یادداشت
گفتگو و گزارش

دیده شدن به چه قیمت؟؟

دیده شدن به چه قیمت؟؟

(سخنی با همکاران رسانه) رسالت خطیر خبرنگاران و رسانه ها تحریک و تحمیق توده ها نیست، بلکه بنیان رسالت آنان بر آگاهی بخشی و تنویر افکار عمومی بنا شده است.

متاسفانه پس از طرح موضوع تغییر نام استان، برخی خبرنگاران با سانسور و دروازبانی خبر به صورت مغرضانه و برخی رسانه ها با انتشار مطالبی غیرکارشناسی و عوام فریبانه از سوی افراد مغرض و غیرکارشناس، بر طبل توخالی قومیت گرایی و تعصبات کورکورانه کوفته اند که صدای گوش خراش این نفاق خبر از آسیب های جدی در آینده ای نه چندان دور، داده است.

سالیان دور و درازی است که ایلات و طوایف مختلف لر زبان و ترک زبان، مردم فهیم استان کهگیلویه و بویراحمد را تشکیل داده اند و این مردم از سرحدات کاکان، سی سخت و پادنا تا بهمئی و لیکک، از سیلو کلوار تا خان احمات، باشت و لیشتر، از سوق، دهدشت و لنده تا گچساران و بویراحمد و ... با یکدیگر نسبت های دیرینه نسبی و سببی دارند و تاریخ این آب و خاک را در کنار یکدیگر رقم زده اند.

حال آنکه برخی از خبرنگاران و رسانه ها بجای پرداختن به مسائل و مصائب مهمتری همچون بیکاری جوانان، فساد اداری، وضعیت اسفبار مبلمان شهری و راه ها، آسیب های اجتماعی نظیر خودکشی، طلاق، فحشا و... به مسائل حاشیه ای دامن می زند خود جای بسی سوال است.

برخی رسانه ها موضوع هویت اجتماعی و تاریخی را چنان در بوق و کرنا کرده اند که گویا، هویت ما تنها در نام استان نهفته است. چرا این رسانه ها موضوع هویت را از چشم اندازی دیگر که همان خودکشی های روزافزون است پیگیر نمی شوند؟ آیا موضوعاتی همچون آمار بیکاری، فقر، طلاق، خودکشی و جرم و جنایت هویت نیکوی ما را خدشه دار نمی کند؟

برخی دیگر از رسانه ها که توسعه استان را تنها در گرو تغییر نام می دانند، چرا با اندکی تامل به زیرساخت های توسعه در استان نمی نگرند؟ چرا وضعیت اسفناک جاده های استان را به عدم توسعه یافتگی گره نمی زنند؟ چرا تنگ نظری مدیران و صاحب منسبان را در عدم توسعه یافتگی لاپوشانی می کنند؟

هر رسانه ای که دغدغه آگاهی بخشی به مردم و تلنگر زدن به مدیران و مسئولان را داشته باشد، بجای آنکه به حواشی دامن بزند و با تیترهای زرد کلیک خور سایت ها و کانال ها را بالا ببرد، با اقدامی اصولی و حرفه ای وضعیت جامعه و روابط آن را بررسی و به چالش می کشاند تا گرهی از مشکلات مردم و جامعه بگشاید، نه آنکه تنها برای جذب مخاطب اقدام به ایجاد چالش های بیهوده نماید و نه تنها گرهی نگشاید، بلکه سنگی به درون چاه اندازد که کسی توان بیرون کشیدن آن را نداشته باشد. بهتر است هر یک از اصحاب محترم رسانه با واکاوی چون یک قاضی منصف، نقش خود را در دامن زدن به اختلافات و تعصبات قومی و قبیله ای بررسی کند و به وجدان خود ارجاع دهد تا متوجه شود که در کجای معادله نفاق قومی و قبیله ای در استان ایستاده است!!

از ابتدای تاریخ تاکنون، همواره هنرمندان و ادیبان نقشی جز آموختن راه و رسم عشق، مهربانی، احترام به زحمت دیگران، آگاهی بخشی و هم گرایی نداشته اند، اما متاسفانه این روزها برخی قلم بدستان و هنرمندان ما قلم را دانسته و یا نادانسته در جهت پلیدی ها و گسست ها می چرخانند و روابط میان افراد را به سوی ابتذالی بی بدیل سوق می دهند. متاسفانه برخی رسانه ها نیز برای جذب مخاطب از تیترها و مطالب زردی استفاده می کنند که کوچکترین سنخیتی با آنچه که در حال وقوع است ندارد و همین امر رسانه ها را تا مرز فراموشی به جلو می برد. رسانه ها این روزها تنها به فکر دیده شدن هستند و اصلاً مهم نیست که این دیده شدن به قیمت آشوب، هرج و مرج داخلی و یا اختلافات قومی و قبیله ای در استان تمام شود.

ابتذال از آنجا آغاز می شود که یک هنرمند، متفکر و روزنامه نگار بجای آنکه سعی کند نتیجه کارش دیده شود، همه تلاشش آن باشد که خودش دیده شود، اگر در اولی متمرکز شود دومی را حتی اگر نخواهد به راحتی بدست می آورد و با سودای دومی هر دو را از دست می دهد. البته بحث در مورد فعالیت جدی است و آنکه پیشاپیش ابتذال را انتخاب می کند سرنوشت دیگر می یابد، او در آفتاب تند شهرت اصلا دیده نمی شود، چرا که روشنایی زیاد کوری می آورد و مخاطبان کسی را می بینند که اصلا ربطی به او ندارد.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها