مهندس هاشمی پور درحالی به دومین سال حضورش در بهارستان نز‌دیک میشود که چالش های زیادی را پشت سرگذاشته و چالش های دشوارتری را پیش رو دارد. بزرگترین چالش هاشمی پور استفاده از ظرفیت فکری و پایگاه اجتماعی شخصیت های سیاسی و متنفذ کهگیلویه ی بزرگ بود که با درایت خاص ، این چالش را به فرصت تبدیل کرد وبا اعتماد متقابل سیاسیون کهگیلویه به تجربه ی عمرانی و روحیه ی جهادی سردار همراه شد. در آنالیز پایگاه آرای مردمی سردار هاشمی پور، میتوان به داده های بی نظیری دست پیداکرد.مردم کهگیلویه که سالهای بعد ازانقلاب در محرومیت نسبی قرار داشتند ، بایک انقلاب سیاسی و انتخاب مدبرانه، دست به انتخاب هاشمی پور زدند تا بلکه راه توسعه و پیشرفت کهگیلویه شتاب بیشتری بگیرد. احزاب سیاسی مختلف که سالها به اصلاح طلبان و اصولگرایان محدود شده بود در سالهای اخیر در کهگیلویه دچار زایشِ قابل تاملی شده است که از نظر جامعه شناختی به پارامترهای بسیاری مرتبط میباشد. فضای باز سیاسی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی، بالارفتن سطح استاندارد تحصیلات و آموزش جامعه، حضور پر رنگ جوانان دانشگاهی در مسائل سیاسی، استفاده از فن آوری های نوین و پیام رسانهای مجازی، تلاش احزاب و برخی افراد برای اعتلای کهگیلویه، تکیه بر مردم سالاری به جای فرد گرایی در سالهای اخیر باعث شد تا جامعه ی کهگیلویه ی بزرگ در سالهای اخیر با نشاط تر وپویاتر در عرصه ی انتخابات شرکت کنند. هنر هاشمی پور،برقراری تعادل در استفاده از توان وپتانسیل احزاب و افراد سیاسی بوده است. جامعه ی عشیره ای و پایبند کهگیلویه از عرف و رسوم معینی تبعیت میکند به گونه ای که حرکتی خارج از چارچوب این سنن میتواند به باورها و نظام فکری جامعه ی کهگیلویه ضربه ی مهلکی وارد کند و فرد سیاستمدار را برای تمام تاریخ در اذهان مردم به یک خاطره ی مه آلود مبدل سازد. هاشمی پور با تفکری نوین و احترام به باورها و عقاید اجتماعی توانست خویش را با خواست اجتماع همسو بسازد و جواب اعتماد موکلین خویش را با صداقت ودرستی پاسخ بدهد. هاشمی پور به تمام وعده های انتخاباتی اش و بلکه فراترازآنها جامه ی عمل پوشاند و در کمتر از دوسال کهگیلویه ی واقعا محروم را به یک کارگاه عمرانی فعال مبدل ساخت. پروژه های تعطیل و رها شده و حتی پروژه های سیم کشی و خط کشی شده که میلیاردها ریال برای کهگیلویه هزینه به جاگذاشته بودند در کمتر از دوسال باهمت سردار هاشمی پور و تعامل دولت تدبیر و امید در مسیر اجرا قرارگرفتند و عملیاتی شدند. هاشمی پور با رنسانس انقلابی در کهگیلویه توانست رضایت عمومی راجلب کند و به اقبال خوبی برسد ولی در نقطه ی مقابل، فعالیت های عمرانی سردار خشم برخی خواص و حتی عناد و کارشکنی آنان را به همراه داشت. برخی افراد که عمر سیاسی شان به محاق رفته است و تنها توسط تعدادی از نزدیکان و اقوام به عنوان قدیس و منجی معرفی میشوند وقتی دستاوردهای عمرانی سردار را مشاهده میکنند با خشم و دسیسه به کارشکنی پرداخته و با علم به اینکه در عرصه ی اجتماعی اقبالی ندارند به مهره های مدیونشان در ادارات روی آوردند تا در مسیر اتحاد و اعتلای کهگیلویه موانعی ایجاد کنند، گاهی موفق بودند که این مهم به واسطه ی بی تعهدی مدیرانِ وامداری محقق شد که صندلی پست و مقامشان را از صدقه ی سرِ مردم محروم و آرای ایشان و تملق مسولین سالهای ماضی به دست آورده بودند. فعالیت های عمرانی حاج عدل، توقعات مردم کهگیلویه را بالا برد و مردم با ذهنِ نو اندیش و دیدگاهِ بی نهایت به حقوق شهروندی شان نگاه می کنند و می دانند که کمترین حق شان داشتن کارخانه و زیرساخت و شغل و آسایش است نه کالاهای بی ارزش و توزیعی چهارسال یکبار. انسداد تفکر محروم نگهداشتن مردم از سوی برخی ها و هویدا کردن این تاکتیک نخ نما و همت سردار برای محرومیت زدایی و احترام به کرامت انسانی جوامع مختلف سنتی، عشیره ای،اداری ، تعامل با چهره های تاثیرگذار، تلاش برای احقاق حقوق موکلین، داشتن مواضع صریح و شفاف سیاسی؛ بیان کم کاری و تبعیض مسولان استانی و ملی در گفتمان رودر رو با مردم، نطق های سلیس و شفاف در خانه ی ملت، حضور موثر در استیضاح ها باعث شد تا هاشمی پور به عنوان یک قطب جدید سیاسی و به عنوان ضلع سوم تفکرات سیاسی کهگیلویه در کنار جریانات اصلاحات و اصولگرای سنتی رشد پیدا کند. هاشمی پور صدماتی نیز دیده و می بیند. هم از مخالفان ملبس به عبا و عمامه و هم از همراهانِ کت و شلواریِ شیک پوش. سردار برای مقابله با مخالفان که این روزها به طیف خاصی تبدیل شده اند و درجغرافیای معین و رسانه های مشخص فعالیت میکنند و از سیاست های دیکته شده بهره میبرند باید کمافی السابق با سعه ی صدر مدارا کند و بر تلاش های عمرانی اش بیفزاید. باید راه کارشکنی را برآنان سد کند و قضاوت را به مردم واگذار نماید. از سردار خستگی ناپذیر کهگیلویه انتظار میرود در جهت محرومیت زدایی از مناطق روستایی و عشایری در ایام باقیمانده از وکالتش در زمینه های فرهنگی و اقتصادی تلاش مضاعفی نماید تا دیگر شاهد سردرگمی های موجود و مهاجرت های اجباری و حاشیه نشینی ها نباشیم. اما در روزهای اخیر شاهد هجمه های بسیار شدید و غیراخلاقی علیه نماینده ی کهگیلویه بوده ایم که بیان چند نکته خالی از لطف نیست؛ وقتی هاشمی پور از عدم توجه استاندار به کهگیلویه ی بزرگ خبر داد خیلی از رسانه های زرد در کهگیلویه ایشان را فاقد وزن سیاسی خواندند و فرصتی برای تخریب به دست آوردند. البته کم نگذاشتند و هرچه دلشان خواست نوشتند. اینک که سردار در جشنواره ی دیشموک حقایق تلخ تری را بیان کردند با تیتر عقده گشایی سیاسی و برخی عبارات غیر رسانه ای به افکار عمومی جامعه خیانت کردند. هاشمی پور می گوید استاندار حتی حاضر نشد از نیروهای اصلاح طلب معتدل کهگیلویه در چیدمان اداری استفاده کند اما بر اثر بد فهمی ، برخی ها به نام جناح خاصی بیانیه ی دفاع از استاندار میزنند !!!! استانداری که حاضر نیست عدالت را اجرا کند و حتی طیف اصلاح طلب را به نام هاشمی پور نادیده می گیرد. هاشمی پور حق مردم را فریاد میزند و تبعیض های مسولینی را که به برکت نظام جمهوری اسلامی و مردم مستضعف مدیر پروازی شده اند ، آنوقت بعضی ها به نام ستاد رئیس جمهور شب نامه و دفاعیه منتشر میکنند!! اما عقده گشایی شان برای عدم نصب بنر دکتر روحانی در موقعیت جایگاه بوده است. ای کاش برخی از مسولان شهامت داشتند و در رسانه ها به مردم توضیح میدادند که در روز جمعه بیست وچهارم فروردین در جلسه ی قبل ازظهر در بخشداری دیشموک چه گفتند؟ چرا فریاد می کشیدند و چه تصمیماتی گرفتند؟ چگونه دچار آلزایمر شده اید؟ چگونه میتوانید شبها راحت بخوابید وقتی مردمان دیشموک و کهگیلویه دچار بحران آب و آبرو هستند آنوقت شما برای نصب یک بنر جدال میکنید؟ چگونه میتوانید از عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی داد سخن برانید ولی تمام پتانسیل و توانتان را برای تخریب حرمت و تلاشهای نماینده ی مردمتان به کار می گیرید؟ چگونه می گوئیداز عزل و برکناری نمی ترسید ولی از تلفن های فشار و بی منطق مسولان استانداری هراس دارید؟

برخی خواص رسانه ای و مدیریتی در کهگیلویه دچار آلزایمر اجتماعی و سیاسی شده اند و مردم و مشکلات آنان را نمی بینند، بی آبی و بیکاری مردم را نمی بینند ، جامعه را بینوا و بی نان میخواهند تا در زمان دلخواه با اهدای نان به مقاصدشان برسند، از وحدت مردم هراس دارند ، از اشتغال جوانان بیزارند زیرا میدانند جوانان بیکار میتوانند عامل نارضایتی شوند. از آگاهی میترسند . تخم تفرقه و نفاق میپاشند و حاضرند کهگیلویه ی بزرگ محروم بماند تا جامعه را از سردار عمران و آبادانی متنفر کنند، حاضرند تحقیر شوند ولی راز تلفنهای دیشموک را به افکار عمومی بازگو نکنند... این آلزایمری هابدانند دستاورد هاشمی پور برای کهگیلویه عزت و خودباوری است. سربلندی و احقاق حق مستضعف است. وحدت و همدلی است و البته عمران و آبادانی، اشتغال و خودکفایی.