یادداشت
گفتگو و گزارش

ذائقه ی شو چله ( یلدا ) باب ِ دندان مافیای بازار و دلالان سودجو و پول جو !!!

ذائقه ی شو چله ( یلدا ) باب ِ دندان مافیای بازار و دلالان سودجو و پول جو !!!
نِق زدن با نقد زدن فرق می کند ، قرار است‌ در عالم واقع ، فارغ از تبلیغات ، کبکبه و دبدبه ی شبکه های اجتماعی درمسیر ِ شب یلدا ، صمیمانه ، با تعامل ، بدون تقابل ، باهم و برای هم گپی و دیالوگی ملس به طعم انار ترک برداشته ی شب یلدا را مزمزه کنیم .گپی که قطعا گپ می آورد و به دنبال گندم برشته ی شو ِ چله ، آب زیاد می طلبد . پس بهوش باشیم اگر درترافیک ِ رسانه های نوین ِ دیجیتالی و نگاه های لوکس ، روکش دار و صنعتی شده ی امروزینمان ، گندمی نارس و نابرشته از سنت ها بر جای مانده باشد... نیک شاهدیم که این روزها، میان ِ سنت ِ پسندیده ی شوچله ، همان یلدای ِ دورهمی های صمیمانه ی تش و هیزم با یلدای پرطمطراق و تجملاتی امروزین تفاوتی هفتادساله ، محسوس و نمایان است. رویکردی نوآورانه ، کاسبکارانه ازمدرنیسم شهری ، با بازارآفرینی و بازار پروری کاذب و فریبنده به میزان ِ یک دقیقه طولانی شدن شب ، ولی با زخمی به بلندای چندین دهه عمر بر این باور ِ دیرین ِ فرهنگ ساز ( یلدا) راهی برای خودنمایی باز کرده است . با برپایی یلدا ، به عنوان یک میراث ِ کهن فرهنگی ، قاعده مند و باورپذیر ، قرار نیست که برای کودکان و فرزندان حاشیه نشین در کلبه های محقر ، اضطراب ها و نگرانی ها ی ناشی از فقر ، نداری و عدم استطاعت مالی ، افزون و دوچندان گردد . قرار نیست که با دگرگون کردن فرم و قالب یلدا ، چشمی را خندان و چشمی را گریان ببینیم و از اول قرار نبود که طبقه ای از این شب ، این سنت ِ دیرین و شیرین ِ باورهای وطنی گریزان ورویگردان شوند... شاید اگر در نگاه اول از ما بپرسند : که یلدا ( شو ِ چله ی سرزمینمان) واجد چه ظرفیت ها و داشته هایی بود که به وجودآمد و ماندگار گردید ؟ جواب خواهیم داد : به راستی که تمامی لایه های فرهنگی ، تاریخی و ادبی شو چله ( یلدا) آسیب پذیر شده است و سوا و جدا از انار وهندوانه ، از یلدا ، صورتی تکیده ، لاغر و بی جان بر جای مانده است که فقط و فقط در سایه ی کسب ِ سودهای کلان میلیاردی در چنگال ِ مافیا وبازیگران ماهر بازاری در شبکه های اجتماعی رنگین و سرحال جلوه می نماید.‌.. شوربختانه ، صحنه گردانان شب یلدا ، مهندسی شده با رویش و زایش ِ سریع احتکار میوه ها با ابتکاری بدیع ، گلو و حلقوم ِ باورها ، روایت ها ، متل ها ، داستان ها و حکایات ِ بومی ، محلی و ملی خاص این شب را از بیخ گرفته و فشار داده و تراز و جایگاه ِ حقیقی این سنت ِ فرهنگ پرور ِ فرهنگ پذیر را در حد و اندازه ی اناری و هندوانه ای تنزل داده اند، آنچنان که پندار عامه ی مردم بر این مسیر نقش می پذیرد که دو عنصر اساسی ِ تشکیل دهنده ی این سنت کهن از دیرباز انار و هندوانه بوده ، سوای اینکه ، از پیام و علت ِ گزینش و انتخاب این دو میوه ، کمترین اطلاعی داشته باشند.. چه شده است که تمامی سنت ها و باورها اینچنین بی رحمانه زخمی ، رها و فراموش می گردند؟! اگر نیک چله نشینی این مرزوبوم را درصفحه ی سفید ِ ذهن ِ بزرگان قوم مرور و ورق بزنیم ، خواهیم شنفت که اثرگذارترین و شیرین ترین کلاس های شاهنامه سرایی ، شاهنامه گرایی ، سعدی شناسی ، سعدی گرایی ، حافظ شناسی ، حافظه پروری ، خوانش خسروشیرین ، فلک ناز ، امیرارسلان ، متل ها ی تقویت کننده ی ذهن و امیدآفرین در گرماگرم ِ تنور ِ اخلاق ِ جذاب ریش سپیدان و دانایان قوم در شب چله برگزار و برقرار می شد... و چه بسا ، نگارش و کتابت ِ بعضی از کتب تاریخی و ادبی درسایه ی تاثیر گذار ِ همان نشستن ها و دورهمی های صمیمی و بی ریا استارت و کلید می خورد... برگزاری جشن ِ شب ِ چله ی دیروز ِ سرزمینم ، هدفمند بوده است . برای بیدار ماندن و خواب نرفتن نبوده است . برای خوردن و خندیدن ِ صرف هم نبوده است . برای حفظ کردن و بخت آزمایی و رقابت هم از یلدا سخن نرانده اند .... بنابراین به فرزندان خویش بگویید : یلدای دیروز کهن سرزمینمان ، برای بیدار کردن و آگاه نمودن ، امیدآفرینی و امیدبخشی در برابر ِ سختی ها و غفلت های زمانه و روزگار بوده است ... به راستی تراز و سهم یلدای مجازی گون و مخدوش شده ی این روزها در میزان ِ امید بخشی ، مصالحت و وحدت آفرینی میان خانواده ها و اقشار جامعه چه مقدار می باشد ؟؟؟ ما دلمان برای شکل گرفتن شوچله ای ( یلدایی ) تنگ شده و لک زده است که فرارسیدن زمستان ، باران ، برودت و سورت ِ سرمایش ؛ چاله ی ( تنور ِ) امید و آرامش را برای ناامیدان ، محرومان و فقیران ِ جامعه اش فراهم و مهیا کرده باشد ... شو ِ چله ای را آرزومندیم که دلالان فرصت طلب ِ سودجو ، نقشی در ترسیم ِ جایگاه و اصول ِ دکراسیون آن نداشته باشند .... ما یلدا را در سادگی و صداقت ِ کلام مردم ِ سراسر ِ وطنم طلب و آرزو می کنیم ، حتی اگر موسیقی ِ بارش باران ِ زمستانی ، نوازشگر ِ کومه ی احساس ِ هیچ نیازمندی نباشد ... آری ! ما یلدا را از جنس ِ ایران وایرانی برایتان آرزو می کنیم ، حتی اگر متل سرا و قصه گوی آن سالهای دور ، با ظهور ِ فضای مجازی تلگرام ، واتساپ وشبکه های اجتماعی ......برای به جیب زدن حقوق بالا با دلالان ِ سودجوی هندوانه وانار همدست ، همراه و همساز شده باشد..... یلدا ، مکان و زمان ِ تفکر ، تبادل ِ دانسته ها و ترویج ِ صداقت بوده است . حامل ِ پیام های واضح و مثبت برای مردمان بوده است ‌. در یلدا ، یک فرهنگ فاخر جای داشت . فرهنگ ترویج ِ آموخته ها و فزونی دانایی مواظب باشیم ، کاری نکنیم که باورهای ناپسند به درون ِ درزهای جامعه رسوخ و نفوذ کنند. برنامه ریزی درست ، تدوین و فراهم گردد در راستای پذیرش یلدا نه تحمیل یلدا ... شاید عده ای بر این باورند که انار و هندوانه دو عنصر اصلی و اساسی یلدا ساز و یلدا آفرین نیستند و برای بهتر دیده شدن ، پذیرفته شدن ضروری است که فرم و قالب برگزاری جشن یلدا را تغییر داد و از روش ها ، چیدن ها و نمایش های جدید بهره برد..... آیا انار و هندوانه خط قرمز ِ جشن کهن و باستانی یلداست ؟ یا می توان جایگزینی به جای این دو به تناسب زمان و مکان انتخاب کرد؟ این در حالیست که خیلی از افراد جامعه و خانوارها بی خبر از چرایی انتخاب این دو هستند؟ سفرتان گسترده ، نانتان گرم و حلال باد ان شاالله
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 ناشناس 1398/10/12 10:17:10

    بسیار زیبا و دلنشین

    پاسخ
  • 2 چرام 1398/9/30 9:51:30

    احسنت سیدجان

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها