یادداشت
گفتگو و گزارش

یادداشت کوتاه «دکتر مندنی‌پور» برای «کی عطا طاهری» همراه با دل‌نوشته وطن

یادداشت کوتاه «دکتر مندنی‌پور» برای «کی عطا طاهری» همراه با دل‌نوشته وطن

علی مندنی پور

نهمِ فروردین‌ماه ،دوّمین سالگردِ کوچِ غم انگیزِ "مَمیرو"ی فرهنگ دوست ، نمادِ صداقت و یک رنگی ، معلّم اخلاق،

کی عطا طاهری، نویسنده و پژوهشگرِ توانا، خالقِ "کوچ کوچ"، هم او،که بزرگ زاده بود و بزرگ ، دردمند بود و درد شناس، ساده زیست بود و مردم دار ،صبور بود و قانع، مونس دیرینه ی کتاب ، هنر دوست ، مبادیِ آداب ،مصلِح ، مسئولیّت پذیر ، آزاد منش و خوش بیان و مدافع همیشگی حفظ محیط زیست را در همنوایی با آن چابک سوارِ میدانِ اندیشه و عمل و با مرورِ یکی از دل نوشته هایِ کمتر دیده شده اش، مزیّن با نامِ زیبا و دوست داشتنیِ "وطن" گرامی می داریم.

روانش شاد و هماره نام اش جاودان باد.

***

وطن : "وطن، ای بلوطِ کهنسال ،ای جنگلِ پر برگ و بار، ای کوهسارِ سربلند، ای دشت هایِ سبزِ کشتزار. وطن، ای سنگلاخِ دُرّ و فیروزه و لاژوَرد، ای تپّه ماهورهای سرخ و زرد و کویر های خار زار. وطن، ای درّه های ‌هایِ تند شیب،دشت هایِ رام پای، ای رودهایِ خروشان و چشمه هایِ نورزای . وطن ،ای سبز دریاچه ی خزر و دریایِ نیلگونِ پارس. ای پرورنده ی قوچ و پازن وآهوانِ بادپای. وطن، ای سرزمینِ پلنگ و ببر و پروانه هایِ رنگین بال، ای آشیانِ امنِ پرندگان، از جنوب تا به شمال . وطن، ای بسترِ گلها و زیست گَه آبزیانِ بی شمار، ای خیز گه هزاران گیاه، در چهار فصلِ سال. وطن، ای نیستانِ اندیشه‌هایِ تبارِما، ای یادمانِ ارج و رنج مان ، ای خزان و بهارِ ما، ای فرو خفته جان هایِ شیفته در قلبِ تو .

ای وطن ! ای ،نور تابِ مَه و مهر و ستارگان، بر مزارِ ما ، ای بهین آرمان، ای، فراز و فرودِ جان، ای سر گذشتِ نیاکان و قهرمان های بی نشان، ای، ده و کوچ شارسان، ای، سرزمینِ ماندگارِمیهنم، بِمان، تا هماره بِمان، تا ابد جاودان.

مادرم زمین ،زیبا سیّاره، میانِ کهکشان ،ای، امیّد و عشق. ای، خان ومانِ هر انسان، اِنگار، رخسارِ قشنگت، زِ زنگار گشته تیره گون، اِنگار، زِ گِرد بادِ جنگ و دَم و دود گشته ای ناتوان. سوگند: سوگند! به چشمه سار، به جنگل ،به رنگِ آبی دریا، به گل و شبنم و به نسیمِ خوشبویِ صحرا ،به سپیده پیشینِ روز ،پسینِ خیال انگیز، به آسمانِ کبود و به ابر های باران ریز، به برف و ستاره به درّه و کوه و دشت، به قهقهه ی کبک و نغمه ی چکاوَک وپَرّش آهوانِ مست. به مهر و مَه، به نوروز و شاد بودِ زندگی، به رُستن و زایش، به آزادی و نبودِ بندگی، به عشق و خِرَد و جان، به هستی همگان سوگند ،که بشکنیم، شیشه ی بُودِ جنگ و دیو ودَد را کنیم به بند."

عطا طاهری بویراحمدی

 
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها