یادداشت
گفتگو و گزارش

گورهای نجومی!

گورهای نجومی!

می‌گویند «به ما بگویید بدانیم که اگر کاری نمی‌کنید لااقل خواب آراممان را به هم نزنید؛ لااقل همین گورها را از ما نگیرید؛ آقایان دولت و استاندار و شورای شهر و اصلا آقای شهردار، ما وضعمان خیلی خوب است؛ دست از سر ما بردارید؛ اصلا شما می‌دانید قیمت گور چه‌قدر گران است؛ از املاک نجومی هم گران تر !»

آدم ها اما کاری به این کارها ندارند؛ یکی یکی بالای گور می‌ایستند؛ با دست‌هایشان برای آن‌ها که نیستند خط و نشان می‌کشند، توصیه‌هایی می‌کنند، دستورهایی می‌دهند و بعد هم بی‌آن‌که فاتحه‌‌ای بخوانند، می‌روند؛ فاتحه نیاز نیست؛ او که در گور خوابیده هنوز نمرده است.

تلویزیون ایران، شبکه سه‌اش، برنامه‌ای دارد به نام «متن و حاشیه»؛ دو کلمه‌ای که در ظاهر، کنار هم قرار گرفته‌اند فلش‌های پشت این دو، مسیرشان را از هم تفکیک می‌کند؛ در برنامه شب یکشنبه، ساعت ۲۲:۱۵ «حاشیه»، آقای کواکبیان بود که حالا نماینده مجلس است و «متن»؛ شریعتمداری کیهان.

به حاشیه‌های سیاسی کاری نداریم که روزنامه‌های کشور آن‌قدر روی خبرهایش مانور می‌دهند که همه‌شان یک‌شکل شده‌اند؛ می‌رویم سر بحث «گورخواب‌های» عزیز خودمان؛ شاید تاریخ کارتن‌خوابی ایران را بتوان به دو دوره تقسیم کرد؛ دوران پیش از گزارش روزنامه شهروند از گورستان نصیرآباد و دوران بعد از گزارش؛ گورخواب‌ها، خودشان هم نمی‌دانند چه‌قدر عزیز شده‌اند و متولی پیدا کرده‌اند و تا چه حد در موردشان اظهار نظر می‌شود!

داشتیم می‌گفتیم که تلویزیون ایران برنامه‌ای به نام حاشیه و متن دارد و ما نمی‌خواهیم قاطی مسائل سیاسی مثل «بودجه‌های کلانی که روزنامه کیهان می‌گیرد و نداشتن پایگاهش اگر برود حزب بزند» و این‌ها اشاره‌ای کنیم و نمی‌خواهیم بگوییم باز هم این «فتنه‌گران بودند که رفتند برای ترامپ نامه نوشتند گفتند بیشترش کنند این تحریم‌ها را»؛ این مسائل به ما ربطی ندارد.

آقای شریعتمداری می‌گوید «دولت خوب نیست وقتی این گورخواب‌ها هستند» و کواکبیان می‌خندد و با همان لحن همیشگی و تُن بلند صدا می‌گوید که «ای آقا همین رسانه‌های ما که شما می‌گویید فتنه‌گرند که کشف کردند گورخواب‌ها را»

گورخواب‌های عزیز، شاید ندانند که چه کسانی آن‌ها را کشف کرده‌اند؛ اما از خودشان که بپرسید، از هر کسی بهتر می‌دانند که از کی خودشان را توی گورهای خواب کشف کرده‌اند.

آن‌ها رو می‌کنند به سوی «مدیرکل بیمه‌گری و درآمد سازمان بیمه سلامت ایران» و وقتی دارد می‌گوید «مشکلی برای پوشش بیمه‌ای گورخواب‌ها و کارتن‌خواب‌ها وجود ندارد»، می‌گویند که شما در بیمه کارمندان دولت خودتان مانده‌اید!

مدیر اما از گفتن این خبر آن‌قدر شگفت‌زده هست که بی‌آن‌که بشنود گورخواب‌های ما چه می‌گویند، ادامه می‌دهد که «هر کدام از این افراد که دارای شماره ملی هستند می‌توانند با مراجعه به وب سایت سازمان بیمه سلامت ایران و یا دفاتر پیشخوان دولت، نسبت به ثبت نام اقدام کنند.»؛ شناسنامه، کارت ملی، دولت، وب‌سایت، ثبت‌نام؛ همه واژه‌های ناآشنا و رسیدن به آن‌ها شاید سخت‌ترین کار دنیا باشد برای معتادی که توی گور خوابیده.

گفتیم «معتاد»؛ تا حالا تعدادی از مسئولان به معتاد بودنشان اشاره کرده بودند و این‌‌که آدم معتاد هرکاری می‌کند؛ اصلا می‌رود توی گور هم می‌خوابد؛ «حسین هاشمی»؛ استاندار تهران، «گورخواب‌های نصیرآباد» را بی‌خانمان ندانست و گفت که «این افراد معتادان متجاهر بودند و مساله گورستان نصیرآباد، بیش از اندازه بزرگ نشان داده شده است.»

حالا به نظر می‌رسد نباید از لفظ معتاد استفاده کرد؛ سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر می گوید که «گورخواب‌های نصیرآباد معتاد نیستند که» و حرف آقای استاندار را تکرار می‌کند که «رسانه‌ها گورخوابی را بزرگ کردند!»

از گورخواب‌ها که بپرسید شاید به شما بگویند« رسانه‌ها ما را بزرگ نکردند؛ ما خودمان بزرگ بودیم.» آن‌ها که این چند روز زیاد دوربین دیده‌اند و قیافه‌های مسئولان را هم از نزدیک تماشا کرده‌اند، لحنی دیگر به خود می‌گیرند و ادامه می‌دهند که «مقام‌های مسئول به یکدیگر خرده می‌گیرند؛ برخی اعضای شورای شهر تهران مثل فاطمه دانشور، از کم‌کاری دولت گلایه کردند؛ دولت از کم‌کاری مقامات شهری و شهردار از کوتاهی و غفلت دولت.»

اظهار نظرها همین‌طور ادامه پیدا می‌کند و عده‌ای می‌گویند «وقتی فضای کمپ‌ها و شلترها و این‌ها این‌قدر بد است خُب معلوم است که گور را ترجیح می‌دهند!»

این روزها واژه «گور» آن‌قدر تکرار شده که دیگر آن هراس همیشگی و سیاهی و ترس را ندارد؛ و شاید در میان این همه کش و قوس و بحث و جدل بر سر این موضوع که چه‌کسی کارتن‌خواب‌ها را توی گور انداخت، آن‌قدر حاشیه جذاب به وجود آمده که متن گم شده؛ متنی که زندگی و عمر آدم‌هایی است که توی گور تمام شده و تمام می‌شود؛ این‌روزها حاشیه بر متن غلبه دارد و باز هم به حاشیه که بعضی وقت‌ها بعضی چیزها را کشف می‌کند؛ متن که نباشد، حاشیه عزیز می‌شود.

گور واژه‌ای آشنا است؛ ناجی گورخواب شاید خود او باشد و اصلا شاید به قول شاعر « نجات‌دهنده در گور خفته باشد.»

-منبع: همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها