یادداشت
گفتگو و گزارش

«مرگ تدریجی»

«مرگ تدریجی»

امروز روز جهانی محیط زیست است؛ روزی که انتظار می رود حداقل اندکی از وقت مان را برای توجه به محیط زیست اختصاص دهیم،حال چه با مطالعه پیرامون وضعیت زمین و یا دقت در کاهش فعالیت های آسیب زننده به محیط زیست اطرافمان.

اصولا ما انسانها معتقد هستیم ؛ سیاست ، اقتصاد و سایر ابعاد زندگی اجتماعی و شخصی مان مهمتر از محیط زیست است ، و یا آنگونه که آثار سیاست و اقتصاد را میبینیم و به آن دقت میکنیم به اهمیت محیط زیست پی نبرده ایم و متوجه مرگ تدریجی زمین و به تبع آن تحلیل زمانِ زندگی خود نیستیم ؛ شاید به این دلیل باشد که تعریفمان از محیط زیست به دریاها و اقیانوسها و جنگل های کشور ها و سرزمین های دیگر ختم میشود و نمیدانیم جزئیاتِ دیگرِطبیعت همچون نهال ها، حیوانات ، برکه ها، آبگیر ها ، تالاب ها و غیره که در اطراف ما نیز هستند موجب بقای کره زمین میشوند.

اصلا نمی‌خواهیم بدانیم که ؛ اگر همین زمینِ مظلوم واقع شده در میان حجم انبوه منفعت طلبی های ما روزی سالم نباشد ، با کدام هوا و آب و خاک می‌خواهیم فعالیت سیاسی و اقتصادی و غیره و ذالک داشته باشیم؟!

نمیدانم کجای راه را اشتباه رفته اند و رفته ایم که ؛ هنوز نیاموخته ایم آینده نگر باشیم و ساده انگارانه با مسائل و واقعیات اطراف مان برخورد نکنیم،گمان میکنم زیرساخت های آموزشی ما در این حیطه نیز بسیار ضعیف هستند و پس از آن ما نیز افرادی با اراده و مسؤلیت پذیر نیستیم(خانواده ها در این زمینه می توانند بسیار تاثیر گذار باشند)

چرا که هنوز در قرن ۲۱ ؛ باید داد زد انسان به اصطلاح متمدن و مدرن ، پوست زباله ات(آنچه خود استفاده کرده ای) را لطفا،لطفا،لطفا به درون سطل زباله بیانداز.

و یا انسانی که مدارج گوناگون علمی را طی نموده ای اما هنوز نمیتوانی زباله خشک و تر را از یکدیگر تمیز دهی ؛ لطفا افتخار بدهید و قدری از وقت ارزشمندتان را به این کار اختصاص دهید ، ما تضمین میکنیم که اگر امروز یک صفحه کمتر مطالعه داشته باشید ، چند دقیقه دیرتر فلان برنامه مستند را از تلویزیون ببینید ، متن سخنرانی فلان همایش تان را کمی دیرتر مکتوب کنید ، یا برای به رخ کشیدن

آنچه می‌دانید دیرتر به جمع دوستان و فامیل بپیوندید ، هیچ خللی در روند علم اندوزی شما و کسب فیض دیگران وارد نشود.

اما؛ نمی‌توانیم قول بدهیم که اگر زباله هایتان را در دل طبیعت رها نمایید ، اگر بر حجم آلاینده های هوا بیافزایید ، اگر با کارهای غیر اصولی سفره های آب زیرزمینی خشک شوند و یا با همین سرعت ؛ واکشی های بی امانتان از منابع طبیعی را ادامه دهید دیگر ثبات ، آرامش ، بستر های پیشرفت و حتی اکسیژن کنونی را بتوانید تجربه کنید. مگر نه این است که ما بدون اکسیژن ؛ توان ادامه حیات نخواهیم داشت و یا اصلا مگر میشود گرمای هفتاد درجه را جسم نحیف ما تحمل کند؟

پس چرا امروز که فرصت پیشگیری داریم کاری نمیکنیم و زباله ها و پسماندهای به اصطلاح پیشرفتهایمان را به دل دریاها و دشت ها و جنگلها روانه می‌کنیم؟

شاید هنوز نمی‌دانیم که زمان بی خبر تر از آنچه فکرش را میکنیم از کنار حواسمان رد میشود و روزی به خودمان می آییم که دیگر نه درختی باقی مانده است و نه آبی و نه هوایی و یا حتی ماده غذایی ارگانیکی.

زمین تا یک جایی توان بخشش منابعش را دارد ، از یک جایی به بعد تنها ما می مانیم و عواقب رفتارهای خارج از منطق‌مان.

بیایید با یکدیگر صادق باشیم؛ شما انسان تکنولوژیزه ای که غرقِ در ابزارهای به ظاهر جذابی چون اینستاگرام گشته‌ای و از فعالان جنبش لایک ـ خاصه فضای مجازی ـ هستی؛ قطعا در میان پست‌هایی که نخوانده لایک می‌کنی یکی شان هم به محیط زیست اختصاص داشته است، پس چرا ته سیگارهایت را به خیال تجزیه شدن در دل طبیعت رها میکنی؟

همان ته سیگارِ کوچک؛ پس از بارش باران یک متر مربع از زمین را آلوده می‌سازد و تا سالها گیاهی در آنجا رشد نخواهد کرد.

اگر همین جزییات را بدانیم و بدان عمل کنیم (حتی بلافاصله نیز پستِ این کارهایمان را با کپشنی لایک دار در راستای همان عطش در فضای مجازی منتشر نمائیم) هم رگه هایی از آن فرهنگی که به دنبالش مدت هاست آواره کشور های دوست و همسایه و دورتر هستیم را می‌بینیم و هم صرفه‌جویی بسیاری در هزینه های ناشی از رفتارهای طبیعت ستیزانه مان خواهیم داشت.

قبول دارم که دولت ها در نهادینه ساختن فرهنگِ احترام به محیط زیست نقشی حیاتی دارند اما مگر چقدر باید اطلاعات و داده برای ما بیان شود؟

چقدر باید با ترفند های مختلف تبلیغاتی ما را به انجام رفتارهای درست ترغیب کنند و عواقب سهل انگاری هایمان را شرح دهند؟؟

گمان میکنم ما تنبل تر از آن باشیم که بخواهیم همه‌ی داده های موجود در ارتباط با محیط زیست و عواقب رفتارهایمان را مطالعه کنیم و حتی آنقدر برایمان مهم باشد که همه‌اش را به خاطر هم بسپاریم.

پس برای عمل دنبال بهانه و زمان مناسب نباشیم، و یا حتی دنبال انجام کاری بزرگ؛

همین که از پرت نکردن زباله از شیشه ماشین به بیرون ، تفکیک زباله های خشک و تر ، انداختن کارت شارژ و آدامس و هزار زباله کوچک دیگر به سطل زباله شروع کنیم یقین بدانید که کار بزرگی انجام داده ایم.

یادمان باشد همیشه جزییات سازنده کل هستند

اندک اندک زباله های به ظاهر کوچک ما با گذشت زمان به انبوهی از عوامل مخرب مبدل خواهند شد که دامنه ی تخریب و آسیب شان زمین تا آسمان و در وهله اول زندگی خودمان را دربر خواهد گرفت.

مضاف بر اینها ما مسؤلیم در قبال این همه بخشندگی زمین، چرا که سیاره‌ای است برای همه، همه آنان که بوده اند،ما که هستیم و آنها که خواهند آمد.و در این مورد زمین دیگر ارث پدرمان نخواهد بود که برای مصرف اش تصمیم بگیریم.

پس؛ در قبال رسالتی که بر دوشمان نهاده شده است قدری متعهد تر باشیم.رسالتِ سالم رساندن زمین به آیندگان،چرا که؛ آیندگان نتایج اعمال ما را دریافت خواهند کرد و آن زمان، حضور داشته باشیم یا نه آنچه میزانی میشود برای سنجیدن متمدن بودن،آگاه و فهیم بودن ما ؛ تنها آثار کنش های مان است.

منظورم از آیندگان ؛ مردم قرن های دیگر نیستند، گریزی چنین دور و دراز لازم نیست، فرزندان خودمان، بهترین وارثان اعمالِ ما خواهند بود.

*فعال اجتماعی  و عضو شورای مرکزی جمعیت زنان مسلمان نواندیش استان

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 صیدال رامیان 1396/3/16 6:41:0

    درود بر شما بانوی دلسوز.خیلی ها فکر می کنند ما کره‌ی زمین دیگری هم داریم.خیلی زود دیر شده است، و ما هنوز در خوابیم.سرعت زوال جنگلها, فرسایش وحشتناک خاک, برداشت سیریناپذیر ما در برداشت منابع, تولید انبوه زباله ی ناشی از مصرف بی رویه ,عشق به داشتن اتومبیل های غیر استاندارد و پر مصرف و هزاران رفتار بیخردانه و مخرب دیگر بشری ما و زمین یک دانه ی ما را در خود خواهد بلعید بانو.

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها