-
از پایان تاریخ تا دموکراسیِ محتضَر
محسن خرامین -
نا-ظفرمندیِ توسعه: اربابِ مردم یا نمایندۀ آنها؟
حسین موسوی -
روابط عمومی؛ تجلی فهم، تفسیر و راهبریِ اجتماعیِ
صیاد خردمند -
تأملی بر اقدامات پوپولیستی دولتها در استان کهگیلویه و بویراحمد
حسن کریمی -
چگونگی ایجاد تعلیمات عشایری از آغاز
سید ساعد حسینی -
تاجگردون؛ وکیل یا ولینعمت؟
یادداشت مخاطبان -
به اعماق برگرد «شیوا»
امراله نصرالهی -
وقتی شایستهسالاری قربانی تبعیض و روابط میشود
حسن کریمی -
دهن کجی شبکه دنا به جامعه ورزش استان و مردم کهگیلویه
سید ابوصالح دانشفر -
خوابِ پروانه در اقلیم سیاستزدگی، آستانهی سقوط در سکوتِ نسیمها
سید یونس آصف جاه
چرا چهرههای شاخص و محوری اصولگرایی تغییر کردهاند/ تغییر صف اول اصولگرایان

تحلیل رفتن کانون مرکزی اردوگاه اصولگرایی امروزه بر کسی پوشیده نیست؛ حتی تیپ اصولگرایان معتدل هم بر این مسئله محوری اتفاق نظر دارند. زمانی در صف اول این جریان اشخاص نامآوری چون آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله مهدویکنی، حبیبالله عسکراولادی، آیتالله یزدی، آیتالله مشکینی و دیگر چهرههای شاخص دیده می شدند، اما در وضعیت کنونی این میدان در اختیار چهرههای پرسروصدایی قرار گرفته که نه سابقه آنچنانی در این اردوگاه دارند و نه وزنه ای برای این جریان به حساب می آیند. مسئله مهم در اینجا محوریت قرار دادن افراد فاقد صلاحیت و کارکشته سیاسی در اردوگاه اصولگرایی است که با گسست از مواضع و پیشینه سنتی خود به چنین جایگاهی رسیده است. امروزه به گونهای روزگار عسرت و افول اصولگرایان است که نبض سیاسی و عملیاتی این جریان در دست افراد تندرو یا اشخاصی بدون کارنامه سیاسی افتاده است. چنین وضعیتی موجب شده است که بسیاری از چهرههای شاخص این جریان راه خود را جدا کنند و حتی بسیاری از آنان به لحاظ مواضع سیاسی با اردوگاه اصلاحطلبی اشتراک پیدا کنند، اگرچه به لحاظ عقیدتی هم خیلی با چهرههای نوظهور میانهای ندارند. در شرایطی که اصولگرایان پیشتر تشتت و افتراق را باعث شکست های اخیر خود می دانستند، اکنون به این نتیجه رسیده اند که داشتن وزنه برای جریان اصولگرایی عبور کرده از سازوکارهای سنتی مثل جامعتین چقدر مهم است. شاید به همین خاطر است که اصولگرایان اکنون هر چه به دنبال محور و وزنه ای برای خود می گردند، کمتر می یابند.
اقدامی که بر اساس خرد عقلایی نیست
ابوالقاسم رئوفیان عضو جبهه اعتلای نوین ایران اسلامی در پاسخ به این سوال «ابتکار» مبنی بر محور قرار دادن افرادی پرسرو صدا و فاقد تجربه سیاسی توسط اصولگرایان میگوید: این اقدام که توسط برخی از افراد صورت گرفت، از منظر هیچ صاحب نظری نه میتواند منطقی باشد و نه براساس خردی عقلایی است. باید در نظر بگیریم هر کسی هم در این مورد اظهار کند به نوعی توجیه است و قابل قبول نیست. این فعال سیاسی اصولگرا معتقد است: من بحثی روی جناح اصولگرایی ندارم، اما برای کسانی که به مبانی انقلاب اعتقاد دارند این اقدامات پسندیده نیست؛ کسانی به عنوان نماینده مجلس و فعال سیاسی در اردوگاه اصولگرایی حضور دارند نباید تن به چنین اقدامی بزنند. رئوفیان افزود: این اقدام را وهن جامعه اصولگرایی میدانم و کمترین انتظاری که باید از استقبال کنندگان مراسم داشت، این است که باید از پیشگاه مردم عذرخواهی کنند. وی با اشاره به اقدام نسنجیده برگزار کنندگان این مراسم گفت: از کار کسانی چون رسایی و نقوی و کسانی که پیشقراول جریان اصولگرایی هستند تعجب کردم و نمیدانم بنا بر چه اصولی از این مشی استقبال کردند. باز هم تکرار میکنم که کمترین کار در این زمینه اظهار ندامت و عذرخواهی از پیشگاه مردم است.
جایگزینی فرع بر اصول
واژه و کارکرد «اصولگرایی» در زبان خود اصولگرایان مفهومی جز معتقد بودن به اصول انقلاب نیست. حال سوال این است که آیا عبور از برخی چهرههای مهم و برجسته چون آیتالله یزدی، علیاکبر ناطق نوری، علیاکبر ولایتی، علی لاریجانی و بسیاری دیگر و توسل به خوانندهای زیرمینی جزو اصول جریان اصولگرایی است. امروزه بسیاری از اصولگرایان معتدل و آنهایی که اصولگرایی را در مشی کسانی چون ناطقنوریها و لاریجانیها میبینند، نقد جدی دارند بر کسانی که یا اصولگرایی را در هویت افراد فاقد صلاحیت میبینند و یا سازوکار آن را به دست عدهای تندرو سپردهاند. آنها معتقدند که اصولگرایی اخیر در معرض خطر خواهد بود و بیش از گذشته جایگاه و گرانیگاه خود را نزد مردم از دست میدهد. آن نوع از اصولگرایی که ترمزی برای تخریبهایش ندارد و تصمیمگیران آن هنوز از قدرت تجزیه و تحلیل سیاسی مناسبی برخوردار نیستند، چهرههای شناختهشدهاش امثال رسایی و کوچک زاده و قدوسی هستند و هدفشان، زمینگیر کردن رقیب با هر دستاویزی است و از اقدام و برچسبی نیست که در مسیر آبروریزی رقبا بهره نگیرد. کار بهجایی کشید که برخی روحانیون و هواداران انقلابی جریان اصولگرایی نیز در حمایت از تتلو به میدان آمدند و توبه او را با برخی توبهکنندگان شهیر در دورههای گذشته مقایسه کردند و از منتشرکنندگان تصاویر و فیلمهای نامناسب تتلو شکایت کردند؛ درحالیکه میدانستند منتشرکننده اکثر تصاویر و فیلمها، همان «قدیس جدید» آنان بوده است.
ابهام جدی محوریت رئیسی بر جریان اصولگرایی
سخنان محمدرضا باهنر، دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره اینکه با توجه به آرای رئیسی، آیا او میتواند محور اصولگرایان قرار گیرد، قابل تامل است و میگوید: خیر آرای آقای رئیسی اگر بخواهد تحلیل شود باید ببینیم چه مقدار از این آراء برای شخص خود او است. این سخن باهنر پرده از مسئلهای جدی برمیدارد؛ این مسئله نشان میدهد که برای چهرههای شاخص و عقلگرای اصولگرا بازگشت به سنت سیاسی اهمیت دارد. کالبدشکافی سنت سیاسی اصولگرایان نشان میدهد که آنها وامدار چهرههای طراز اول و باتجربهای هستند که روزگاری در یک رقابت شرافتمندانه با رقیب خود متوسل میشدند. در انتخابات سال 76 با پیروزی جریان اصلاحات نخستین کسی که پیروزی انتخابات را به رئیس دولت اصلاحات تبریک گفت، رقیب اصولگرای وی علیاکبر ناطقنوری بود.
اصولگرایان به دنبال بازسازی هویتشان باشند
صریحترین نقد از جانب عباس عبدی به عنوان یک چهره اصلاحطلب صورت گرفت، این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به خدشه وارد شدن به محوریت جریان اصولگرا گفت: یک گروه باید دنبال بازسازی هویت خودش در درجه اول باشد؛ نه آنکه هویت خودش را هم از دست بدهد تا جلب آرا کند چون در این صورت همان آرای پیشین خود را نیز از دست میدهد. عباس عبدی در پاسخ به این سوال که اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم کلاه مخملیها را برای برنامه تبلیغاتی خود دعوت کردند و در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم و پس از آن نیز تتلو را آوردند به نظر شما آنها میتوانند با این روشها آرای خاکستری را به سمت خود جذب کنند؟ گفت: خدا عاقبت کسانی را بخیر کند که آرای خاکستریشان میخواهد تتلو و کلاه مخملیها باشد. وی افزود: نمیدانم آنجا اصلا کسی به این موضوعات به طور جدی فکر میکند یا آنکه همین طور تتلو میآید و ردیف جلو مینشیند، کلاهش را هم کج میگذارد و خالکوبیهایش را بیرون میاندازد. من که دیروز عکس مراسم را دیدم جا خوردم. به نظرم همه در نهایت تتلیتی میشوند و یک کلاه مخملی هم سرشان بگذارند تمام است. عبدی ادامه داد: در دنیای واقعی این طور نیست که آقای رسایی یا آقای رئیسی مطالبات تتلیتیها را از نمایندگی کنند. اگر میبینند هنرمندان به دیدار رئیس دولت اصلاحات میروند و احترام میگذارند، آن یک دلیلی دارد نه آنکه رئیس دولت اصلاحات بخواهد فقط برای جلب ارای آنها رفتار کند. این کار یک پایه تحلیلی و یک ایدهای پشت آن وجود دارد که در اقدامات اصولگرایان دیده نمیشود، این افراد بیشتر اقتضایی عمل میکنند تا تحلیلی.
منبع:ابتکار
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 نقره داغ ۹۳۰ خودروی متخلف در کهگیلویه و بویراحمد
- 2 وجود ۹۱۲ خانواده دارای فرزند چندقلو در کهگیلویه و بویراحمد
- 3 هزار کنتور برق در کهگیلویه و بویراحمد تا پایان امسال هوشمند میشود
- 4 کاهش بارندگی و آسیب جدی به مزارع کهگیلویه و بویراحمد
- 5 گره کور بلوار جمهوری یاسوج با ورود دستگاه قضایی باز شد
- 6 پیام تبریک نادر منتظریان به فرمانده جديد سپاه استان
- 7 ۶ مجروح در پی تیراندازی در عروسی
- 8 نبود بالگرد مشکل جدی مهار آتشسوزی جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد است
-
مدیرکل میراث فرهنگی: اشیا تاریخی به درستی نگهداری نمیشوند/ برای تکمیل موزه نیاز به اعتبار داریم/ کاروانسرا و بافت تاریخی دهدشت احیا میشوند
-
حضور دو نماینده سابق و اسبق بویراحمد در مراسمهای عمومی/ فعالیتهای انتخاباتی «روشنفکر» و «زارعی» شروع شد؟!
-
کار جالب یک مرکز درمانی در راستای مسئولیت اجتماعی/ «درمانگاه صدرا» جور شهرداری یاسوج را کشید!
-
کمانه سیاست تهاجمی تاجگردون به خودش/ آقای تاجگردون! از صف اول نمایشها بترسید نه از جوانان گچساران و باشت!
-
پیشرفت طرح صنایع پلیمر گچساران از ۴۴ درصد عبور کرد/ جزییات
-
توضیحات فرماندار لنده در خصوص احیای معدن فسفات قیام
-
تشریح جزئیات تسهیلات ودیعه مسکن در کهگیلویه و بویراحمد
-
انتصاب عضو هیئت مدیره شرکت معدنی و صنعتی «گهر زمین»/ عکس و سوابق
-
معاون سیاسی استاندار: استادیوم قلعهرئیسی حدود ۹۰ درصد پیشرفت داشته اما هنوز افتتاح نشده است/ عمر مفید پروژه های نیمه تمام استان در حال از دست رفتن است/ پارسائی: آمده ام به ورزش استان خونی تازه تزریق کنم
-
گسترش آفت جوانهخوار بلوط در ۷۰هزار هکتار از جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!