یادداشت
گفتگو و گزارش

آتش نشانی ضامن آسایش روانی جامعه/ تصاویر

آتش نشانی ضامن آسایش روانی جامعه/ تصاویر
بعد از انتخاب شورای پنجمِ دهدشت ، به دلیل جوانی و یکدست بودن اعضا، جامعه انتظارات بالایی از آنان داشت. مردمی که دراردیبهشت ۹۶ به شورای پنجم رای اعتماد دادند، از انتخاب خویش خوشحال بودندوالبته امیدوار. زمان زیادی طول نکشید تا شورای پنجم، امید مردم را به ناامیدی تبدیل نمایند و در ابتدای راه مسولیتشان برخی ناتوانی هایشان را بروز بدهند. شورا و شهردار دهدشت از شفافیت مالی فرار کردند و درآغاز راه تلاش کردند تا با فرافکنی و مقصر جلوه دادن شورا و شهردار قبلی خویش را از هر خطایی مبرا نشان بدهند، امری که تاکنون نیز در رفتار آنان قابل مشاهده میباشد. نداشتن روح مسولیت پذیری در اعضای شورای پنجم آنقدر مشهود میباشد که حتی بعد از گذشت چهارده ماه از مسولیتشان حاضر به پذیرفتن وضع موجود نمیباشند و هنوز دیگران را مقصر معرفی میکنند. جامعه ی دهدشت امروزه دنبال مقصر نمیگردد و ما نیز در این مقال کوتاه قصد یافتن مقصریا مقصر تراشی را نداریم بلکه به چرایی عملکرد و چگونگی مدیریت شورا و شهردار دهدشت در مبحث آتش نشانی و خدمات شهری خواهیم پرداخت. از زمستان ۹۵ ودرزمان شهردارتخشا که منزل جناب بهره مند دچار حادثه ی آتش سوزی وبه تَلی ازخاکسترتبدیل شد، زنگ خطری واضح و هشداری بزرگ برای مسولان شهری به صدا درآمد با مفهوم آینده نگری که دهدشت نیاز به زیرساخت های مدرن شهری و از جمله  ایستگاههای آتش نشانی دارد. گوش مسولین کر بود و به واسطه ی هیاهوی تبلیغات و انتخابات ۹۶ خیلی زود غبار فراموشی بر حادثه ی ناخوشایند آتش سوزی  نشست. دیری نپائید که سریال آتش سوزی ها در اطراف دهدشت شروع شد. هر روزدرخرداد وتیرومرداد۹۶ شاهد آتش سوزی های گسترده و نمایان شدن ضعف آتش نشانی در دهدشت بودیم. ازدره ی شور کنار صداوسیما تا مزارع گندم بردیان وسمغان و دستگرد و کلایه تا آتش سوزی پشت ترمینال و کوی پاسداران و نابودی باغات سربردیان و لیرتلخک در آتش، هیچگاه نتوانست مسولان شهری واجرایی شهرستان را ازخواب بیدارنماید و دود این این آتش سوزی ها به چشم مردم خسارت دیده رفت. آتش نشانی باتمام تلاش ها و زحماتش اما انگار طلسم شده بود. هربار آمد یا مخزنشان آب نداشت یا شلنگ نداشتند ویا نقص فنی در ابزارآلاتشان مانع از کارآیی آنان شد. آتش به جان مغازه های شهر افتاد. پاساژ آموس در آتش سوخت و برخی از کسبه به خاک سیاه نشستند ولی باز مسولان شهر دست از بیخیالی نکشیدندوبی توجه به خدمات شهری مشغول سیاسی بازی و بی مبالاتی بودند. شهردار و شورای شهر تا فرماندار ومدیریت بحران استان و حتی نماینده ی شهرستان هیچگاه به مقوله ی آتش سوزی ها توجهی نکردند و شاید تنها تلاشهایشان برقراری یک جلسه ی ضیافتی بود و امضای یک صورتجلسه. در شامگاه ۲۳تیر۹۷ مجددا حادثه ای دردناک باعث شد تا جان یک شهروند گرفته شود و خانه ای در شعله های آتش بسوزد و شورا وشهردار شهر به صدور یک پیام پراز غلط نگارشی و فرار از مسولیت بسنده کنند. در پرونده ی خانواده ی بهره مند که بعد از حضور سه باره کارشناسان ، شهرداری ۵۵ درصد مقصر شناخته شد ولی هنوز دادستان محترم برای صدور حکم اقدام نمیکند تا درگذشت یکی از شهروندان شریفمان که شهرداری دنبال علت حادثه میگردد ، چه میزان آسیب روانی و مالی به جامعه وارد شد؟ آیا مسولی پاسخگو بوده است؟ مسول آتش نشانی دهدشت از کمبود تجهیزات و پرسنل آموزش دیده گلایه دارد و همگان نیک میدانیم که فرسودگی ماشین آلات و تجهیزات آتش نشانی امری بدیهی شده است ولی هیچ تلاشی در بهبود ناوگان آتش نشانی نشده و نمیشود. از نظر آبگیری مخازن و ماشین آلات مشکل داریم. ایستگاه درابتدای کوی جانبازان و محل آبگیری در بافت قدیم، چاه دلاور ویا برخی مکان ها بامسافت غیر استاندارد. همه میدانیم در فرهنگ رانندگی مشکلِ حاد داریم وحتی در مواقع بحران وماموریت به خودروهای امدادی آتش نشانی واورژانس اجازه ی تردد نمیدهیم. آتش نشانان محترم نه لباس مناسب وماسک و کپسول اکسیژن کافی دارند نه نردبان و دستگاههای برش و حتی کفش و ملزومات  یدکی . در روستاهای اطراف و مجاور شهر نیز زحمت به عهده ی همین یک ایستگاه موجود با مشکلات وصف شده است. بعد از سوختن اموال و دارایی های شهروندانمان و جان سپردن یکی از همشهریان گرامی؛ آیا وقت آن نرسیده است که چاره ای اندیشیده شود؟ آیا هنوز باید هزینه های جانی و مالی بیشتری پرداخت شودتا مسولان شهری و اجرایی و نماینده ی مردم به فکر تجهیز وتوسعه ی آتش نشانی موجود باشند؟ آیا نباید ایستگاههای دیگری در سطح شهر ایجادبشود تا در مواقع بحران یاریگر مردم باشند؟ به راستی اگر همزمان در دونقطه ی شهر آتش سوزی رخ بدهد با داشتن این یک ایستگاه و تجهیزات معلوم الحال تکلیف چیست؟ سوال های بسیار و بی پاسخی مطرح است که امیدواریم مسولان محترم در صدد رفع مشکلات آتش نشانی وآتش نشانان برآیند تا محصول این تلاشها آرامش مردم باشد نه ادامه ی جوابیه نویسی در رسانه ها. در پایان اشاره ای داشته باشم به بیانیه ی شورا وشهردار شهر درخصوص آتش سوزی اخیر که نشان از عدم حس مسولیت پذیری این عزیزان در ایام مدیریت و مسولیتشان داشته و دارد. خانه ای سوخته و انسانی به لقاالله پیوسته اما آقایان با یک نوشتار عجولانه تلاش دارندتا با مقصرتراشی خویش را تطهیرنمایند و اذهان جامعه را درگیر تلقینات بی اساس نمایند. به فرضِ درست که در دوره های قبل تمام هزینه هابه صفررسید و بدهی سنگینی بربدنه ی شهرداری وارد شد، اگر شماها دلسوزبودید و اولویت بندی داشتید چراغانی بلوار جلوی منزل شهردار واجب تر بود یا خرید ملزومات آتش نشانی وتجهیز آتش نشانها؟؟ اگر آقایان اولویت بندی داشتند چگونه در این ۱۴ ماه شما در دنیای مجازی تمام شهر را گلستان توصیف کردید و هزاران متر مکعب آسفالت و هزاران مترمربع فضای سبز به مردم معرفی نمودید اما بودجه ای برای آتش نشانی نداشتید؟ چگونه شما در فضای مجازی به آواز یک گنجشک در حریم ساختمان شورا و شهرداری  واکنش نشان میدهید ولی در دنیای حقیقی مانند جن و بسم الله پیدایتان نیست؟ چگونه تحلیل چند شهروندِ دلسوز را،  در گروه واتساپی که عضویت دارید سیلِ انتقادات به شهرداری و شورا میدانید اما نمیخواهید بپذیرید که این مردم از نگرانی به تحلیلِ شما میپردازند؟ شما اگر به جای پرداختن به سیاسی بازی و گرو کشی ها و یارگیری ها به داد مردم برسید قطعا بدانید که مردم در هر حال حامی شما هستند. هیچ کس مخالف پارک و فضای سبز نیست اما باید مردمی باشند وروحیه ای باشد تا مردم به پارک وفضای سبز بروند. دست از شانتاژ بردارید و تلاش کنید با شرایط موجود اولویت بندی نمائید و به مردم خدمت نمائید. زیبایی بصری شهر و آسفالت ومبلمان شهری و فضای سبز ، زمانی قابلیت استفاده رادارند که مردم از بابت نسوختن در آتش خیالشان راحت باشد. از کاهش درآمدها و عوارض نوشته اید که در این دومقال هم نمیدانیم دم خروستان را باورکنیم یا قسم حضرت عباستان را؟ شما که مرتب در فضای مجازی گزارش دادید که شهردار از فلان نهادِ سیاسی و فرد سیاسی همسو N میلیون تومان برای عمران شهر دریافت کرد و از فلان شخص بَهمان مبلغ. شما که عوارض شهری و مالیات کسبه  را به طرز بی سابقه ای افزایش دادید!! چگونه  از بی پولی و کم درآمدی گلایه دارید؟ شما که مدعی بودید شهردارِ سوپرمن برای نجات شهر از برنامه هایش جلوتر است، پس کجاست آن همه شعار؟ خیلی مخاطبان را درگیر نابسامانی هایتان نمیکنم اما در بیانیه تان  از مردم دهدشت درخواست کمک های مالی و مشارکتی داشتید. امر پسندیده و پیشنهاد مقبولی است به شرط آنکه شورا و شهردار محترم شفافیت مالی داشته باشند. پیشنهاد میکنم در سطح محلات از معتمدین و نخبه گان کارگروهی تشکیل بدهید و باکار حساب شده و کارشناسی، صندوق هایی تشکیل بدهید تا شهروندان برای مشارکت در عمران شهر مبالغی رابا عنوان خودیاری مشارکتی به صندوق ها واریزنمایند و مبالغ جمع آوری شده را صرف هزینه ی آتش نشانی و آتش نشانها بنمائید. قطعا تمام شهروندان برای رفاه وآسایش بیشتر در حدتوان همکاری خواهند کرد. درپایان ضمن تشکر از آتش نشانان گرانقدر که با حداقل امکانات و با عشق و ایثار در انجام وظیفه کوتاهی نمیکنند از شورای شهر و شهردار، فرماندار و مدیریت بحران، هلال احمر و خاصه نماینده ی مردم در مجلس شورای اسلامی تقاضامندیم تا در اسرع وقت نسبت به تامین، تجهیز و راه اندازی ایستگاه های آتش نشانی اقدام نمایند. آقایانِ مسول: حافظ جان مردم باشید نه محافظ منافع خویش.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها