یادداشت
گفتگو و گزارش

از معیشت تا سیاست

از معیشت تا سیاست
هوای این روزهای ایران چقدر التهاب آور است ! هوای که بوی نوامیدی و بی اعتمادی جامعه را می دهد ، هوای که نه پَر و نه پَرواز دگر دلی برای پریدن و رسیدن ندارند ، هوای با تنش های روزانه و رانت های شبانه ، هوای که پر شده است از بوی تعفن و تعرج سیاسیون و سیاست های کلی و کلان کشور ، هوای که بوی بی خاصیتی و بی لیاقتی و بی اعتباری مسولین اقتصادی کشور را می دهد . پس مردم چگونه باید نفس بکشند ؟ مردمی که هوای این روزها برایشان طاقت فرسا و توانسوز و زجرآور شده است ، چقدر باید برای رسیدن به معیشتشان ذلیل و اجیل شوند و از زندگی سوزش و زجرها ودردهایش را بچشند نه سلامتی و فراغ و راحتیش را ،آنچه که امروز ریزش اعتماد و لغزش اعتقاد را در نظر جامعه ایران گذارده است و آنچه که امروز فریاد جامعه را از استخوان تا سینه و حنجره به بالا  می کشد  و آنچه که امروز جامعه را نسبت به جریانات فکری و بیان عقاید و اندیشه ها باز داشته است ، خزیدن مسئولین زیر میز مسئولیت است ، مسئولینی که به اقتصاد کشور دست بُرد می زنند تا رفاهشان آسمانی تر شود و زخم مردم عمیق تر شود ، مسئولینی که مسئولیت را در تاراج سرمایه های ملت می جویند . در واقع چه چیزی مردم خواستند ، که تا پُل فنا پیش رفته اند ، و هر روز باید از وجود یک بحران جدید آرزوی نیستی کنند ؟ و مدعی چه چیزی  شدند  که این چنین در باتلاق درد غم و ذلت اسیر شده اند ؟ مدعیان سیاست کشور با رعایت منافع شخصی و عنایت به مصالح خودی ها لنگر روی سرمایه های ملی انداختند تا رانت ها با مدیریت کلان صورت گیرد و فساد سیستمی کشور را به تباهی و پلیدی بکشاند ، و مفسدان کشور همان های باشند که برای ملت و به نام ملت تصمیم می گیرند . آنچه که در این فرابحران ها باید باشد ونیست توجه ویژه به قانون اساسی کشور است ، قانونی که در آن نوشته های وجود دارد که خوانده نشده ولی گاهن برای قشر فقیر و حقیر خوانده می شود و اعمال می گردد و در همان بندها راهی برای گریز قشر مرفه نگاشته اند ، تا در این موقع هولناک وپر مخاطره در برابر تالم مردم بگریزند .
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها