-
تقصیر را گردن مسئولین قبلی نیندازید!
میلاد یزدانپناه
-
انتظار توسعه کهگیلویه بزرگ با نمایندگی موحد سرابی بیش نیست
سید علیرضا تقوی دوست
-
واکنش فعال اجتماعی به خبر شکایت موحد از وزارت نفت/ چه اتفاقی برای امید و اعتماد عمومی میافتد؟!
رفعت کاظمی
-
پشت پرده حاشیه سازی ها علیه هلال احمر کهگیلویه و بویراحمد/ لطفا ما را متفاوت ببینید
محمد رخ فیروز
-
آقای استاندار زمان خداحافظی فرا نرسیده است؟
محمد نجفی نژاد
-
یاسوج فاقد المانهایی با موضوعات ادبی و فرهنگی است
یادداشت مخاطبان
-
سعدی؛ جامعهشناسی شاعر
امراله نصرالهی
-
از زندگی تا مرگ؛ در سوگ برادر/ «جمال» همه دار و ندار ما بود
محمد طاهر اکوانیان
-
انتخابات در کهگیلویه و مسئولیت جامعه (قسمت دوم)
نوروز پرندوار
-
استاندار؛ تنگ پیرزال؛ سقوط مرگبار
حسین بویراحمدی اصل
- روایت کوتاه اَفتونیوز از زندگی پر مشقت مادر دهدشتی و دو فرزند معلولاش
- حال و روز جنگل های زاگرس خوب نیست/ امکان زادآوری درختان آن را به صفر رسیده است/قُرق بانی منطقی نیست
- حمله ملخ ها به روستای« جلاله» / ماجرا چیست؟
- خانههای دولتی دهدشت در قُرق یک لیست ۳۰ نفره/ راه و شهرسازی کهگیلویه آییننامه تخلیه منازل سازمانی را مطالعه کند
- آخرین اخبار از بیماری تب مالت در دیشموک
- امید معتمدی: شعر من زاییده «عشق» و«تنهایی» است/ اعتقادی به انتخاب اسم برای اشعارم ندارم/ با نوشتار زبان لری به دستورالعمل دستور فارسی مخالفم
- کاسبی با سلامت شهروندان با کلینیکهای غیرمجاز در یاسوج/ به نام زیبایی به کام سودجویان
- ابتلای بیش از ۴۰ نفر از اهالی روستای«رودریش» به یک بیماری/ «دیشموک» در تسخیر « تب مالت»
- عشایر «دیلگون» بویراحمد خطاب به مدیرکل امور عشایر استان/ آقای «آذرفر» جادههای ما توجه میخواهند
- بلوطهای بخش پاتاوه ایستاده جان میدهند/ منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد کجاست؟
- پرونده ویژه
- 0
- شنبه , 9 فروردین 1399 -AM -03:51
نامهای به عطا طاهری بویراحمدی
دوست گرامی ام؛ بهار آمده است، برخیز. سر از خاک سبز کن. بدر آی و بسرای، که سرودن است بودن. دو سالی هست که در غیاب تو بی بهار شده ام. وقتی بی بهاری، چه سود سبزه آراستن و سفره چیدن و هفت سین نهادن. بیدار شو، چشم باز کن رفیق، که این روزها دل ناماندگار بی درمانم سخت بهانه ی تو می کند. آخر، سالها در کنارت زیسته ام و زمستانی سوزان را با تو سپری کرده ام. همان روزها که زندگی ام در رفت و آمد میان مدرسه ی روستا و خانه ی تو معنا می گرفت. من از تو بوی خوش می گرفتم. تهیدست تر از آن بودم که چیزی به شما عرضه کنم. کار من زانو زدن در پیشگاه هستی پرسخاوت تو بود. و نشستن بر سفره ای ساده. نان جوین و سبزی و پنیری که تناولش در کنار تو، حلاوت عالم بود در قله ی قناعت ات. چه مهربان بودی ای پیر راستی. ای مرد پا نهاده بر دنیی دون. رفقای ات هرگز تو نشدند. نمی توانستند بشوند. آنان به راهی دیگر رفتند. راهی که به تو ختم نمی شد. چه بسیار مدعیانی که در کنارت نشستند و به راهی جز تو رفتند. آنان از تو نبودند ای راست روزگار. تسامح تو بر آفتاب شان افکند. ذات شان را عیان ساخت ای عیار جوانمردی و عیاری.
گرامی یار من؛ نمی گویم به راه تو رفته ام، که اینچنین گفتن عجب می خواهد، و خوشا که در نهاد من نیست. لیک می دانم به کژ راهه نرفته ام. که کژراهه رفتن از آن کژ اندیشان است. چگونه می توان بر لوح شرافت تو نشست وآنگاه شرارت و زعارت ورزید؟! چگونه می توان قلم تو را ستود و سطور خویش را با قلمی دیگر نگاشت؟! چگونه می توان راه تو را برگزید و به بیراهه ای دیگر نشست؟! حتم که این چنین صفت، کار ناراستان است.
عطای عزیز؛ خواستم بدانی که تو یگانه ای، حلاج این زمانه ای. تنهای این ترانه ای. صفیر بی صدایی، بحر در کوزه ای و آن روشنای خموشی. که گفته اند؛ درخت هر چه پربارتر، شاخسارش سر به زیرتر، و هر که او آگاه تر، رخ زردتر. و هر که او بیدارتر، هشیارتر. و تو همان درخت پر بار و بر حیات بودی و در همهمه و غوغای آدم نمایان، همان آگاهی بودی با رخانی زرد و بیداری هشیار.
ای یار رفته ام!؛ آنجا که هستی، چه می کنی. می دانم بیداری، که بیداری را دوست داشتی. و می نویسی که نوشتن را هم. شاید آنجا سطوری دیگر از کوچی دیگر می نگاری. کوچی به هیچستان محض. خیام وار می نغنوی به هشیاری. که هشیاری، تعب عطر آگینی است برای هشیاران. و پرسشی از معمای هستی است برای بیداران. ای بیدار هشیار. کوچ ات تاییدی بود به مرگ آگاهی فردوسی و شک خرد شکاف خیام و طعن های گزنده ی خواجه، و آفرین گوی عاشقانه های سعدی.
عطای بیدارم؛ وجیزه ام را به تاسی از شفیعی کدکنی و به شعری از او، زینت بند کلمات آن می کنم و در آن هیچستان محض، تو را با بیداری ها و هشیاری های ات تنها می گذارم. تو در نماز عشق چه خواندی / که سال هاست بالای دار رفتی؟.... خاکستر تو را باد سحرگهان / هر جا که برد / مردی ز خاک رویید. بدرود تنهای بیدار!
امراله نصرالهی یاسوج، روستای موردراز دوم فروردین ماه یکهزار و سیصد و نود و نه
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 برگزاری انتخابات سازمانهای مردم نهاد کهگیلویه و بویراحمد
- 2 ۳ هزار و ۲٠٠ شهروند کم شنوا یا ناشنوا در کهگیلویه و بویراحمد داریم
- 3 واحدهای تولیدی کهگیلویه و بویراحمد با مشکل نبود نقدینگی مواجهند
- 4 مدیر راهداری و حمل و نقل جادهای کهگیلویه منصوب شد
- 5 مشکل تهیه داروهای بیماران خاص یاسوج مرتفع میشود
- 6 پیش بینی برداشت بیش از ۱۰۰۰تن کلزا در کهگیلویه و بویراحمد
- 7 افزایش ۲.۷ درصدی ثبت تولد در کهگیلویه و بویراحمد در سال گذشته
- 8 افزایش چشمگیر داوطلبان جمعیت هلال احمر کهگیلویه وبویراحمد
- تیتر خبرساز روزنامه اعتماد در پی حادثه بالگرد رئیس جمهور
- واکنش حسن روحانی به سانحه بالگرد حامل ابراهیم رئیسی
- معاون اجرایی رئیس جمهور: با 2 نفر از سرنشینان بالگرد رییس جمهور ارتباط گرفتیم
- هواشناسی و تیم امنیت سفر رئیسجمهور حتما باید وضعیت را پیش بینی میکردند
- (اینفوگرافیک) بالگرد حامل ابراهیم رئیسی از چه نوعی بود؟
- جدیدترین اخبار از سانحه بالگرد رئیس جمهور/ بروز رسانی می شود
- جسد «سبحان» بعد از 27 روز در رود خرسان پیدا شد
- دلایل افزایش نرخ بیکاری در کهگیلویه و بویراحمد از زبان استاندار
- متن و حاشیههای شورای اداری با حضور رئیس قوه قضائیه/ از تذکرهای مکرر استاندار به سخنرانان تا سرگیجه «محسنی اژهای» از ماجرای سدها در استان!
- برگزاری آیین بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی در گچساران
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!