یادداشت
گفتگو و گزارش

لذت دولت از محرومیت و آزار ما

لذت دولت از محرومیت و آزار ما

در زمان ناصرالدین شاه حکومت میان فرزندان و نزدیکان شاه تقسیم می شد، وقتی حاکم کرمان ظلم زیادی به مردم میکرد و مردم به دادخواهی می آمدند، ناصرالدین شاه برای آرام کردن مردم حاکم کرمان را با حاکم یزد جابجا میکرد. وقتی از او پرسیدند که اگر حاکم کرمان بد بود چرا به یزد انتقالش دادید گفت: تا مردم یزد به حاکم جدید عادت کنند و از ظلمش به تنگ بیایند دوباره جای اورا عوض میکنیم!

معصومه ابتکار پس از ریاست سازمان حفاظت محیط زیست (بخوانید سازمان تخریب محیط زیست) در دولت یازدهم،در دولت دوازدهم به معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری تغییر کرد (همان حکایتی که ذکر شد). بعد از سفرهای مولاوردی (که او هم از همان حکایت بی نصیب نماند) در دولت قبل، ابتکار هم دنباله روی او به استان های کشور سفر می کند تا ماجراجویی های لذت بخش و خنده دار مولاوردی را از نزدیک ببیند. نیروهای منصوب از طرف این معاونت در استانداری ها هم لیدر آنها در این سفرها هستند که در نهایت مهمانان خود را با سوغاتی های فراوان بدرقه میکنند. مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری در نشست هایی با این مقام عالی رتبه خبرهای خوب را که خیلی حرفه ای در خیالپردازی های خود قوام آورده است به سمع مبارک ایشان می رساند تا مبادا این سالخورده ی منت برسرما نهاده خاطر مبارکش از شنیدن خبرهای ناگوار مکدر گردد.

آذر صفایی نیا در استانداری به روال سابق چهره ای زیبا و بزک کرده از بخش زنانه استان را به ابتکار نشان میدهد تا جایگاهش در ادامه دولت محفوظ بماند. بعد از دولت هم مثل فریبا رحمانپور با رزومه ای درخشان در منصب دیگری سکنی خواهد گزید. و بازهم همان داستان ناصرالدین شاه که انگار قرار نیست سایه شومش را از سر ما کم کند. ما مدت هاست می دانیم که از نهاد دولت در این مملکت برای رفع محرومیت ما آبی گرم نمی شود، سالها پیش امید هایمان برای بهبود اوضاع، همراه با حجم انبوه زباله هایمان به کامیون هایی که فورالیزه برایمان پخش می‌کنند سپرده‌ایم. می‌دانم این گلایه کردن هم ادامه همان سیرمسخره شدنمان توسط حاکمان است. حاکمیتی که نماینده اش برای محرومترین منطقه این کشور فقط یک روز وقت دارد.

معصومه ابتکار هیچ گاه با آمار خودسوزی زنان، خودکشی جوانان، خشونت های خانگی علیه زنان،محرومیت های اجتماعی و ناامنی های اجتماعی علیه زنان، بار سنگین عرف بردوش زنان و هزارن مورد دیگر از معضلاتی که خون زنان مناطق محروم را میمکد آسایش خود را مختل نمی کند همانگونه که مولاوردی هیچ وقت نکرد.

مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد نمی داند زنان این استان فقط آن تعداد از زنان شاغل در ادارات دولتی و زنان سرپرست خانواری که گلچین میکند تا با آنها عکس یادگاری بگیرد نیست.

آذر صفایی‌نیا اگر دردی از دردهای ما را دوا نمی‌کند حداقل این استهزای ما را رسانه‌ای نکند، می تواند در همان عمارت استانداری از مهمان خود بی ساز و دهل پذیرایی کند.

اگر فقط یکبارگذرتان به تنها زایشگاه کاملا فعال شهرستان های بویراحمد و دنا در بیمارستان امام سجاد افتاده باشد، به راحتی متوجه جایگاه رفیعی که نظام برای زنان محیا کرده است، می شوید.

اگر به تعداد اندک کلینیک های زنان و کیشیک های طاقت فرسای متخصصان زنان در استان و هزینه های سرسام آور تشخیص و درمان بیماری های نگاهی کوتاه و گذرا بیندازید به راحتی به سنگینی برفی که معاون زنان رئیس جمهور سر خود را در آن فروبرده است پی می برید.

اگر گذرتان به مناطق حاشیه نشین استان افتاده باشد به خوبی درک میکنید زنان و کودکان چگونه زیر چرخ های عدالت مطلوب خانم ابتکار و دولت متبوعش و همه دولت های منتخب ناظرهای خودحق پندار استخوان خرد کرده اند.

اگر توانسته باشید به روستاهای دورافتاده که راه های صعب العبورشان آنها را به فراموشی سپرده اند، بروید قطعا زمستان های نشسته در تمام فصول زندگی دختربچه هایی که بچه های دوم و سومشان را باردارند درک میکنید.

و هزاران درد دیگری که فقط برای خودمان میمانند و افتخار این وفاداری مثل داغی بر پیشانی مان تا همیشه همراه ما خواهند ماند.

هدف از نگارش این سطور فقط یادآوری این نکته بود که در ایران نهاد دولت نه می خواهد و نه میتواند برای محرومیت ما چاره ای بیندیشد اما گویا سمت نخواستن بیشتر برای دولتمردان به یک نمایش لذت بخش تبدیل شده است، مانند یک فرد سادیست که هر چه فریادهای قربانی اش بلندتر باشد دوپامین ترشح شده در مغزش کیفیت بیشتری برای لذتش دارد. هرگز فکر نکنید معصومه ابتکار برای گشودن گرهی از مشکلات ما دمی تنفس در هوای شهرمان را تحمل میکند بلکه حتما عسل و گردوی مرغوبی که از استان ما به سوغات میبرد برای این سفر انگیزه قوی تری بوده است.

نمایشی هم که استانداری با تبحر برایش براه انداخته است چهره بزک کرده و زیبایی به او نشان خواهد داد تا اورا مانند بقیه اعضای کابینه اقناع کند.

چند صباح دیگر هم در ایام انتخابات این سفر ها قسم حضرت عباسی میشوند تا دم خروسشان را بپوشاند.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 5 نظر

  • 1 مرزبان 1397/9/16 11:32:59

    درود بر شرفت که در نهایت آزادگی و درک عمیق از مشکلات زنان این استان خصوصا مناطق محروم آلام زنان را فرمودید خدا کند همه زنان و حتی مردان خیر خواه همت کنند و با درک درست از منزلت واقعی زن و مادر در جهت رفع این مشکلات بکوشند درود بر تمام زنان بزرگ و فرهیخته و خود ساخته و ننگ ابدی بر هر کسی که استفاده ابزاری و انتخاباتی از زنان خصوصا زنان مظلوم این استان محروم میکنند 

    پاسخ
  • 2 حسن 1397/9/15 9:7:9

    گل گفتی

    پاسخ
  • 3 عارف 1397/9/14 12:11:27

    درسته این مطلب ناشی از عصبانیت شدید این خانم بوده ولی کجای این مطلب توهین به محیط بانان بود؟

    پاسخ
  • 4 علی 1397/9/14 9:51:30

    واقعا برای شما متاسفم که هر مطلبی که مینویسی سعی کنی یه تکه ای هم به محیط بانان و محیط زیست بپرونی...کاش یک روز از غمر خود را با محیط بانانی میگذراندی که درختان و حیوانات را مانند بچه هایشان میشناسند فقط شما را به خدا واگذار میکنم فرزانه میرفردی

    پاسخ
  • 5 زهرا_م 1397/9/14 8:29:54

    آفرین بر قلم زیبایت بانوی جوان. اما حیف که دیگر نه چشم بینایی وجود دارد و نه گوش شنوایی. همه چون کبک سرشان را در برف فرو برده اند و غم ها و مشکلات مردم را نمیبینند

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها