-
کهگیلویه و بویراحمد: زخمهایی عمیقتر از یک روز تعطیلی!
سعید صفا دوست -
فریاد بیآبی در چهار شهر کهگیلویه
سید آیت شفایی -
پروژههای کلنگی!؟ چرا هیچ طرحی برای افتتاح در هفته دولت نیست؟/ به بهانه عرایض نماینده کهگیلویه در شورای اداری استان
علی صاحبی -
۱۹ مرداد؛ روزی برای دلسپردگان واژهها
علی سینا رخشنده مند -
روز خبرنگار و شعری از هوش مصنوعی
علی ضامنی پور -
جامعه ای که خبرنگارانش را حفاظت نکند، محکوم به نابینایی است
شهرام مومن نسب -
برای آنان که صدای دیگراناند
مریم پارسا -
مدیر شایسته کیست؟
محمود منطقیان -
آمارسازی ، پاسخ گریزی، وسکوت در برابر تخلفات گذشته / از استخدام های فله ای تا آمارهای صوری / دفتر آمار، نه دفتر اقدام / وقتی مدیر ارقام، از واقعیت عقب ماند.
ناشناس -
«غلامرضا پناه» ؛ مدیری از تبار بخشندگی
عنایت شیخی
روزگار تلخ قربانی اسیدپاشی اشتباهی در دهدشت/عکس

حادثه عصر روز ۳۰شهریورماه سال ۹۳در میدان اصلی شهرستان دهدشت اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که دختر ۲۷سالهای به نام سیما از مدتی قبل بهصورت تلفنی با دختر ۱۸سالهای به نام پریسیما دوست شده بود و آنها آن روز با یکدیگر در میدان شهر قرار گذاشته بودند تا بعد از مدتی دوستی تلفنی، یکدیگر را ببینند.
سیما در سر قرار حاضر شده بود که پریسیما با دختر دیگری از راه رسید. آنها چند دقیقه با یکدیگر گفتوگو کردند اما ناگهان پریسیما از کیفش یک بطری درآورد و محتویات آن را روی صورت و دست و پای سیما پاشید. محتویات بطری چیزی نبود جز اسید. پریسیما خیلی زود از محل حادثه گریخت و سیما را با درد و سوزش ناشی از اسید تنها گذاشت.
دختر جوان از شدت درد بهخودش میپیچید و از مردم کمک میخواست. او نمیدانست که چرا پریسیما دست به این کار زده بود. قدرت اسید به حدی بود که فقط چند لحظه بعد نهتنها لباسهایش سوخت بلکه چشمانش نیز دیگر جایی را نمیدید. سرانجام بعد از گذشت دقایقی قربانی این اسیدپاشی در ترافیک شدید خیابان به بیمارستان منتقل شد. شدت سوختگی به حدی بود که صورت، گوش، دست و پا و کمر و بیشتر اعضای بدن وی دچار سوختگی شده بود.
در همین حال در جریان تحقیقات پلیس زن اسیدپاش شناسایی و دستگیر شد. او مدعی شد که چون شوهرش او را ترک کرده و قصد داشته با سیما ازدواج کند این بلا را بر سرش آورده است. این در حالی بود که سیما نامزد داشت و قرار بود بهزودی با وی ازدواج کند. متهم ۱۸ساله در دادگاه محاکمه و به پرداخت دیه و قصاص محکوم شد اما چون او پولی برای پرداخت دیه ندارد، سیما نیز نمیتواند خودش را درمان کند و روزگار تلخی را میگذراند.
به گزارش «افتونیوز»، این قربانی اسیدپاشی در گفتوگو با همشهـــری جزئیــــات بیشتری از این حادثه و رنجی که میکشد را بازگو کرد.
چطور با زن اسیدپاش آشنا شدی؟
مدتی بود که مزاحم تلفنی داشتم. این موضوع را به خانوادهام گفته بودم. چند مرتبه شماره تلفنم را هم عوض کردم اما فایدهای نداشت و مزاحمتها ادامه داشت تا اینکه او خودش را معرفی کرد و گفت زنی به نام پریسیماست. او گفت میخواهد با من دوست شود. پریسیما چند مرتبه با من تلفنی صحبت و درد دل کرد و گفت دوست دارد من را ببیند و رو در رو با من حرف بزند. من هم قبول کردم و با هم در میدان شهر قرار گذاشتیم.
از روز حادثه بگو. چطور شد که زن جوان رویت اسید پاشید؟
وقتی سر قرار رسیدم دختر دیگری نیز همراه پریسیما بود. میخواستم روی یکی از نیمکتهای فضای سبز بنشینم اما آنها گفتند بهتر است جایی بنشینیم که زیاد در دید مردم نباشد. چند دقیقه با یکدیگر صحبت کردیم و او گفت که شوهرش او را ترک کرده است. حرفهای او ادامه داشت تا اینکه او ناگهان گفت «شنیدهام که تو میخواهی با شوهرم ازدواج کنی.»
خیلی تعجب کردم و گفتم اصلا چنین حرفی صحت ندارد. قرآنی را که در کیفم داشتم در دستم گرفتم و قسم خوردم که نامزد دارم و با شوهر او هیچ رابطهای ندارم. آن روزها با نامزدم آزمایش خون داده بودیم و قرار بود بهزودی پای سفره عقد بنشینیم. حتی برگه آزمایشگاه را هم نشانش دادم تا اینکه کمی آرام شد و از من عذرخواهی کرد.
او با شوهرش تماس گرفت و او هم به آنجا آمد. دلهره زیادی داشتم تا اینکه او یک لحظه از کیفش یک بطری در آورد و رویم اسید پاشید. حتی وقتی روی زمین افتادم بطری اسید را روی کمرم خالی کرد و با کمک مرد جوانی با موتورسیکلت فرار کرد.
بعد از حادثه چه اتفاقی افتاد و چهکسی تو را به بیمارستان رساند؟
حدود نیم ساعت در آنجا روی زمین افتاده بودم و با داد و فریاد از مردم کمک میخواستم. اسید لباس هایم را هم سوزانده بود و یک نفر یک چادر رویم انداخت. مردم زیادی دورم جمع شده بودند. هر کسی چیزی میگفت. اما هیچکس هیچ کمکی نمیکرد. چند نفر از اقوامم آن طرف خیابان کار میکنند اما هرچه فریاد میزدم آنها هم با توجه به سر و صورت سوختهام من را نمیشناختند که کمکم کنند. با این حال شوهر پریسیما یک ماشین گرفت و من را به بیمارستان رساند.
آیا پیش از این شوهر زن اسیدپاش را دیده بودی ؟
آن روز وقتی او را دیدم، فهمیدم ماجرا چیست. حدود ۸ماه قبل از حادثه او به خواستگاریام آمده بود. اما چون شنیدم که متاهل است به او جواب رد دادم و مدتی بعد نامزد جوان دیگری شدم. من تا آن موقع نمیدانستم که همسر آن مرد پریسیماست و همه حرفهایی که زن اسید پاش گفته تهمت است و من اصلا قصد ازدواج با شوهر او را نداشتم.
عامل اسید پاشی چطور دستگیر شد و دادگاه چه تصمیمی دربارهاش گرفت؟
شوهرش او را لو داد و مأموران دستگیرش کردند. او گفت که شوهرش گفته میخواهد به زور با من ازدواج کند. تو برو و رویش اسید بپاش. او همهچیز را قبول کرد و دادگاه هم او را به پرداخت ۴۵۰میلیون تومان دیه و قصاص یک گوش و یک چشم محکوم کرد. اما او پولی ندارد که بهعنوان دیه به من بدهد.
حالا در این شرایط با چهکسی زندگی میکنی و روند درمانت چطور پیش میرود؟
پدرم سالها قبل با زن دیگری ازدواج و ما را رها کرد. مادرم هم بعد از حادثهای که برایم اتفاق افتاد آنقدر غصه خورد تا دق کرد و جانش را از دست داد. حالا من ۴برادر دارم. یکی از آنها متاهل است. یکی دیگر مشکلات روانی دارد و ۲برادر دیگرم سالم هستند و کمکم میکنند.
یکی از آنها خانهاش را فروخت و خرج درمانم کرد. اما هزینههای درمانم آنقدر زیاد است که نمیتوانم کاری از پیش ببرم. من حتی پول ندارم که یک تخت بخرم و با وضعیت سوختگی شدیدی که دارم روی زمین میخوابم. مدام در خانه درد میکشم و همه بدنم میسوزد و مدتی است مشکلات شدید روحی پیدا کردهام. از طرفی با اینکه نامزدم میگوید باز هم میخواهد با من ازدواج کند اما خانوادهام راضی نیستند.
این حادثه چه آسیبهایی به تو وارد کرد؟
یکی از چشمانم نابینا شد و چشم دیگرم چیزی در حد سایه میبیند. یکی از گوشهایم سوخت و از بین رفت. صورتم، دندانهایم، کمرم، دست و پایم و… بیشتر بدنم سوخت و حالا زندگی سختی دارم.




نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
- 2 بلکو محلهای فراموشدشده در سایه بیتوجهی مدیران شهری؛ روایتی تلخ از زندگی در حاشیه توسعه/+تصاویر
- 3 وعدههای نافرجام؛ ۱۷ سال انتظار بیپایان برای افتتاح تالار فرهنگ و هنر یاسوج
- 4 آتشسوزی منزل مسکونی در دهدشت؛ فاجعهای که ماینرهای غیرمجاز رقم زدند
- 5 افتتاح و کلنگزنی ۷۴ پروژه آب و فاضلاب در کهگیلویه و بویراحمد
- 6 مشکل توزیع کود یارانهای در کهگیلویه و بویراحمد مرتفع شد
- 7 کاهش ۱۸ درصدی سرقت در کهگیلویه
- 8 شهرک صنعتی خورشیدی در کهگیلویه و بویراحمد افتتاح می شود
-
افتتاح و کلنگزنی ۵۱ پروژه بزرگ راهداری و حملونقل جادهای کهگیلویه و بویراحمد در هفته دولت با اعتباری بالغ بر ۲ هزار و ۲۶۰ میلیارد تومان
-
۱۹۰ پروژه نهضت مدرسهسازی در کهگیلویه و بویراحمد در حال اجراست
-
پایان فرار متهم خونین در یاسوج با عملیات ضربتی پلیس
-
بهرامی در نشست با خبرنگاران: در یک سال اخیر سه پروژه کلان در بویراحمد فعال شد/ دو بیمارستان تخصصی یاسوج تأمین اعتبار شد/ از عملکرد برخی مدیران راضی نیسیتم/ نگاه قومی و قبیلهای و منطقه ای را قبول ندارم
-
تحریف واقعیت با هدف تخریب جریان ندای وحدت/ مدیرانکل بویراحمد در دوره «روشنفکر» + اسامی
-
فرماندار لنده در نشست با خبرنگاران: عاملین تعطیلی جاده لنده - تشان باید پاسخگو باشند/ پیشرفت ۹۵درصدی فاز دوم بیمارستان ۳۲ تختخوابی لنده/ کمبود زمین برای نهضت ملی مسکن در لنده
-
مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری: دریافت فیزیکی کپی شناسنامه و کارت ملی از ارباب رجوع تخلف است/ جعل مدارک تحصیلی دانشگاه یاسوج
-
حسن غفاری خطاب به استاندار: ارزشمندترین سرمایه کهگیلویه و بویراحمد فرهنگ و هنر مردم است/ هنرمندان به جای خلق اثر به فکر معیشت هستند/ جایگاه هنر در استان را تقویت کنید
-
سرپرست اداره پیمان و امور قراردادهای راه و شهرسازی استان منصوب شد+ عکس و حکم
-
سرپرست هلال احمر استان منصوب شد+ عکس
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!