یادداشت
گفتگو و گزارش

تربیت خودمان

تربیت خودمان
بسیاری از ما، مانند پدرانمان زندگی می کنیم ، بسیاری از ما مانند هزاران سال پیش فکر می کنیم . ممکن است تلفن همراه داشته باشیم ، ماشین داشته باشیم ، سایت و اینترنت و فضای مجازی و... را بشناسیم. اما هنوز، مانند اجداد هزاران سال پیشمان،  فکر می کنیم ومی اندیشیم.  هرچند، فکر کردن به شیوه گذشتگان، در مورد بسیاری از اصول تفاوتی نکرده واشکالی  هم ندارد . به عنوان مثال: اگر هزاران سال پیش، اجداد ما معتقد بودند دروغگویی خوب نیست ، خیانت خوب نیست ، دزدی خوب نیست و... بسیاری از اصول اخلاقی و مذهبی متعلق به گذشته است وهیچ اشکالی ندارد.  ما حتی، تا هزاران سال آینده، می توانیم مانند اجدادمان فکر کنیم . زیرا بسیاری از اصول اخلاقی، غیر قابل تغییرند.  اشکال اینست که بسیاری از ما ، مانند اجدادمان هنوز بصورت آزمایش و خطا زندگی می کنیم . بعضی از آدمها درس خوانده اند ، مدرک گرفته اند، عنوان حزبی ، سیاسی ، اداری و... دارند، اما مانند یک کودک، نیازمند تربیت هستند. به عقیده بنده، بعضی از ما، باید به مهد کودک برویم و مسایل ابتدایی را از اول یاد بگیریم .مثلا ادب و نزاکت داشته باشیم ، جلوی دیگران دست توی گوشمان نکنیم ، جلوی دیگران، آب دهن نیاندازیم ، مسواک بزنیم و... متاسفانه ، این هزینه ها توسط بسیاری از خانواده ها برای فرزندانشان، پرداخت نشده و متاسفانه بر عهده جامعه گذاشته شده است . یعنی اینکه فردی از نظر سنی بزرگ شده ، قد کشیده ، تحصیل کرده ، حتی عنوان پیدا کرده است ، اما کودکی نابالغ ولی بزرگسال است . متاسفانه جامعه و بخصوص دوستان اینگونه افراد، باید هزینه تربیت این افراد به ظاهر بزرگ را پرداخت کنند. به عنوان یکی از راهکارهای قابل اجرا و عملیاتی وبرای تربیت خودمان،  هر کدام از ما، باید برای خودمان، اصولی تعیین کنیم و با انضباط و جدیت تمرین کنیم که اصول زندگیمان را زیر پا نگذاریم .به عنوان مثال، می توانیم به عنوان اصول زندگی به خودمان قول بدهیم : دستمان و دامن مان وچشم مان را پاک نگه داریم . با خودمان عهد ببندیم که به اصولمان وفادار باشیم . با خودمان پیمان ببندیم متملق و چاپلوس نباشیم . با خودمان عهد ببندیم که اهل ریا و تظاهر نباشیم، دروغگویی و خیانت انجام ندهیم . اگر عده زیادی از ما، با خودمان پیمان ببندیم و بر پیمان خود استوار باشیم.  می توانیم، جهان را جای بهتری برای زندگی کردن کنیم . می توانیم آسوده تر سفر کنیم ، خوشحال تر زندگی کنیم ، دوستانه تر رانندگی کنیم ، مهربانتر باشیم و به اصول کلی فرهنگ ایرانی، یعنی پندار نیک و گفتار نیک وکردار نیک، پایبند و متعهد بشویم . این سه اصل، می تواند جهان را دگر گون کند و زمین را به بهشت موعود تبدیل کند، اگر ما به آنها پایبند باشیم و انضباط داشته باشیم ، ایرانی هستیم. ما ایرانی ها، مدعی فرهنگ و تمدن و نبوغ و هزاران چیز دیگریم، اما واقعا چند نفرمان معتقدیم که پندارمان نیک است؟ چند نفرمان، به گفتار نیک اعتقاد و اعتماد داریم ؟ چند نفرمان کرداری پسندیده و نیکو داریم ؟ درهمین حال، بسیاری شروع می کنند به سفسطه بازی که منظورتان از نیک و نیکی چیست و نیکی تعاریف متفاوتی دارد و نسبی است و... اما، حتی دروغ گویان و فریب کاران، می دانند که دروغ می گویند و یا فریب می دهند. افراد خائن و دزدان می دانند که خیانت ودزدی می کنند و... ما، شاید بتوانیم دیگران را فریب بدهیم، اما خودمان را که نمی توانیم، فریب بدهیم . ما درستکار و مهربان و نیک رفتار و نیک پندار نیستیم . هر شایعه ای را باور می کنیم ، بدون تحقیق در مورد بسیاری از مسایل سخن می گوییم ، به فروشگاهها هجوم می آوریم و اجناس کم ارزش را می خریم، خارج از نوبت کودکان را هل می دهیم و نان می خریم، و... ولی از عدالت علی( ع) سخن می گوییم. نام فرزندمان را حسین می گذاریم، اما مانند یزید به او حیله گری و سوء استفاده از منصب و مذهب را می آموزیم و... لطفا، به عنوان یک راهکار اجرایی، اصول زندگیمان را بنویسیم و به دیوار خانه آویزان کنیم . بسیاری از ما، در گذر زمان، تحت تاثیر جو غالب ، فراموش می کنیم که رفتارمان ناجوانمردانه و یا غیر اخلاقی است. اینکه شما امروز کالایی می خری صد تومن و فردا، می فروشی دو برابر، خلاف اخلاق است . ( شما چه زحمتی کشیدی ای، چه تغییری داده ای، چه تبدیل و فرآوری در سکه، برنج و..انجام دادی ؟ و...) جنسی که همسایه ناتوانت ندارد و تو انبار کرده ای، کالای ارزان را گران خریده ای چون ثروتمندی، همسایه ات می بیند که تو چندین قلم کالا خریدی و انبار کردی و... امری غیر اخلاقی و خلاف جوانمردی است.  بسیاری از ما، فراموش کردیم که از دیر باز، مردم ایران به جوانمردی و مروت معروف بودند. بسیاری از ما، از بزرگانی چون رستم ، کورش و انوشیروان و... سخن می گوییم، اما مانند مغولان رفتار می کنیم . ما ایرانی و مسلمانیم و حرف حق را از زبان هر کسی باشد می پذیریم. پذیرش حق،  جزو فرهنگ ما و روش پسندیده نیاکان ماست. لطفا در این شرایط بحرانی، بیش از حرص ولع وهجوم برای خرید، همدلی ، مهربانی و همراهی کنیم. متاسفانه ما، داریم خودمان را هم گول می زنیم، داریم خودمان را می فریبیم، داریم خودمان را دور می زنیم. دو رکعت نماز می خوانیم و از آدم و عالم طلبکاریم. فکر می کنیم، مجوز هر کاری را با همین دو رکعت نماز، بدست آورده ایم . ما، قبل از آنکه مسلمان باشیم ، ایرانی هستیم ، قبل از آنکه ایرانی باشیم، انسانیم و بنده خداوند، پس بندگی کنیم و بدانیم ، در بهترین حالت ممکن، ما ناخدا، هستیم،  پس خدایی نکنیم. متاسفانه، گاهی اعراب جاهلی را تمسخر می کنیم، ولی رفتارمان، دست کمی از آنان ندارد. در تاریخ نقل است که یکی از خوارج ، شبی از کنار خانه ای می گذرد و بصورت سهوی دستش را به دیوار خانه ای تکیه می دهد، اما چون بدون اجازه تکیه داده بود ، رفت و از صاحبخانه اجاز خواست و گفت : از من چیزی بپذیرید یا تنبیهم کنید و یا حلالم کنید. ما را چه شده که اینگونه همدیگر را برای قالب پنیری ارزانتر، بی حرمت می کنیم ؟ افسوس که سود جویی دارد، به عنوان یک عادت و حتی اعتقاد در جامعه ما ریشه می دواند ، بلندگو داران و صاحبان قدرت و مسئولین نباید بی توجه به این موضوعات باشند . عادت های نادرست دارد در جامعه ریشه می دواند و به صورت یک امر نهادین در فرهنگ عمومی جا خوش می کند.  کدام غبار ناشایست چشمانمان را مکدر کرده که چشم بر حقایق بسته ایم ؟ کدامیک از ما، اعتقاد داریم، لقمه حرام، فرزند خلف می پرورد و دختر پاک دامن تحویل می دهد؟ آدمی، طبعی فراموشکار دارد و حتی دانسته های خودش را نیز فراموش می کند، حتی گاهی مجبور می شود، دانسته های خودش را دوباره تجربه کند و متاسفانه چون تجربیاتش مکتوب نمی شود، نسل های بعدی هم مجبور به تجربه و تکران آن می شوند. گاهی، به خودمان یاد آوری کنیم که از کجا آمده ایم و به کجا باید برویم تا بدانیم که چگونه باید بمانیم و چه چیزهایی را باید بدانیم .  بزرگان ما، تجربه کرده و به ما گفته اند که هرگز، کژی جای درستی و راستی نمی نشیند. بهترین درمان بیماری ها،  خرد است و خرد آدمی، پیامبر باطنی اوست و هیچ کسی نمی تواند، در پیشگاه خرد، بهانه جویی کند و عذر بیاورد که نمی توانسته حقایق را درک کند. زیرا حقیقت آشکار و شیوه ، متد و روش مشخص است . پس به تکنولوژی امروز، مجهز می شویم، ولی ملتی جوانمرد، اخلاق مدار و انسان دوست باقی خواهیم ماند. اصول زندگی مان را بنویسیم و به خودمان یاد آوری کنیم ، تا یادمان نرود که ، کجای تاریخ ایستاده ایم و چگونه باید رفتار کنیم . به امید فردایی بهتر، امروز را خوب زندگی کنیم.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها