یادداشت
گفتگو و گزارش

قصه‌ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت

قصه‌ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت

محمدسعید میرزایی* - عمیق ترین و متمرکز ترین ایده های یک جامعه، ناشی از عامل مهم و پدیده ی حیات بخش فرهنگ هستند. فرهنگ، جز لاینفک زندگی نوع بشری است، که ابعاد گوناگونی از جمله، رفتارها، نگرش ها، بینش ها و تعاملات بین فردی را شامل می شود. آنچه که در کشور ما بعنوان فرهنگ جامع ایرانی شناخته می شود، حاصل روایت های مختلف فرهنگی است، که از نواحی دیگر کشور، به گونه ای یکپارچه درآمده و خود را در آن شکل و قالب اعظم به نمایش می گذارد. نمایندگان رسمی و بی بدیل هر فرهنگ مردمانش هستند، که به راستی ارئه دهندگان حقیقی این پدیده عظیم و مهم می باشند. بر دوش کشیدن بار این فرهنگ بسی دشوار و قابل تامل است، چرا که وکالت فرهنگی و قومی، رسالتی سنگین است، که عهده داری آن، نیازمند توانایی های خاص چندگانه و چندبعدی، سیاسی، اجتماعی، روانشناختی، فیزیکی و هنری است. بطوری که یک فرد و شخصیت، تمامی این ابعاد را در قالب فرهنگ غالب زیسته خود کسب کرده، آنگونه که معرف خوبی برای زمینه فرهنگی خود باشد. اما زمینه چیست؟ به تمامی ابعاد مختلفی که در آن پدیده ها حضور داشته، رخ می دهند و تعاملات شکل می گیرند، زمینه می گویند، اصلی ترین رویداد در این زمینه، انتقال و تبادل بین فردی نمادهای(تعامل گرایی نمادین) مورد قبول مردم، به دنبال تبادل تجربیات روزمره خود در آن بستر است. شخصیت، ترکیبی از معیارها یا ویژگی های قابل مشاهده و منحصربفرد است. یعنی آنچه که از بعد رفتاری و به وضوح از کسی سر می زند، به گونه ای که دیگران این موارد را معیار های خاص آن فرد بدانند، شخصیت وی را شکل خواهند داد. همه مراحل و راه هایی که طی می شوند تا منحصربفرد باشیم، به طور کلی این انحصار فردی، در کنش و واکنش با دیگران است. عموما، شخصیت های فرهنگی متولد شده و پرورش یافته همین زمینه های فرهنگی هستند. فرهنگ غنی و اصیل کهگیلویه و بویراحمد یادگار سالها گذر زمان و زیر و رو شدن بستر فرهنگی است، که بخوبی دربعد شخصیتی افراد متعلق بخود نمود یافته، و اشخاص آن نمایندگان فرهنگی خوبی برای این بستر هستند. حماسه، موسیقی و شعر پدیده هایی هستند که از دیرباز در فرهنگ استان جایگاه اساسی و مهمی داشته اند، به گونه ای که در تمامی جنبه های زندگی حضور خود را به تنهایی یا توامان با هم نشان می دهند. نحوه چینش آنچه که در حال حاضر، بعنوان فرم نوینی از آن فرهنگ غنی، در اختیار ما قرار دارد، حاصل موجودیت و تلاش های بی کم و کاست و از جنس فرهنگ افرادی است که به درستی، حاصل همین جریان اصیل فرهنگی می باشند. البته که در هر عصر، هر فرد قادر است، تا بر اساس نگاه فلسفی خود، تعریف و تعامل منحصری از فرهنگ داشته باشد. وجود شخصیت های تاثیر گذار و مهمی همچون کی عطا طاهری بویر احمدی، حاصل تکامل زمانی پیشگام و حجمی از تجمعات دوره ای تاریخی مهم، در گستره و زمینه ی فرهنگی ما می باشد. کی عطا طاهری نه تنها یک فرد نبوده، بلکه شخصیتی هستند، که چکیده ی متناسب و شالوده ی تمام آن چیزی است، که ما در قالب فرهنگ اصیل منطقه خود می شناسیم. فراز و نشیب زندگی کی عطا، همراه با فراز و نشیب زندگی مردم بوده و برونداد تمام و کمال نوع زیست و تعاملات انسانی، در جامعه فرهنگی کهگیلویه و بویر احمد است.

هویت کاریزماتیک

از نگاه پسامدرنیسم، بهترین نوع تفکر حاصل کثرت گرایی و دوری جستن از افکار فردی(به معنی تک فکری و تک بعدی نگاه کردن) و تجمیع تمامی فلسفه ها و افکار انواع انسان ها و رسیدن به فلسفه واحد است. جذابیت شخصیت کی عطا، نشانه ای از درخشش خاص این فرد، در میان جمع و دیگران بوده است. شور، هیجان، حس اعتماد و اعتبار شخصیتی وی، اعتقادی است که زبان زد خاص و عام بوده و از ایشان شخصیتی متفاوت، در نگاه همه گان ایجاد نموده است. آنچه که در رابطه با این شخصیت، مورد تایید همه گان است، شور و اشتیاقی است که مخاطبان و دوستان و شاکله ی اجتماعی افراد خواهان وی، برای رجوع به شخصیت حقیقی اش، با تاکید بر جایگاه غیر قابل انکار وی، در نقطه اوج گذار تاریخی، از نظر فرهنگ سنتی به مدرن(متاثر از تکنولوژی و مدل های زندگی ناشی از آن) داشته اند.

اندیشه و نگرش

تجربه زیسته کی عطا طاهری بویراحمدی، پرورش یافته سیر تاریخی مهم، و گذر از پل زمانی مستحکم از دوران پیش از انقلاب تا به امروز است. شخصیتی کارآزموده و سرد و گرم روزگار چشیده، که بار تاریخی سنگینی را از گذشته ما تا به الان بر دوش کشیده است. افعال، عملکرد ارادی یا غیرارادی این شخصیت، معطوف به تفکر موثر و تجلی نقش بارز ایشان در یک فرهنگ گسترده، و پایه گذاری نوع جدیدی از نگاه مردمان ایلی و عشایری به فرهنگ بوده است. عملکرد و حضور فکری، که به تحولات متغییر عظیمی در سیل اطرافیان دور و نزدیک ایشان منتج می شود. به تعبیری دیگر، آنچه که، حاصل اندیشه و اندیشه ورزی عقل تربیت شده این فرد است، به ایجاد عمل صحیح و اثربخش در مخاطبان و طرفدارانش ختم می شود. نگرشها، بعنوان باور هایی که ما به سوی آنها تمایل داریم، در تعامل با این باور ها، ارزش ها را می سازند. ارزش های فرهنگی که موجب می شود، شخصیت کی عطا طاهری بویراحمدی، از بسیاری از فرصت ها، قدرت ها، مناصب و مقادیر، بخاطر دغدغه ها و باورهایش بگذرد. آنگونه عمل کند، که بینش وی نشان می دهد، آنرا بخواند، که ارزشش نامند. فرار از گم شدگی در تبعیدگاه تاریخ و جستن در آغوش مانایی و اثرگذاری، بر لوح بی کم و کاست فرهنگ یک منطقه و بلکه فراتر از آن، اقدامی است، که در عمل و نگاه ایشان به خوبی قابل ملاحضه است.

احساس، موسیقی و شاعرانگی

کی عطا، نویسنده بود، شاعر بود، شعر می دانست، شعر را می فهمید و شعر را می نگارید. در نوشته ها و آثار بسیار مهم ، حیاتی و تاریخی، مربوط به کی عطا طاهری بویراحمدی، سیر تتور و تکامل فرهنگی، زبانی و محتوای فکری مردمان را می توان یافت. شعر می نویسند، چون بوسه ی باران بر برگ درخت، شعر می خواند چون ابر بهاران که می نوازد گونه های علفزاران سبز را، آنچه در کوچ کوچ او به دید می آید، مالَ زیر و مالَ بالا کردن است، در دشت بی پهنای هویت و تعلقات فرهنگی مردمی که، گویش، احساس، خیال، فکر و رفتار و منش آنها، زاده ی موسیقی و شعر است. تاریخ نگاری، موقعیت سازی و واقع نگاری کی عطا از رویدادها و حوادث مختلف، که در دوران نه چندان بلکه دور، از مقطع زمانی ما روایت می کند، متونی هستند قابل استناد و تحلیل عمیق، چرا که نگارنده این متون، خود تجربه کافی، رعایت حق کلمه و صداقت کلام مورد تایید، از جانب مخاطب عام و خاص را داراست. منزلگاه این پیر برنا، همیشه خواستگاه شیفتگان و دلسوختگان فرهنگ، شعر و موسیقی و ادب بوده است، گویی که سرای حزن است و شادی، و تلاقی خانه ی ذهن و اندیشه و فکر، استقبال وی از جمع اندیشمندان و فرهنگی مردمان، همچنین رهبری فرهنگی وی، جریانی را بخصوص در بین اصحاب هنر و فرهنگ، در جمع ها و شهرهای گوناگون منطقه راه انداخته، که حاصل آن، احساس وظیفه و تکلیف در افراد، و پرورش شاعران، ادبیان، اهالی موسیقی و دانشمندان متعدد و متعهد به فرهنگ در این استان گردیده است.

مردم مداری و اجتماعی بودن

از نظر ابعاد گوناگون، بخصوص جایگاه خانوادگی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی، که در کی عطا طاهری وجود دارد، در میان غالب مردم(مخاطبان عام)، ایشان را به فردی موثر، متفکر و دارای رای و نظر تبدیل کرده است. به گونه ای که احترام و شان وی، در پیشگاه همه افراد، گروه ها، گرایش های سیاسی و اجتماعی، مهم بشمار می آید. نفوذ سیاسی این مرد، از آنجاییکه شخصیت موثری در تاریخ منطقه داشته، از کی عطا، یک مرجع مهم سیاسی ایجاد کرده است. میان مردم بودن، برای مردم بودن و با مردم بودن، از ویژگی حیاتی شخصیت های اجتماعی و فرهنگی مدار است، به گونه ی که با در نظر گرفتن رسالت اساسی خود، همه اعمال و کارایی شان را در جهت مردم دیده و تمامی پدیده ها را معطوف به مردم می دانند. تمام جنبه های شخصیتی افرادی چون کی عطا طاهری بویراحمدی، از بابت اثرگذاری، مانند کلام، گفتار، رفتار، کردار وی، در میان مردم، مهم و ارزشمند هستند.

کم مهری های روزگار

بر همگان آشکار است که، از جنبه های مختلف، جایگاه و منزلت، نوع فکر خلاق و موثر و الگونگاری فرهنگی، کی عطا طاهری بویر احمدی، در استان کهگیلویه و بویر احمد، دارای چه نقش های اساسی و غیر قابل انکاری است. با این حال، آنچه که درباره این شخصیت، از سوی دوستان و منصب داران روا داشته یا نشده، به هیچ وجه نشان دهنده پاسداشت و تقویت چنین شخصیتی، به عنوان نماینده فرهنگی استان نبوده است. اقداماتی که از ایشان می توانست، چهره ای در کنار شخصیت هایی بزرگی همچون، محمد بهمن بیگی در ایل قشقایی و سایرین و همه هم نسلان و بزرگان مشابه ایشان در کشور ایجاد کند. بررسی ابعاد شخصیتی کی عطا طاهری بویراحمدی، تحلیل اندیشه و زندگی این فرد، پرداخت به مضامین موجود در عملکرد و آثار وی، بخصوص در راستای تقویت فرهنگ اصیل و غنی استان لازم و ضروری است. در کشور ما رسم بر این است که، شخصیت های فرهنگی و مهمی مانند، کی عطا طاهری بویراحمدی، بخصوص پس از درگذشت این بزرگواران، به دست فراموشی سپرده شوند. و این مساله، صدمات جبران ناپذیری را به بدنه هویت و فرهنگ مان وارد می سازد؛ و به راستی که؛ ز دست زمانه دلم خون شده؛ شاید تحلیل شخصیتی کی عطا طاهری بویراحمدی، نیازمند اقدامی عمیق تر و علمی تر و بر حسب نظر متخصصین و متعهدین باشد، به گونه ای که پرداخت به اینگونه اقدامات علمی، بتواند در کنار آثار، مکتوبات و نظرات کی عطا طاهری بویراحمدی، از پریشانی و بی هویتی فرهنگی که در نسل های جدیدتر ممکن است ایجاد شود، جلوگیری نماید.

در پایان

ذهنم آبستن رویدادهای مهمی نیست که نگفته باشم از بی کسی مردمم، از غربت سلسله واری که با تمام زاد و ولد های مردان و زنان ایل، چشم به جهان می گشایند و نمکی تازه بر زخم کهنه ی روزگار می پاشند. حدس می زنیم که زیست خوبی داریم، عادی شدن تنها روش است برای عادت کردن به قبول تفاوت میان همدیگر؛ هر چه مدرنیته راه ترقی را می پیماید، تضاد طبقاتی نمایان تر از پیش، زوال انسانیت را معلوم می کند، درک این موضوع دشوار است، چرا که در عین نداری نیز، با خود فکر می کنیم زندگی خوب و سالمی داریم، شعاع درد به نرخ ذغال است، برای به آتش کشیدن تمام کتاب هایی که تا کنون خوانده، تمام کاست هایی که تا کنون شنیده و تمام سرد و گرم روزگاری که تا الان چشیده ایم؛ قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست

*شاعر؛ عضو هیات علمی دانشگاه

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 بهروزی 1399/1/10 14:36:13

    بسیار عالی بود ... خسته نباشید و خدا قوت خدمت جناب دکتر میرزایی از شاعران برجسته و خادمین سلامت کشور ...

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها