یادداشت
گفتگو و گزارش

مرگ حق است اما..../محمود منطقیان

مرگ حق است اما..../محمود منطقیان
  مرگ حق است امّا………../ محمود منطقیان   پایگاه خبری تحلیلی”افتونیوز"   آیا وقتی اجازه می دهیم که خانواده ها سواربرخودروهایی مانندپرایدودیگر خودروهای ناایمن بشوندودرجاده هایی خطرساز بین شهرها به حرکت درآیند وتصادف کنندوجمعی کشته ومعلول ومجروح برجای گذارندوهیچکس هم مسئولیت این کارهاوپیامدناگوارآن را برعهده نگیرد   “مرگ حق است امّا”   این ازعادات وآداب فرهنگ عامیانه ودیرینه ماست که هرگاه درمراسم ها به غمدیدگان وسوگواران دل شکسته و عزیزازدست داده می رسیم،برای ابراز   لیکن دراین جابایداندیشیدکه آیا راه وروش واندیشه مادرست است وازنظرخرد روشی پسندیده ومقبول به شمارآید؟.آیاآنچه برسرمامی رود مانندمرگ عزیزان ودیگرحوادث، همان سرنوشت ازپیش تعیین شده ومحتوم است که ازآن گزیر وگریزی نیست و ماانسانهانقش واختیاری درآنچه روی می دهدوبرسرمان آیدنداریم؟ آیاهرکس درهرزمان وشرایطی که از ازدنیا برود برپایه خواست ونظرخداوند وسرنوشت ازپیش تعیین شده است و آدمیان، دیگر نقشی درسرنوشت ونتیجه کارهای خودندارند؟ آیااین درست است که هررویدادومرگی رابه خداوندنسبت دهیم وهمه بلاها وبدبختیها ورویدادهای دل آزار را از جانب او وبرای امتحان انسانها بدانیم وبه جای آن که برای پیش گیری ازبلاها ورویدادهای شوم ودردناک به فکرچاره وراه حل عقلانی باشیم بانسبت دادن امورورویدادهابه آفریننده،خودرااز مسئولیت پذیری واختیارونقش خویش درزندگی دورنگه داریم؟این چه خدایی است که همواره برای آزمودن بندگانش بلاوسختی برسرشان فرودمی آوردو پیوسته کارش بلاآفرینی وآزمون و رنجاندن انسانهاست ؟   براستی تاکی باید سهل انگاریها وکم کاریهاومسئولیت ناپذیریهای خودرابه گردن خداوندی بیندازیم که به ما خرد وتوان اندیشیدن وتشخیص درست ونادرست راداده وابزارلازم برای خوب زیستن رابه ما بخشیده است؟ تاکی بایدپیامدکارهای نادرست و ناسنجیده خودرابه گردن خداویاطبیعت بیندازیم وازدانشهاوخردروشن بین و راهنما بهره ای نبریم؟ راستی اگرهرمرگ که اتفاق افتدحق است وهمه رویدادهابه خواست واراده الهی روی می دهد،دیگرانسانهادرکارخود چه گناهی دارندوچرابایددرروزرستاخیز ودادگاه ها پاسخگوی عملی باشندکه درانجام آن ازخوداراده واختیاری نداشته اند؟آیا دراین صورت کیفر گناهکاران دردنیاوآخرت عملی عادلانه وبه سزا است؟ درمملکت مارسم براین است که هرجاکم می آوریم ونمی خواهیم مسئولیت کارخودرابردوش گیریم پای مشیت و خداوندوخواست واراده وآزمون اورا به میان می آوریم وخودراازاندیشیدن وچاره جویی درکارها می رهانیم. حوادث تلخ و ناخوشایند بسیاری در کشورماروی می دهدکه جانهاودلهارا می آزاردوبدون شک علت بسیاری ازاین رخدادهای غم انگیز،نتیجه کم بهره بردن ماازدانش هاوخرد وفنون ورای زنی با بااهل فن وتدبیر وکاردانان آگاه و بی توجهی وناکارآمدی مسئولان بوده، لیکن درعلت یابی،تقصیرهارا به این وآن پاس داده وهمه راسردرگم وپریشان می کنندوباچندمصاحبه ساختگی و عرض تسلیت وابرازهمدردی وآرزوی آمرزش ازخداوندوتوصیه به رضادادن به تقدیرالهی واینکه مرگ حق است آرام آرام موضوع راپشت سر گذارده و خاموش می کنندونادیده انگارند. آیابه راستی مرگ همیشه ودرهرحالی حق است وچون حق است دیگرجای آه وافسوس وچون وچراندارد؟ آیامرگ ومیرآدمهابدون اینکه گناهی کرده باشندودرزمان امیدبه زندگی و چشم به آینده بهتر، پدیده حقی است. آیادرشرایطی که مامسافران راسوار برهواپیماهای فرسوده وازرده خارج شده می کنیم ودرهوای نامساعدرهایشان می می سازیم وازمسیرکوهستانهای سربرافراشته وسهمگین و برف وبورانی می گذرانیم، مرگشان دراثرسانحه وسقوط درکوه وصخره ها حق ومشیت الهی است؟ آیا وقتی اجازه می دهیم که خانواده ها سواربرخودروهایی مانندپرایدودیگر خودروهای ناایمن بشوندودرجاده هایی خطرساز بین شهرها به حرکت درآیند وتصادف کنندوجمعی کشته ومعلول ومجروح برجای گذارندوهیچکس هم مسئولیت این کارهاوپیامدناگوارآن را برعهده نگیردوبازتسلیت ومصاحبه های تکراری وتقدیرالهی راپیش کشیدن وعلت حادثه شمردن ومرگ راحق وخواست خداونددانستن،که بایدبه آن رضادادودم فروبست،دردتکراری مارادرمان می کند؟ مرگ قانون آفرینش وزندگی است ونهایتاراه گذروگریزی ازآن نیست،لیکن رویدادمرگ درهرشرایطی وزمانی حق وبجانیست.   خداوندویاطبیعت آدمیان و جانداران راآفریده تااززندگی بهره گیرند وبه دانایی ورشدوکمال شایسته برسند، نه این اینکه بابی توجهی وخطای دیگر انسانها، گلی ازباغ زندگی نچیده پرپر شوندوناکام وبی بهره اززندگی، ازدنیا بروند.   مرگ درهرسن وزمان وشرایط درست وبه جانیست بلکه ناخوشایند ومایه اندوه وافسوس ودل آزاری نیز هست.بایداین دغدعه وفکررادرسرداشت که جان وزندگی انسانها رایگان وبی بهره معنوی ومادی ازحیات، ازدست نرود. آنان که درسنین کودکی ونوجوانی وجوانی بسرمی برندویادرهرسنی توان وانرژی برای زیستن ومفیدبودن دارند حقشان این نیست که درحالی که شوق وامیدزیستن دارنددراثرسانحه ویا ندانم کاری دیگران به ناگهان درخت زندگیشان پژمرده شودوبازماندگان را درسوگ واندوه خودبرجای گذارندو ناباورانه به جهان دیگرسفرکنند. بایددانست وباورکردکه مرگ برای کسانی که هنوزطعم زندگی رانچشیده اندوامید به زیستن وآینده بهتردردل دارندوتوان رفتن وایستادن دارندوشوق وانگیزه زندگی و شادزیستن رادرسردارندوهنوز می توانندبرای خانواده و جامعه خویش مفیدوعزیز باشندوبودنشان مایه خوشی وشوق وآرامش دیگران است ومی توانندآثارنیک ازخود برجای گذارندودرخت زندگی رابارورنمایند،حق وبه جانیست؛لیکن هرگاه مرگ طبیعی ویانابهنگام روی نمود، بازماندگان بایدصبوروشکیبا باشندودرخت زندگی راآب دهندوبه بارنشانندونگذارند که غم واندوه بهارزندگی آنها راخزان کندوبخشکاند…. آنهاکه درهواپیمای آسمان به جهان دیگرکوچیدندهمه از خوبان وارجمندان وسرمایه های این سرزمین بودندکه که بودنشان مایه فخروشادی این دیاروخانواده هایشان بود وبالندگی جامعه به وجودشان نیازمندبود.   چه افسوس که آنها نابهنگام کوچیدندوزندگی را ازعطروجودشان بی بهره کردند؛هرچندیادومهرشان دردلهاجاودانه ماندوجامعه غفلت زده ماراازخواب گرانِ بی خبری وبی دردی بیدارکردند. جمعی درجامعه مامرگ اندیش اند وآن قدر که به مرگ ونوحه وعزابهامی دهندبه زیستن وشادی وزیباییهای زندگی روی خوش نشان نمی دهندواین گونه آموخته اندکه مومن همیشه بایداشکباروغمگین باشدتامحبوب حق شودوبه رستگاری برسدواین است که همواره درپی برپایی مجلس عزاوسوگواری اندواین رامایه فخروثواب ورستگاری درآخرت می دانند وازنهضت امام حسین ودرسهای عاشورا تنهابه نوحه وعزایش دل بسته اندوبرآنند که مردم هیچگاه شادی نبینندوهمواره سیاه پوشندودرمجلس عزانشینندودل را به آه ودیده رابه اشک آلایند. ازنگاه آنهامرگ برای عزیزان حق است و برای مخالفان مایه ذلت ونکبت. واین این است که به جای شعارزندگی، شعار”مرگ”رابرگزیده اندوبامرگ خواهی ومرگ دوستی زندگی می کنندوبازتاب روش مرگ اندیشی همین است که پیوسته می بینیم وشاهدش هستیم یعنی پیوسته به عزاوسوگ نشستن ودرهای شادی رابه روی مردم بستن ومراسم هابرپای داشتن وبرسر وسینه زدن وگریستن وگریستن… روش مرگ اندیشی وشیوه غمناکی و ناشادزیستن هرگزبه سودجامعه نیست وثمری مفیدبه بارنخواهدآوردبلکه باید روح زندگی وشادمانی رادرمردم دمید وزمینه های زندگی شادومعنوی وامید بخش رادرجامعه پدیدآوردوبابرنامه و هدف وانگیزه زندگی کردوزندگی خوب وخیرونیکی رابرای همه انسانهای کره خاکی خواست وازدل وجان آرزوکرد تاچهره زندگی دگرگون وزیبا گرددو مانندگلهای بهاری به روی همگان بخندد. بایدپرسیدچراتصادفات فضایی ودریایی وجاده ای ودیگرحوادثی مانندآتش سوزی درسرزمین ماتاجایی بالارفته که مایه نگرانی همگان شده است ومرتبه نخست رادرجهان به دست آورده است؟ به نظرمی رسدکه این موضوع به نوع مدیریت ومیزان مسئولیت پذیری و دقت درکارها وتخصص وکارآمدی و مهارت فنی وبرسی ونظارت ومراقبت جدی درکارها واهمیت دادن به زندگی خودودیگران وامکانات وابزارموردنیاز ونقدپذیری وهم اندیشی وپژوهش و بررسیهای کارشناسی دقیق وجدی و شایسته سالاری بستگی داردکه مدیران ومسئولان جامعه بایدازاین توانها و امتیازات وویژگیها برخوردارباشند. جامعه ای موفق وسربلندوروبه رشد وترقی وتوسعه است که مدیران و کارگزارانش ازمیان نخبگان وشایستگان ودلسوزان واهل فکروخردودوستداران مردم سربرآورندتاجامعه رابه سوی ترقی وبهروزی وامیدوانگیزه های نیک انسانی واعتمادوآرامش رهنمون شوند وبرای رسیدن به چنین جایگاهی باید بستری درجامعه فراهم شودکه شایستگی ودانایی وخردورزی وکارآمدی ومسئولیت پذیری ونقدوهم اندیشی اساس وپایه کارهاوگزینشهاقرارگیرد. مسئولان ومدیران کشوربایدبدانندکه مردم ازاین نگرانندکه دراین مملکت همه چیزروبه گرانی است مگرجان آدمی. درکشوری که باهواپیماهای فرسوده شهروندان را روانه فضایی ترسناک می کنندودرجاده های ناایمن، سرنشینان مجبورندبا”پراید”ودیگرخودروهای ناایمن وطنی سوارشوندوسفرکنند چه جای آرامش وخواب راحت است؟ مدیران شایسته وصادق ومردم دوست کسانی هستندکه به وظیفه انسانی و قانونی خودبه نیکی آگاهندو خطای خویش رامی پذیرندوبرای چندروز بیشترماندن حقیقت رازیرپاننهند وفرارازواقعیت راجایز نشمرندو مسئولیت کارخودرابه نیکی پذیرند و به گردن طبیعت ویااین وآن نیندازند وصادقانه وفروتنانه بامردم جامعه خویش رفتار کنندوبرای تبرئه خود سخن چندپهلوبرزبان نرانندوابهام آفرینی نکنندوخودرایاروغمگساروهمدرد و همراه مردم وازجنس مردم دانند وسعی دارندکه دربرابرخداومردم و وجدان خویش سربلندوشفاف ویک رنگ وهمنواباشند.   ولی افسوس که این روزهاحوادث ورویدادها ی غم انگیز پیش آمده ودل نگرانیها بربی اعتمادی وناخرسندی مردم افزوده است وعدم شفافیت وابهام آفرینی برپریشانی مردم داغدیده وسوگواروطن افزوده است. هرچندکه زحمات وتلاش خوبان رادر هنگام این رویدادهای تلخ وناگوارباید ارج نهادوبه نیکی پاس داشت وازیاد نبرد،لیکن مردم انتظاردارندکه علت هرحادثه تلخ وغمباروجانسوزبه درستی وروشنی وبه دورازفرافکنی وابهام و پنهانکاری روشن شودوخطاکاران و مقصران این حوادث را شناخته وکیفر نموده وازجایشان بردارندومسئولیتهارابه انسانهای متعهدوشایسته سپارندواین چشمداشتی خدایی وانسانی وخردپسند وازحقوق بدیهی شهروندان جامعه است.. امیداست مدیران ومسئولان جامعه ازآنچه برسراین مردم آمده است درس گیرندوبه پاس جانهای پاکی که شکار کوه وبیابان ودریاوجاده ها شده است به خودآیندوبه گونه ای عمل نمایندکه خرسندی واعتمادوآرامش وامنیت روانی مردم رافراهم آرندودیگرشاهدرویدادهای تلخ ودلخراش ودل آزاردرجامعه رنج دیده خودنباشیم…..   به امیدآن روزوبه یاری حضرت دوست.   محمودمنطقیان۹۶/۱۲/۷
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها