یادداشت
گفتگو و گزارش

اصول نقد و نقادی ؛ بایدها و نبایدها / تحلیلی بر اتفاقات اخیر در رسانه های کهگیلویه..

اصول نقد و نقادی ؛ بایدها و نبایدها / تحلیلی بر اتفاقات اخیر در رسانه های کهگیلویه..
لَیسَتِ الرَّوِیَّهُ کالمُعایَنَهِ مَعَ الابصَارِ؛ فَقَد تَکذِبُ العُیُونُ اَهلَها،وَ لا یَغُشُّ العَقلُ مَنِ استَنصَحَهُ.               حکمت ۲۸۱ نهج البلاغه اندیشیدن همانند دیدن نیست،زیراگاهی چشم ها دروغ مینمایاند، اما آنکس که از عقل نصیحت خواهد به او خیانت نمیکند. در هفته ی گذشته ی اتفاقاتی در رسانه های استان رخ داد که جوانان فهیم کهگیلویه ی بزرگ ، جهت تبیین نظرات و انعکاس عملکردهای نمایندگان ادوار مختلف استان به تبادل نظر و گفتمان پرداختند. وقتی یک موضوع ساده از دایره خبر و تفسیر به حوزه ی گفتمان میرسد میتواند به روشنگری و ایجاد تحولاتی شگرف در جامعه منجر گردد. گفتمان پیرامون عملکرد نمایندگان ادوارمختلف میتوانست زوایای پیدا وپنهان تصمیم گیری ها، سیاست ورزی ها و عملکرد سالهای اخیر وکلای بهارستان نشین کهگیلویه ی بزرگ را به اقشار جامعه معرفی نماید و انتظارات برآورده نشده جامعه و عقب ماندگی های فعلی اجتماعی را از زیر آفتاب روشن تحلیل به وضوح و شفافیت برساند ولی درکمال تاسف برخی از شهروندان با هویت های معلوم ومجهول، سعی در انحراف روند نقادی مسولان محترم دارند و لزوما در برابر هر شروعی با هجمه های شدید که به درج کامنت های غیر اخلاقی و مخرب و توهین و افترا و حتی فرا جغرافیایی منتهی شده است، واکنش شدید نشان داده و ادامه ی گفتمانها را به سمت تنش و تجاوز به افکار عمومی میکشانند. خویش را در تخریب مختار میدانند و دیگران را در تحلیل محدود میکنند. آنچه مردم شریف کهگیلویه ی بزرگ در تمام عرصه های قبل و حین و بعدازانقلاب از خویش به یادگار گذاشته اند میراثی بس عظیم و گرانبها بوده و میباشد که حقانیت و عینیت  این خدمات در تاریخ انقلاب اسلامی ایران زرین و ماندگار خواهد بود. از آنجا که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در جهت مشروعیت مدنی و همسو بااراده ی خداوند، سرنوشت هر قوم را به دست خویش سپرده است بعد ازانقلاب وکلایی از سوی مردم به مجلس شورای اسلامی رهسپار گردیدند تا از حق ملت شریف کهگیلویه دفاع نمایند و درجهت گسترش زیرساخت ها، بالابردن استاندارد  رفاه و معیشت زندگی مردم، اشتغالزایی وقانون گذاری تلاش نمایند. در تمام ادوار تاکنون خدماتی انجام شد که بنابر مصالح دولتهای مستقر ، وضعیت سیاسی موجود، وفور بودجه ودرآمد دولتها؛ انگیزه وتوان رایزنی نمایندگان وقت ؛حجم محرومیت ها ؛ اولویت بندی های موجودو رفع فقر از چهره ی اجتماعی کهگیلویه ، میتوان زحمات و خدمات ادوار مختلف را آنالیز کرد. در آنالیز این خدمات گاهی به تضارب آرا و تقابل افکار برخوردیم که متاسفانه چهره ی زیبایی از این نوع نقادی در ذهن جامعه به یادگار نخواهد ماند. نقّادی متعصبانه و براساس طایفه گرایی  و طیف گرایی حاصلی جز تخریب به همراه نداشته و ندارد. نقد، مرزهایی دارد ولی برخی به حدود ومرزبندی نقد اعتقادی نداشته و ندارند. اهل علم ،نقد را  در دو حوزه ی سازنده و مخرب تقسیم بندی میکنند. الف؛ نقد سازنده: انعکاس ضعف ها و ناتوانی ها.. نقد سازنده هیچ حدو مرزی ندارد و درآزادی مطلق میتوان نقد کرد به شرطی که مرز نقد و تمجید باهم تداخل پیدا نکنند. ب ؛نقد مخرب: نقدی که نمیتواند به اعتلای جامعه کمک کند و باعث کدورت ، دشمنی و فاصله میشود. نقد سیاسی یکی از انواع نقدهاست که در چهار چوب نور تاباندن برابعادناپیدای کسانی که در سیاست کار کلان انجام میدهند صورت میگیرد. نقد در مقابل نِق قرار میگیرد. نقد یعنی بیان با منطق و نق یعنی هیاهوی بی منطق. نِق محتوا ندارد ولی نقد از محتواسرشاراست. نقدباید پیشنهاد ایجابی داشته باشد.نقدسازنده یعنی اینکه نقدشونده بتواند از مطالب منتقد بهره ی مثبت ببرد.منتقدباید برای نقدش یک پیشنهاد ایجابی ارائه بنماید تا طرف نقدشونده بتواند بابیان وتفکر منتقد ارتباط برقرارنماید و ضعف هایش را بیشتر بشناسد. برخی ها نقد نمیکنند بلکه بیشتر تخریب میکنند و از رسالت رسانه ای خویش خارج میشوند. نقد اگر منتج به اصلاح نشود و برداشت منفی رابه ذهن مخاطب متبادر نماید تخریب نام میگیرد. * وقتی کسی چیزی را نمی داند یا نمی خواهد بداند ویا میداند ونمیخواهد بپذیرد ؛ این افراد نمیتواند به رسالت رسانه ای و تحلیل واقعیت ها بپردازند.* وقتی منتقدی فقط بر نقطه ضعف تکیه میکند ؛ اساسا خروجی اطلاعات وی به تعصب و قومیت گرایی و عدم پذیرش راستی و درستی منتهی خواهد شد. وظیفه ی منتقد اصلاح امور و رفتارهاست نه دامن زدن به تنش ها وتضادها..مهمترین مرز نقد انصاف میباشد‌.مرز نقد و تخریب قابل تفکیک نیست بلکه عرف و فرهنگ واخلاق یاوجدان اجتماعی معیار نقدسازنده و تخریب است. در نظام مردم سالار نقدباتخریب متفاوت است. دراین نظام چون نتیجه ای که ازخروجی نقد حاصل میشود اثرگذاری آن روی افکار اجتماعی است میتواند پیامدهای منفی و مثبت فراوانی داشته باشد وباعث میشود تا تیم منتقد روزی میوه ی انتقادتش را برداشت کند. اگر پایگاه اجتماعی نقدشونده مستحکم باشد برایش مهم نیست که نقدشود یا تخریب. ولی اگر پایگاه اجتماعی و گذشته ی متزلزلی داشته باشد ، چون چیز دیگری نداردتا نقدها وتخریب هارا بپوشاند، طبیعتا هرنقدی را تخریب می بیند . در جامعه ی مردم سالار باید برای نقد، منطق وجود داشته باشد.این نقد وتخریب ها در سیاست امری الزامی است. گاهی همه ی دولتمردان به منتقدان همه میکنند وبا حمایت نهادهای قانونی برخوردهای سلبی تندی انجام میدهند. هر فردی که مورد نقدقرار میگیرد اگر انصاف نداشته باشد واکنش نشان میدهد. اگر فردی به کارش ایمان واعتقاد داشته باشد و براساس فطرتش برای احقاق حقوق اجتماعی تلاش نمایداز نقد دیگران تحریک نمی شودوقدرت پذیرش نقد مثبت رادارد. تحریک پذیری وبروز واکنش دربرابر قلم منتقدان از عدم پذیرش و تحمل افراد نشات میگیرد. پایگاه اجتماعی؛ رای و قدرت از مهمترین عوامل در نقد پذیری یاگریز از منتقدان میباشد. معمولا دیکتاتور در طول تاریخ از نقد گریزان بوده اند زیرا میدانستند که با وجود قدرتِ تثبیت شده ، اما پایگاه اجتماعی ندارندو هر نقدی را به مثابه ی یک شوک تلقی می کنند. وقتی فردی نقد میشود معمولا سه واکنش نشان میدهد: ۱- طوری رفتار میکند که انگار اصلابرایش مهم نیست ومنتقدرانمیبیند. ۲- باتلفن های رسمی وجوابهای مکتوب وغیر مکتوب و قانونی میخواهد منتقد را ساکت کند. ۳- منتقد را میخرند. اما در این میان؛ نقش و رسالت رسانه دیدن مسائلی است که جامعه و دیگران نمیبینند.قرار نیست رسانه و منتقد بدیهیات را را بیان کنند بلکه منتقد باید پرسشگر باشد و زوایای پنهان را آشکار نماید تاجامعه به فهم‌ وآگاهی برسد. این روزها در فضای رسانه ای کهگیلویه  وبعد از حملات متعدد به نماینده ی مردم شریف کهگیلویه ی بزرگ؛ اینجانب در جواب برخی از آقایان نکاتی را مرقوم داشتم که با هجمه ی شدید انواع صفات و واژه ها و درج کامنت های غیر اصولی در رسانه و گروه های مختلف سایبر؛ ادامه ی بحث ناتمام ماند که ریشه ی این مشکل در نوع نگاههای قومیتی افراد میباشد. در جامعه ای که افراد طرفدار دارند نه تفکر؛ همیشه این مشکلات وجود دارد که برخی فقط نظر شخصی خود را بنویسند وتخریب کنند. نقد یک مسولیت است و منتقد بودن یک حرفه. برخی از آقایان دانش رسانه دارند اما در نقدها خیلی ضعیف هستند. کسانی که به جای دفاع از افراد برای افراد تبلیغ میکنند بدترین خیانت رابه جامعه ی خویش هدیه میدهند.. اینک و در پایان عرایضم از خداوند خواهانم مرا از لغزش در اندیشه وبیان و قلمم محافظت بفرماید واز افکار عمومی و مردم شریف کهگیلویه ی بزرگ رسما و قلبا پوزش میطلبم و همچنان بر مواضع اعتقادی ام که همانا نقد و تحلیل عملکرد مدیران و مسولان کهگیلویه ی بزرگ در تمام ادوار میباشد استوار خواهم ماند. از تمام نخبگان ، جوانان، فرهیختگان و صاحبنظران جناح های مختلف سیاسی هم در استان و هم خارج از استان تقاضامندم که جهت سربلندی و پیشرفت کهگیلویه ی بزرگ با تحمل و تعامل بیشتر، در کنارهم  و با حفظ اتحاد سیاسی به برون رفت کهگیلویه ی بزرگ از مشکلات اجتماعی معیشت، خودکشی و مهاجرت و سایر معضلات موجود کمک کنند و باعقد اخوت اسلامی تلاش نمایند تاهمدل وهمسو برای عمران کهگیلویه قدم بردارند. انشالله..‌ از نماینده ی محترم کهگیلویه بزرگ جناب مهندس هاشمی پور صمیمانه خواهشمندم تا علیرغم  تبلیغات رسانه ای مخالفان و همه سم پاشی های مغرضانه برخی افراد تمامیت خواه،  دست از خدمت بر ندارند و تا روزی که به خواست خداوند ومردم  در صحنه حضور دارند با تمام وجود برای اعتلا و سربلندی کهگیلویه ی بزرگ _ کما فی السابق- از هیچ تلاشی دریغ نورزند حتی یک نفس...  
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 ناشناس 1396/10/30 18:46:24

    جناب درویشیان جنابعالی بعد از اینکه از سپاه اخراج شدی بنا به دلایلی که فعلاً نمیخوام بگم البته فعلا سر موقع خواهم گفت شدی راننده شوتی و کار قاچاق کالا از دیلم و گناوه را میکردی بنابراین جنابعالی صلاحیت نقد کسی را نداری .پرونده سیاهی داری گذشته نامناسب

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها