون ایجاد زمینه ها و آگاهی هاست که خود باعث وارد آمدن خساراتی بر بدنه تازه جان گرفته جامعه زنان است.

در جامعه ای که هنوز روشنفکرترین زنان بدون اجازه پدر ،پسر ،همسر و برادر توان آمدن در مجامع عمومی را ندارند نحوه عملکرد هر کدام از بانوان در عرصه اجتماعی می تواند بر سرنوشت دیگر زنان تاثیر بگذارد، پس زنان ما باید بدانند، چنان زیر ذره بین هستند که کوچکترین حرکت نادرستی ولو کوچک و بی ارزش آنچنان جلوه میکند که بزرگترین اشتباه یک مرد در شرایط یکسان. هرچند چنین سخنانی به مذاق خیلی ها خوش نمی آید و آن را منطقی نمیدانند ولی منطق هر زمانی را شرایط آن روزگار تعیین میکند.

در چنین شرایطی که حضور خیل عظیم زنان با استعداد و دارای صلاحیت بستگی به نحوه عملکرد بانوان در صحنه دارد، چه بهتر که این گونه حضورهای افراطی و حساب نشده با یک روند درست و اصولی و زیر ساختی همراه باشد تا از میان این همه متقاضی چند نفر شایسته دارای صلاحیتهای واقعی بدون تکیه به قدرت مردانه، گزینش شوند تا در این حضور نه تنها برچسبها کمتر شود بلکه راه برای حضور ارزنده تر در تمامی عرصه ها باز گردد .این سخن در یک کشور جهان سومی با فاکتورهای سنتی میتواند معنا داشته باشد و حتما در یک کشور پیشرفته و مدرن چنین پیشنهاداتی مفهومی ندارد.

تکیه بر توانمندیهای مردان خود نخستین ضربه مهلک در عرصه حضور بانوان بوده و هست که اگر پیش از حضورهای ایچنینی و شتاب زده زنان ما در پی کسب مهارتها و آگاهیهای لازم بوده و خود معیار و مفاد آموزشهای مورد نیاز را تعیین کنند دیگر در زمان انجام و اجرای آن نیازی به طیف دیگری به عنوان کاربلد نخواهند داشت که در همین زمان کم نیز شایستگیهای خود را به اثبات رسانیده اند اگر خودشان بخواهند.

به هر حال تا زمانی که زنان ما به آگاهی های مورد نیاز دست نیابند و تنها بواسطه یک نوع تعصب به حضور خود بنگرند من نیز میگویم: زن را چه به سیاست ...

و سخن آخر اینکه چون در جایی و زمانی به زنان اجحاف شده دلیل نمی‌شود اکنون در هر کاری که وارد می شوند خوب هستند و باید به شایستگی آنان رای داد. اینجاست که دیگر اعتقاد و شعار عدم تفکیک جنسیتی باید حاکم باشد و زنان و مردان شایستگیها و ضعفهای خود را در حوزه های متفاوت بپذیرند. زنان ما نیز بیشتر از آنکه به فکر شکست جنس مرد و اثبات صلاحیت خود باشند بهتر است آگاهیها و مهارتهای لازم برای حضور در جامعه را به خوبی فراگیرند تا بتوانند شایستگیهای خود را به موقع و در حد کمال عرضه نمایند.

به امید پیروزی نوع انسان...

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 4 نظر

  • 1 رشید 1396/3/2 12:28:47

    واقع بینانه و تامل بر انگیز

    پاسخ
  • 2 ناشناس 1396/3/1 13:48:28

    سپاس از از واقع نگری شما

    پاسخ
  • 3 ناشناس 1396/2/31 15:6:11

    برو بابا بااین حرفات آبرو زنان رابردی 

    پاسخ
  • 4 امیر 1396/2/30 10:5:50

    متن عالی بود

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها