-
پرسشهای صریح در باره سقوط بالگرد رئیسی
یادداشت سایر رسانه ها
-
تقصیر را گردن مسئولین قبلی نیندازید!
میلاد یزدانپناه
-
انتظار توسعه کهگیلویه بزرگ با نمایندگی موحد سرابی بیش نیست
سید علیرضا تقوی دوست
-
واکنش فعال اجتماعی به خبر شکایت موحد از وزارت نفت/ چه اتفاقی برای امید و اعتماد عمومی میافتد؟!
رفعت کاظمی
-
پشت پرده حاشیه سازی ها علیه هلال احمر کهگیلویه و بویراحمد/ لطفا ما را متفاوت ببینید
محمد رخ فیروز
-
آقای استاندار زمان خداحافظی فرا نرسیده است؟
محمد نجفی نژاد
-
یاسوج فاقد المانهایی با موضوعات ادبی و فرهنگی است
یادداشت مخاطبان
-
سعدی؛ جامعهشناسی شاعر
امراله نصرالهی
-
از زندگی تا مرگ؛ در سوگ برادر/ «جمال» همه دار و ندار ما بود
محمد طاهر اکوانیان
-
انتخابات در کهگیلویه و مسئولیت جامعه (قسمت دوم)
نوروز پرندوار
- «پل چهارم بشار یاسوج» همچنان در پیچ و خم وعدهها
- آفت پروانه سفید برگخوار درختان تنومند زاگرس را به زانو در میآورد / ابتلای ۶۰ هزار هکتار جنگلهای کهگیلویه به آفت
- روایت کوتاه اَفتونیوز از زندگی پر مشقت مادر دهدشتی و دو فرزند معلولاش
- حال و روز جنگل های زاگرس خوب نیست/ امکان زادآوری درختان آن را به صفر رسیده است/قُرق بانی منطقی نیست
- حمله ملخ ها به روستای« جلاله» / ماجرا چیست؟
- خانههای دولتی دهدشت در قُرق یک لیست ۳۰ نفره/ راه و شهرسازی کهگیلویه آییننامه تخلیه منازل سازمانی را مطالعه کند
- آخرین اخبار از بیماری تب مالت در دیشموک
- امید معتمدی: شعر من زاییده «عشق» و«تنهایی» است/ اعتقادی به انتخاب اسم برای اشعارم ندارم/ با نوشتار زبان لری به دستورالعمل دستور فارسی مخالفم
- کاسبی با سلامت شهروندان با کلینیکهای غیرمجاز در یاسوج/ به نام زیبایی به کام سودجویان
- ابتلای بیش از ۴۰ نفر از اهالی روستای«رودریش» به یک بیماری/ «دیشموک» در تسخیر « تب مالت»
«واپسین انسان از منظر نیچه»
از میان فیلسوفان دوران باستان، سقراط نخستین فیلسوفی بود که این شعار معروف را بعنوان سرلوحه ی زندگی خویش قرار داد،" خود را بشناس". به عقیده ی وی زندگی زمانی ارزش زیستن دارد که انسان بتواند گام به گام در این وادی خودشناسی قدم بگذارد و بر این سیر و سلوک پایدار بماند و سعی و تلاش نماید آنرا بیش تر فهم کند. این اصل مهم (خودشناسی) امروزه بایستی بیش از گذشته، در خور توجه قرار گیرد. زیرا بشر عصر امروزی به همان اندازه که به کمک نیروی معجزه آسای علم بر جهان مسلط گردیده، از دنیای درون خویش فاصله گرفته است. آدمی تحت تاثیر عوامل بیرونی، از خود بیگانه و خویشتن را فراموش نموده است. برای شناخت خویش لازم و ضروری است تا ظرفیت ها و قابلیت و توانایی- بودن آدمی را بشناسیم تا به گوهره ی وجودی خویش پی ببرد . نیچه از زمره ی فیلسوفانی است که در این زمینه سخن فراوان گفته است. در این نوشته قصد ما ارزشگذاری و داوری را نداریم نه نفیا و نه اثباتا. بلکه سعی می شود یکی از کلید واژه ها تفکر نیچه بعنوان " واپسین انسان" را در حد توان و به زبان ساده توصیف نمایم و داوری را به خوانندگان واگذار میکنیم نیچه در آغاز کتاب "چنین گفت زردتشت" سیر صعود روح آدمی را با تمثیلی زیبا بعنوان سه " دگردیسی جان" اینگونه طرح می نماید. جان چگونه شتر، شتر چگونه شیر، نهایتا اگر بخت با او مساعد گردد از شیر به کودک بدل می گردد. شتر در زبان نیچه سمبل و نماد است. نماینده موجودی نیرومند که گران ترین و سنگین ترین بارها را بر پشت می نهد. این مطلب با زبان ادبی اشاره به به انسان دارد که همه بایدها و نبایدها اخلاقی به جا مانده از گذشته، فضایل سنتی پیشینان و میراث فکری و فلسفی از افلاطون تا کنون بر آدمی تحمیل شده است. هنجارهای چندین هزار ساله را همه و همه پذیرفته و کمرش زیر این بار سنگین خم شده؛ اما خم به ابرو نمی آورد. آنچه برای او خط و نشان می کشد،سرنوشت از پیش تعیین شده ی اوست، قضا و قدر است ، تقدیر و سرنوشت است. از این رو انسان دیگر آزاد نیست، سرور خود نیست، دیگر نیازی به آفریدن ارزشهای نو احساس نمی کند. شتر می گوید ارزشی نمانده است که تا کنون آفریده نشده باشد. دگردیسی دوم زمانی روی خواهد داد که شتر رو به صحرا نهد و بار سنگین خود را بر زمین نهد، زیرا می خواهد به کمال آزادی برسد و خود را آماده می سازد تا با اژدهای بزرگ در افتد و بر او چیره گردد. اژدهای بزرگ همان عبارت " می باید" است اما شیر می خواهد با عبارت " من می خواهم " سخن بگوید. شیر تحول دوم جان است. روح نقادانه ی دارد با گذشته سر ستیز دارد نمی خواهد در گذشته بماند به تعبیر خود نیچه "نه- گو" است اما هنوز توانایی آفریدن ارزشهای نو را ندارد، این شیر اگر بخت یاری اش کند می تواند تن به دگردیسی سوم بدهد و از شیر به کودکی برسد. کودکی از منظر نیچه تجلی پاکی و معصومیت و بیگناهی است و نوید آغاز نوینی را می دهد. اگر دوره ی شیر مرحله نقادی و تخریب گری و نه گوی است اما بازسازی، سازندگی، آفرینندگی و آری گوی به دوره ی کودکی تعلق دارد. آری گوی نشان قدرت روح است و می تواند برای خویشتن ارزشهای نو بیافرینند و تفسیر های جدیدی ارائه دهد. به عقیده ی نیچه، مهمترین ویژگی فکری و فلسفی دوران مدرن، بی متافیزیک شدن دوران کنونی است. منطور از متافیزیک، همان تفسیر و فهمی که از وجود، جهان و جایگاه انسان در عرصه ی هستی ارائه می گردد. این فهم و تفسیر می تواند عرفانی، قدسی و معنوی، فلسفی، بودایی، یونانی، صدرایی و غیره باشد. به تعبیر نیچه، هیچکدام از نظام های فلسفی امروزی، نتوانستند فهم قانع کننده ی از هستی ارائه دهند، گویی با شکست مواجهه شده اند." بشر دوران ما، راه را گم کرده و سرگردان است".
واپسین انسان، توان مواجهه با این واقعیت را در خود نمی بیند و از آن فرار میکند. خود را درگیر مسائل فهم هستی نمی کند و هیچگونه مسئولیتی در زندگی خود در این باب احساس نمی کند و بطور کلی نمی اندیشد، و در همان مرحله شتر باقی می ماند. بارهای سنگین را تحمل می کند و همه چیز را سهل و آسان می پندارد و حتی از هر چه در جهان رخ می دهد به صورت سطحی با خبر است ولی خود چیزی نمی آفریند و نمی سازد. واپسین انسان، نمی خواهد از وضع موجود گذر کند؛ نمی تواند جور دیگر زیستن را تجربه کند. انسان موجودی غیر قابل پیش بینی است اما واپسین انسان بعنوان موجودی قابل پیش بینی شده درآمده و توانایی - بودن خود را فراموش کرده است. فرد از خویشتن و از ذات خود فاصله می گیرد و از خود دور می شود و از درگیری در تصمیم گیرهای جدید، انتخابهای تازه و نو دور می شود. به تعبیر هایدگر چون به سوی امور معمولی و متداول و یکسان گرایش دارد؛ هیچ چیزی مهم و تازه به نظرش نمی رسد و می کوشد همه امور را در قالب مفاهیم قبلی؛ تفسیر نماید. در نتیجه خود را از تفکر و تامل جدی معاف می کند "و در نگاه " واپسین انسان " هر رازی قدرت راز بودن خود را از دست می دهد" واپسین انسان، پرسش جدی و بنیادینی ندارد و اگر سوالی دارد با طرح پرسش های بی پایه و بی اساس بدون هیچ شور و شوقی تنها می خواهد تقلید کند.در نتیجه از شجاعت و خطر کردن هم بی نصیب است و هیچ دستاویزی برای رهایی خویش از دام بی هدفی و بی معنایی نمی یابد. به تعبیر نیچه " همه چیز را یکسان می بیند و همه چیز را رو به پایان. آنقدر خسته و درمانده است که حتی نای مردن هم ندارد". سخن را کوتاه کنم " واپسین انسان " نیچه به دنبال این نیست که فلک را سقف بشکافد و طرحی نو دراندازد. نه تنها نو آفرین نیست بلکه با نو آفرینان هم همراه نمی شود و آنها را به سخره می گیرد و در نهایت با آنها دشمنی می ورزد
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 بزرگداشت شهدای خدمت برگزار می شود/+زمان و مکان
- 2 افزایش ۳۵ درصدی اعتبارات دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در حوزه بهداشتی
- 3 محکومیت یک موسسه دندان پزشکی در یاسوج
- 4 روایت رئیس سازمان امور عشایر کشور از بازدید شهید رئیسی از کارخانه قند یاسوج
- 5 ثبت نام۸۶۶۴ مادر دارای سه فرزند در صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان کهگیلویه و بویراحمد
- 6 برگزاری انتخابات سازمانهای مردم نهاد کهگیلویه و بویراحمد
- 7 ۳ هزار و ۲٠٠ شهروند کم شنوا یا ناشنوا در کهگیلویه و بویراحمد داریم
- 8 واحدهای تولیدی کهگیلویه و بویراحمد با مشکل نبود نقدینگی مواجهند
- مدیر آموزش و پرورش دنا تغییر کرد/+معرفی جایگزین
- سرپرست جدید جهاددانشگاهی کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- میدانداری میانهروها و مستقلین در بهارستان/ صحبتهای منتخبین تبریز، اردکان و بویراحمد
- شعب نمایندگان استان در مجلس مشخص شد/ آییننامه مجلس درباره بررسی اعتبارنامه نمایندگان چه میگوید؟
- انتصاب فرمانده جدید ناحیه مقاومت بسیج باشت/ درخواست امام جمعه از جانشین سپاه فتح چه بود؟
- قطعی و نوسان برق در گچساران مردم را کلافه کرد/ تابستان سخت در انتظار گچساران؟!
- آقای موحد؛ از دست دوستانت به دشمنان پناه ببر!
- احیای ۶۴ واحد صنعتی در کهگیلویه و بویراحمد در دولت سیزدهم
- اربابان احزاب سیاسی اصولگرای استان برای انتخابات ریاست جمهوری به خط می شوند
- آبرسانی به ۱۰۷ روستای استان از محل اعتبارات محرومیت زدایی
نظرات ارسالی 1 نظر
بیان شما بسیار عالی و قابل فهم است . کاش این نوشته ها ادامه داشته باشد .
پاسخ