یادداشت
گفتگو و گزارش

منتقد با کدام تعریف؟

منتقد با کدام تعریف؟

 آنچه این ایام با نام انقلابی‌گری توسط عده‌ای خودسر مشاهده می‌شود را نه می‌توان در دایره نقد تعریف کرد و نه می‌توان در دایره انقلابی‌گری گنجاند. اگر نیم نگاهی به تاریخ سی و چند ساله انقلاب اسلامی بیندازیم، می‌بینیم بسیاری از آنهایی که الان دم از انقلاب می‌زنند نه تنها نقشی در پیروزی انقلاب نداشتند، بلکه گاهی در مقابل نظریات و فرامین امام(ره) و بعضا تحرکات انقلابی واکنش منفی و سلبی نشان می‌دادند.

اگر در لابه‌لای اسنادِ مکتوبِ انقلاب بنگریم اسامی را خواهیم دید که هم پیش از انقلاب متحمل هزینه‌های سنگین شدند و هم پس از انقلاب. چهره‌هایی که با همه این احوال همیشه و در همه حال پایبندی خود به انقلاب و جمهوری اسلامی را نه در حرف بلکه در عمل نشان دادند.

این روزها خصوصا پس از انتخابات ٨٨ گویا جای انقلابی و غیر انقلابی عوض شده است و کسانی به نفی انقلابیون دم از انقلاب می‌زنند که متاسفانه تعریف دقیقی از این موضوع ندارند. قیاس‌های غلط و بی‌جای آنها در مقایسه صدر اسلام و حال گاه آن‌چنان بی‌مورد است که انسان مجبور است در سلامت عقل آنها دچار شک و شبهه شود.

نقش بازی کردن در مقام یک چهره انقلابی آخر منجر به رسوایی می‌شود، نظیر آنچه در انتخابات گذشته بر سر حامی محرومان و مستضعفان و یارِ تمام‌عیار انقلابی بعضی تازه انقلابی شده آمد. آنکه سال‌ها با سوءاستفاده از عنوان سرباز رهبری 8 سال مداوم سعی کرد برای خود نام و نانی کسب کند؛ اما چه زود نتیجه سیاست‌ورزی عجیب و غریبش بر همگان مشخص شد و حتی حامیان و دوستان دیروزش نیز قدرت تحمل او را از دست داده‌اند.

باری؛ پس از آن همه هوچی‌گری و برچسب‌زنی که توسط او بر پیکره انقلابیون زده شد اما ذره‌ای شک و تردید بر دل انقلابیون راه پیدا نکرد و امیدوارانه راه خود را ادامه دادند.متاسفانه جریانی خودسر طی این سال‌ها شکل گرفته که به نام حمایت از رهبری و فرامین رهبری با تفسیر غلط و کاملا بی‌جای خود هر روز حاشیه‌ای برای این کشور رقم می‌زنند. جریانِ بازنده انتخابات٩۶ که تحمل شکست‌های پی‌درپی را ندارد راهی جز ایجاد همین حواشی جهت تخلیه فشار‌های روحی به‌وجود آمده ندارد.از دست به کار شدنِ گروه مداحان تا گروه‌های خیابانی فارسی همه گِرد هم آمدند تا تفسیرِ غلط و مریض‌شان از انقلابی گری را بر سرِ منتخبِ ملت آوار کنند. اینکه عده‌ای قلیل در مقابل خیل عظیم و میلیونی و ملت قرار بگیرند و با انواع و اقسام توهین منتخب ملت را نوازش کنند هیچ جایی در این انقلاب ندارد.

اگر از دیدِ حقوقی بخواهیم به مسئله نگاه کنیم از آنجایی که آن اقدام مصداقِ بارز توهین به رئیس قوه مجریه بوده، مشمول ماده ۶٠٩ قانون مجازات اسلامی بوده و مدعی‌العموم بدون نیاز به شکایتِ شاکی خصوصی وظیفه تعقیب مجرمین را دارد. اما نگارنده فعلا قصد ورود به این موضوع از دید حقوقی را ندارد و صرفا به دنبال واکاوی تعریفِ دقیق انقلابی‌گری خواهیم بود.

طی روزهای اخیر مدعیان انقلابی‌گری تحت لوایِ محکومیت این خودسری‌ها باز اتهامات و توهین‌هایی را متوجه ریاست جمهوری کرده اند که نشان می‌دهد محکومیت‌شان چیزی جز ادعا و نمایش نیست. انقلابی‌نما‌ها خود را فراتر از قانون تصور می‌کنند و با اعمال شنیع خود چهره‌ای زشت و زننده از انقلاب به جامعه نشان می‌دهند. راهِ نجات انقلاب از دست این چنین افراد خودسر و هوچی‌گر تنها اقدام قانونی است. نیاز ورودِ مدعی‌العموم به این مسایل این روزها به شدت احساس می‌شود.

دلسوزانِ نظام و انقلاب و عقلای جریانی اعم از اصلاح‌طلب و اصول‌گرا این روزها پی‌درپی دست به قلم برده‌اند و لزوم پاکسازی انقلاب از دست این موجوداتِ فرصت‌طلب را گوشزد کرده‌اند. همگان می‌دانیم که انقلابی‌گری، ریختن به خیابان‌ها و شعارهای مرگ بر روحانی و مرگ بر مطهری نیست. انقلابی‌گری و هوچی‌گری تفاوت‌شان زمین تا آسمان است و هرگز موافقت با اعمال ضد قانون و ضد امنیت ملی نیست. توهین وتهمت به منتخب ملت از تریبون رسمی کشور، انتشار بولتن‌های خبری دروغ علیه دولتِ تنفیذ شده از سوی رهبری و تفسیر غلط و نابجا از بیانات رهبری؛ هیچ کدام در زیر عنوان انقلابی‌گری جای نمی‌گیرد. ویژگی‌هایی که نشان می‌دهد این گروه‌های خودسر خود را بالاتر از رهبری نظام می‌کنند.

اما با نگاهی به این رفتارها می‌توان آن را تنها زیر عنوان هوچی‌گری طبقه‌بندی کرد و راه مقابله با هوچی‌گری نیز تنها و تنها رفتار قانونی است.

این گروه اگرچه با ژست‌های آزادی‌خواهانه خود را منتقد معرفی می‌کنند و به درستی حق انتقاد را یادآورمی شوند، اما به نظر می‌رسد که تعریفی که از منتقد ارائه می‌دهند را نیز تنها خود می‌پسندند، غافل از آن که منتقد کسی است که زیر لوای قانون از رئیس جمهور مطالبه‌گری کند نه اینکه با زور و چماق و شعار مرگ بر این و آن و البته با استفاده از جایگاه‌های مقدس مربوط به مردم و نظام، در پی رسیدن به اهداف شخصی و منفعت‌طلبانه خود باشد و طبیعی است که اطلاق عنوان منتقد بر این گروه، با هیچ کدام از معیارهای مردم‌سالاری نمی‌خواند.

*منبع: همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها