یادداشت
گفتگو و گزارش

زندگی افسانه در میان کوه های تنگ تامرادی شبیه «افسانه» هاست

زندگی افسانه در میان کوه های تنگ تامرادی شبیه «افسانه» هاست

زندگی افسانه در میان کوه های تنگ تامرادی بیشتر شبیه «افسانه» هاست ، با دو بچه ،مادر شوهر و یک همسر معلول به سختی زندگی می گذراند ، از وقتی پدرشوهرش فوت کرده خودش هم چوپانی می کند.

به گزارش افتونیوز به نقل از ایرنا، افسانه بچه های دو ساله و چهارساله اش را پیش مادر شوهرش می گذارد و با آن جثه ریزش با 20 راس دام به دل کوه و صخره های ترسناک می زند ، همچون جوانی از این تپه به آن تپه ،از دامن کوه تا نوک قله می دود چون می داند اگر توقف کند زیر بار مشکلات زندگی کم می آورد. خبر ورود بسته های حمایتی غذایی عیدانه استانداری به زنان روستاهای تنگ تامرادی می رسد ، افسانه هم فرصتی پیدا می کند تا سفره دل وا کند و از مشکلات ریز و درشتش بگوید. می گوید دنبال صدقه نیستم.تا کلاس اول دبیرستان درس خوانده ام و بعد هم ازدواج کرده ام و بلافاصله هم بچه دار شده ام.هیچ کاری بلد نیستم و دلم می خواهد شغلی بیاموزم. از مهارتش در پختن نان تیری و تهیه کشک و دوغ و ماست و غذاهای سنتی می گوید اما نمی داند آیا این مهارت ها می تواند کمکی به زندگی اش بکند یا نه؟ زن دیگری هم از روزگار جوانی اش می گوید از آن روزهایی که یک گلیم را یک هفته ای می بافته و دستانی که حالا زبر و خشک شده و انگشتانی که نمی تواند حرکتشان دهد. می گوید اگر دخترها دلشان قرص باشد که بافته هایشان روی دستشان نمی ماند و کمکشان کنند که دار و وسایل اولیه را تهیه کنند حالا که نمی توانم کاری انجام بدهم دست کم آموزششان می دهم.

**جمعیت زنان بیشتر از مردان و در تنگ تامرادی جمعیت زنان چشمگیرتر از مردان است آنچنان که در مدرسه روستای راجونه کار از 18 دانش آموز مقطع ابتدایی 15 نفرشان دختر هستند و آنچنان که آقا معلم می گوید درسشان از پسرها خیلی بهتر است.موضوعی که دو دانش آموز پسرکلاس6 نفره روستای «نسه» نیز به آن اقرار می کنند و ناراحتند که دخترها هم در تعداد و هم در درس از آنها پیشی گرفته اند. تنگ تامرادی حدود 350 خانوار دارد که در 6 روستا پراکنده هستند. شغل اغلب اهالی این روستاها دامداری و کشاورزی است. در تنگ تامرادی خانه ها سنگ وگلی است. نه طلاق نه اعتیاد و نه هیچ کدام از آسیب هایی که این روزها دامن گیر شهر شده در روستاها تنگ تامرادی وجود ندارد. سبک زندگی مردم سازگار با طبیعت است و برخلاف بسیاری از روستاها و مناطق استان که برخی خیریه ها تظاهر و ماندن در فقر را به ارزش و معیاری برای جلب توجه تبدیل کرده اند در تنگ تامرادی همه چیز دست نخورده است.

**همه چیز دارند... با اینکه مردم در این مناطق زندگی بسیار سختی را می گذرانند اما عزت نفس آنها غیر قابل کتمان است آنچنان که وقتی مجری صدا و سیما از برخی زنان روستای «راجونه کار» می خواهد رو در روی دوربین فقرشان را فریاد بزنند معلم روستا با عصبانیت از وی می خواهد برنامه اش را قطع کند و بعد هم می گوید مشکل این مردم قند و روغن و نیست. اینجا مردم نیاز به کارهای زیربنایی تری دارند . نیاز به آموزش و امکانات آموزشی دارند. نکته ای که در این روستاها مشهود است همه همه چیز دارند. زمین ، آب ، جنگل، هوای مطبوع و بافت روستایی و فرهنگ زندگی اصیل عشایری- روستایی که بسته ای کامل برای مطالعه جامعه شناسان و مردم شناسان و لذت گردشگران به حساب می آید. با این حال هنوز این قابلیت ها نتوانسته کمکی به بهبود زندگی مردم کند و ریشه این موضوع را می توان در تفکر زنان جست و جو کرد.

**کار هنوز ارزش نیست در واقع در تمامی این روستاها یک فرهنگ آزار دهنده وجود دارد. کار و فعالیت زنان به صورت یک ارزش در نیامده است. یعنی زنان نمی دانند می توانند در اقتصاد خانواده و در زندگی خود موثر باشند. زنان و دختران هنرهای نسل های پیش از خود را نیاموخته اند به عنوان مثال هیچ زنی در این روستاها گلدوزی، گلیم بافی، جاجیم بافی و هیچ کدام از هنرهای اصیل بومی را به ارث نبرده است. اما یک مساله را نمی توان کتمان کرد و آن هم عطش و علاقه زنان برای آموزش روی پای خود ایستادن برای کمک به اقتصاد خانواده است.زنان و دخترانی که سوادشان در حد خواندن و نوشتن است و آنچنان که دهیارانشان می گویند اغلب تا پنجم ابتدایی درس خوانده اند. گرد مدیر کل بانوان استانداری جمع می شوند و می خواهند برایشان کلاسهای آموزشی بگذارند و جای تعجب دارد از وام ها و آموزش هایی که میراث فرهنگی ادعا دارد در روستاها ارائه کرده ، در این روستاها هیچ نشانه ای نیست.

**تکرار  بی سلیقگی های دولتی در تنگ تامرادی تنها نشانه حضور میراث فرهنگی مطابق معمول همان اقدامات بدسلیقه و بی قواره ای است که در آبشار تنگ تامرادی به نمایش گذاشته اند و هرآنچه خداوند در خلقت این آبشار زیبا وقت گذاشته ، میراث فرهنگی با سازه ای بی هویت و زشت این تابلوی زیبا را دستکاری کرده است اقداماتی که پیش از این در چشمه افسانه ای میشی هم نمونه اش را اجرا کرده بودند. به طور کل در این مناطق با اینکه زندگی مردم بر پایه دامداری و کشاورزی می چرخد اما آموزشی برای بهره وری بیشتر از فرصت هایشان ندیده اند. کسی به آنها آموزش نداده که چطور کشاورزی و دامداری خود را توسعه بدهند و یا چطور می توانند با استفاده از تسهیلات روستا و عشایری توانمند تر شوند. و در این میان این سوال هم هست که آمارهای بلند بالایی که اداره کار و اداره میراث فرهنگی و نهادهای دیگر از ارایه تسهیلات روستائیان داده اند شامل چه کسانی و کجاها استفاده شده است. زیرا دست کم در تنگ تامرادی حتی یک مورد از این تسهیلات استفاده نکرده اند. آیا غیر از این است که این تسهیلات قرار بود روستائیان را توانمند کند که پابند روستاهایشان شوند و از مهاجرت آنها جلوگیری شود تا زندگی های ساده و بی آلایششان درگیر حاشیه شهرها نشود؟

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها