یادداشت
گفتگو و گزارش

نقدی بر سلسله جلسات شناخت ایلات کهگیلویه در دهدشت

نقدی بر سلسله جلسات شناخت ایلات کهگیلویه در دهدشت

محسن خرامین - چند وقت پیش در شهر دهدشت نشستی برگزار شد که اتفاقا جمع زیادی از مردم از ان استقبال کردند(البته کثرت جمعیت دلیلی بر همذات پنداری کامل با عنوان جلسه نمی باشد ولی باز حضور برخی چهره ها و افراد تحصیل کرده در این نشست جای تاسف دارد ) و در مورد یکی از ایلات شهرستان به بحث گفت و گو پرداختند. کاری به ایل و طایفه مورد بررسی در این نشست نداریم چرا که جای این عنوان هر ایل و طایفه دیگری هم بود باز نظر و در نهایت لب مطلب ما همین است که در اینجا ارایه خواهد شد.

برای نقد این نشست فارغ از محتوا و درونیات نشست صرف عنوانی که بر آن گذاشته شده بود کافی است تا در این مقاله و بسیار مقالات دیگر به آن پرداخته شود.

وضعیت تعصبات و تاکیداتی که در سال های اخیر در فضای واقعی استان حول قوم گرایی و قومیت شروع شده است به صورت طبیعی چنین خروجی را در پی خواهد داشت که هر کس در پی تذکره و شجره خود دست به قلم شود و موضوعی که متعلق به فضاهای سنتی است را در فضای جدید نیز دنبال کند. چند صباحی است حتی در سپهر سیاسی استان دسته بندی های جناحی کمرنگ و کم اثر شده اند و تقسیم بندی های قومی بیشتر تعیین کننده هستند و حتی اگر همسویی جریانی وجود داشته باشد باز در کنار آن یک اولویت دیگر یعنی قومیت لحاظ می شود.

فضاهای مجازی علی رغم پدید آوردن یک بستر آزاد و پر از اطلاعات در بسیاری از موارد در خدمت همین تعصبات و تقسیمات قرار گرفته اند .کانال های تلگرامی و صفحات اینستاگرام به عنوان پدیده هایی کاملا مدرن باز به خدمت همین نگاه قومی و شعارهای قومی در آمده اند.

نگارنده نه منکر وجود قومیت در استان هستم و نه اهمیت و جایگاه آن را در وضعیت فعلی تاریخی استان در برخی حوزه های سنتی موجود انکار می کنم، بلکه معتقدم در وضعیتی که این موضوع و شکل منفی آن از جمله ارجحیت قوم گرایی به جای شایسته سالاری و حذف منش و روش های سیاسی در حال نضج گرفتن است برگزاری جلساتی از این دست با هر نیتی در نهایت جز قبح شکنی و تشدید قوم گرایی و تعصبات کور و تشویق و ترغیب سایر گروه های قومی برای ورود به این موضوع نتیجه ی دیگری در پی نخواهد داشت.

همین فردا روز است که سایر گروه ها و طوایف علیه حرف ها و ادعاهای مطروحه در این نشست موضع می گیرند و جک می سازند و در ادامه نیز خود برنامه برگزاری همایش برای ایل و تبار خود را ترتیب می دهند.

واقعیت آن است که این مدل مباحث و پرداختن به آن هیچ مشکلی را در شرایط فعلی استان که دغدغه توسعه دارد حل نمی کند. اینکه در فلان گردنه یا دره کی کمین کرده بود و چه کسی چه کسی را کشت و چه کسی سوار اسب چه کسی شد و یا هم تباران تا کجای جغرافیا کوچ کرده اند نه نیاز جامعه است و نه حلال مشکلات.

از طرف دیگر بنده مطلقا ادعا ندارم قومیت و احترام به آن مسنوخ شود (در دست من هم نیست و ضرورتی هم برای طرح چنین ادعایی نمی بینم) و یا مباحث مربوط به آن در هیچ جایی مطرح نشوند که ممکن است بخشی از این مسائل با ذوق و قریحه برخی افراد هم خوانی داشته باشد و برخی ها که نگاه به آینده شان ضعیف است و دنبال هویت سازی و یا تبختر بر گذشته خود باشند در «میلس»های قومی خود می توانند از آن بگویند و بشنوند. بلکه نظر نگارنده این است اگر هم احیانا دلیل علمی و تاریخی برای مطرح کردن این بحث ها باشد جای این بحث ها در یک جمع فرهنگی و فعال در این حوزه آنهم با این شکل و شمایل غیر علمی و غیر اصولی و تا این حد تقلیل گرایانه نیست و اگر هم بحثی ارزش طرح کردن و پرداختن به آن را دارد باید در فضایی علمی تر و یا به صورت مکتوب باشد تا مورد نقد و بررسی صاحب نظران قرار گیرد.

در استانی که بحران های اجتماعی زیادی از جمله نزاع های دسته جمعی (به نظر می رسد در هفته های اخیر این نزاع ها شکل خشن تری به خود گرفته است) و از همه اینها بدتر اعمال نگاه قومی در اتفاقات سیاسی چون انتخابات وجود دارد برگشتن به تبارشناسی تقلیل گرایانه در این سطح را باید یک «فاجعه» خواند. این نگاه سبب شد در دوره قبلی انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان برخی چهره های بسیار ضعیف و ناسیاسی رای بالایی بیاورند و اینک نیز در آستانه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا این وضعیت نگران کننده تر است و تحرکات قومی از مدت ها پیش شروع شده است.

پس اگر دنبال کار فرهنگی هستیم آسیب شناسی این وضعیت یعنی بررسی قوم گرایی در استان ضرورت مهم تری است که ببینیم چه اتفاقاتی افتاده است که ما از سایر هویت های اصولی و منطقی خود دست کشیده ایم و بر روی احیاء برخی تعصبات که دوره و عصر آنها به سر آمده است پا فشاری می کنیم. ببینیم ریشه ی شکل گیری این معضل در فضای سیاسی و مدیریتی استان از بالاست و یا از پایین. بررسی کنیم که در استانی که در سال های بعد از انقلاب قوم گرایی کمرنگ شده بود و نگاه ها بیشتر سیاسی بود چه اتفاقی افتاده است که بعضی از مردم به همان سیاق سابقشان برگشته اند. بررسی کنیم که چرا علی رغم هم نشینی سالیان مردم مختلف استان این بار نخبگان جامعه آتش بیار معرکه شده اند و بر طبل قومیت و مرزبندی جغرافیایی بالا و دومن می کوبند و .....

شک ندارم که نشست مذکور نه تنها جوابی برای سوالات بالا ندارد که خود یک تاییدیه است بر ورود نخبگان به این موضوعات و تشدید قوم گرایی در عصر ما.

انجمن اهل قلم تشکیل شده است تا از اهالی قلم و کتاب حمایت کند نه آنکه دنبال پرداختن به برخی مسائلی باشد که هیچ سنخیتی با نیازهای فرهنگی روز جامعه ندارد. ظاهرا اهالی محترم انجمن به این نکته دقت نکرده اند که عنوان و محتوای نشستی که در آن نشسته اند چیست و این موضوع چقدر با دغدغه های فرهنگی استان سنخیت دارد و و گستردگی و پراکندگی جغرافیایی مردم یک ایل یا طایفه چقدر مطابق با نیازهای فرهنگی جامعه و بویژه نسل جوانی است که با بحران های متعدد اجتماعی و فرهنگی روبرو است. بزرگوارانی که بر این نشست ها تاکید دارند باید نسبت به پیامدهای احتمالی این رفتارها آگاه و پاسخگو باشند.

حیف است در شهری که در یکی دو دهه‌ی قبل شاهد ظهور و رشد چهره های جوان، خوش ذوق و موفق در حوزه های مختلف از جمله شعر، فلسفه، سینما، کاریکاتور ، تئاتر و ... بوده است حالا فعالان فرهنگی آن به تاریخ سازی جعلی و یا حداقل بی خاصیت برگردند.

انجمن اهل قلم به جای این گونه نبش نگاری گذشته بد نیست تاریخ نویسی استان را آسیب شناسی کند چرا که یکی از مشکلات اساسی ما در حوزه فرهنگی این است که ما تاریخ مدون و اصولی نداریم و حوادث استان هرگز از منظر علمی مورد بحث و تحقیق قرار نگرفته است. تاریخ نویسی در استان بیشتر حول تعریف و تمجید از یک خانواده و یا تیره خاص بوده است و هر کس که وارد این مسیر شده است فقط پدر و پدر بزرگ خود را دیده است و بقیه تنها طفیلی تاریخ در نظر گرفته شده اند.

نشست بررسی ایلات استان به نظر نگارنده و بسیاری دوستان دیگر که با آنها هم صحبت شدم یک تصمیم و برنامه ی اشتباه بود که نه تنها خدمتی به مردم نمی کند بلکه این کار عین آب خوردن، آب پاکی بر روی همه کارهای فرهنگی و اجتماعی است که تاکنون برای حل معضلات و نگاه های اشتباه در این حوزه صورت گرفته است و سبب زنده شدن برخی عناوین و کینه های تاریخی میان مردمی خواهد شد که اینک و علی رغم احترام به پدران و هویت قدیمی شان خود را یک شهروند می دانند و بیشتر دنبال حقوق شهروندی و اجتماعی خود هستند.

امید که این اولین نشست سلسله جلسات شناخت ایلات شهرستان کهگیلویه، آخرین نشست نیز باشد .

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 8 نظر

  • 1 فرامرز قربانی 1395/8/19 15:49:16

    نقد منطقی وقابل دفاعی بوده. انشاءالله اینگونه روشنگری ها با حدت بیشتری طرح گردد. طرح اینگونه مباحث از اساس اشتباه وچرا که نگران کننده است. و طرح اینگونه مباحث ناسیونالیستی و قومیت گرایی منفی بانی ایجاد تنش و ناهمگنی اجتماعی است. در دنیایی که نهادهای مدنی خارج از رنگ، قوم. مرام. در حال شکل گیری هستش. سوق دادن جامعه به سمت گرایشات خونی و قومی یقینا باعث ایحاد تشتت اجتماعی و رواج تنازاعات قومی و جمعی خواهد شد. از اینکه افراد مدعی روشنفکری در همچون اجتماعاتی مشارکت دارند و جزو مجریان همچون ایده هایی هستند. یقینا برای نسل آینده نسخه خشونت واختلاف را تجویز می کنند.. متأسفانه این ایده به شدت در حال تسری پیدا کردن است. و افراد خاصی در درون این ایلات وطوایف با فربه کردن این ایده. قصد بهره‌برداری شخصی برای منافع خویش را دارند. بنابراین وظیفه آگاهان و عقلای قوم است. که نگذارند بیش از این به اینگونه مسائل پرداخته بشه. و آنرا برای نسل فردا نهادینه نمایند.

    پاسخ
  • 2 فردین 1395/8/18 16:47:13

    ارشاد دهدشت کلا داغ کرده! 

    پاسخ
  • 3 امیر 1395/8/18 8:27:13

    خیلی جالب نوشته شده و جای تاسف داره انجمن اهل قلم به این مسائل مسخره آلوده بشه

    پاسخ
  • 4 سید 1395/8/18 1:49:56

    شناخت ایلات مشکلی را حل نمی کند باید به فکر توسعه باشیم،جمله زیبا ومنطقی است جناب خرامین،ولی خانه از پای بست ویران است،منطقه ای می تواند توسعه داشته باشد که اولا مردم ان منطقه دنبال توسعه باشنددوم  درسطح کلان آن کشور نژادی وقومیتی برخوردنکنند 

    پاسخ
  • 5 لیدا رحمانی 1395/8/17 23:41:6

    نقدی بسیار  سنجیده ،مشفقانه و به  موقع  هست نوشته ی آقای محسن خرامین،نتیجه تبار گرایی  بر باد رفتن منش جمعی  و خرد ورزی اجتماعی است ،دست در ماتحت تاریخ به محاق رفته کردن و اسطوره ساختن کار جاعلان و شیادان و منفعت طلبان است  تا خیری  به حساب تبار و شجره ی خود واریز نمایند و  مطرح کردن  آن  نه کاری فرهنگی  که نتیجه ی دغدغه های  شخصی کسانی است  که  دوست  دارند  به هر نوعی  مطرح  باشند  حتا  اگر آن  آلوده  کردن  سرچشمه  باشد ،فضای فاجعه باری که  الان در شورای شهر شکل  گرفته  نتیجه ی و ادامه ی همین  تبار شناسی متعصب و جاهلانه است که  بزرگواری ، عدل هاشمی .منطقیان .لاهوتی و جهادگر .موحد .جان جان و ...است . و....برآیند آنند و  باید منتظر ظهور فرقه ای جدید  بر تارک تاریخ سیاه  و سراسر طنز سیاه  کهگیلویه بود

    پاسخ
  • 6 ملا درویش صیادی 1395/8/17 23:16:41

    نود سال عمر کردم،من زمان زیتر ایل چی نبی همش در حد گپ بی هر چی مرد بی من دسی یا تفنگچین عبدالله خان بی هر چی زن بی من دسی زنلش یا دیش بی شاهزاه بی ایسو هر که سی خوش خان وابی دم ایل وطیفه ایزنه

    پاسخ
  • 7 رحمان 1395/8/17 22:36:44

    بسیار آسیب شناسانه ،به موقع ، دلسوزانه بود محسن جان . زنده باشی

    پاسخ
  • 8 اکوانیان 1395/8/17 11:8:35

    دست نویسنده ش درد نکنه .واقعا به نکته ی خوب و ظریفی اشاره کرده. تا کی ماباید در حاشیه باشیم و دم از تعصبات خشک و بی فایده دیروزی بزنیم و برگردیم به عقب و عقب و عقب تر. قبول کنیم مطرح کردن این قبیل مسائل دیگر نه افتخاری است نه چیزی به کسی اضاف میکند. بقول معروف. گیرم پدر تو بود فاضل... از فضل پدر تو را چه حاصل؟!

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها