یادداشت
گفتگو و گزارش

تبعیدیها پیام آوران دانایی

تبعیدیها پیام آوران دانایی
سهیلا نیک اقبالی آغاز سخنم یادی میکنم از چهره ی فرهیخته وماندگار فرهنگ ودانش زنده یاد *ملاقبادخان* که دردوره اول پهلوی هنگامیکه درتبعید بسر میبرد پادشاه وقت ازوی میخواهد که فرزندان خودرا که همراهش بودند همانجا به مدرسه بفرستد تا سواد بیاموزند وی میگوید: "همه ی فرزندان ایل نیاز مند سواد آموزیند." این سخن خود گویای حقیقتی است که نسلها نتایج گهربار آن را میبینند. ونیز لازم هست نامی ببریم از زنده یاد مجیدی اولین آموزگاری که همراه قبادخان از تهران به منطقه بویراحمد آمد. ایشان باتلاشهای خود آموزگارانی تربیت نمود که سفیرانی شدند برای پاشیدن بذر دانش در این سرزمین. امروز یازدهم اردیبهشت بنام مردی ازجنس آگاهیست. زنده یاد *محمد بهمن بیگی* . پدر ایشان نیز از همان تبعیدیهای دوره اول پهلویست. مرحوم بهمن بیگی درکتاب بخارای من ایل من چنین مینویسد:"منی که عمرم درایل گذشته بود واز دشتها وکوهها وطبیعت زیبای ایل الهام گرفته بودم باغمها وشادیهای آنها آشنا شده بودم، به دردها ودرمانهایش پی برده بودم." مگر درد عشایر چه بود؟ درد عشایر نداشتن سواد، علم وآگاهی بود.وی درمدت سی سال چنان انقلابی درزمینه ی سواد آموزی به وجود آوردکه نامش بعنوان مدیرکل افسانه ای درجهان شهرت یافت ونشان افتخار یونسکو را ازآن خودش کرد. پرچم دانش توسط محمد روی چادرهای سفید دامنه های زیبای سهند وسبلان، دنا، البرز،دماوند، زردکوه وکل زاگرس به اهتزاز در آمد. نوجوانان وجوانان ایلیاتی بجای لمس ماشه ی تفنگ ، گچ سفید وتخته سیاه را باتمام وجود در دستان خود گرفتند. زنده یاد بهمن بیگی پیام اصلی خودرا چنین می نگارد:" کلید حل مشکلات ما درلابه لای الفبا خفته است" محمد کوهها را به لرزه در آورد. وی با پای پیاده کوهها ودشتها را درنوردید ونور دانش را همه جا تاباند وباجهل ونا آگاهی مبارزه کرد. ایشان مردم را به قیام مقدس دعوت و ازهمه ی مردم خواست که سواد بیاموزند وبه دیگران هم یاد دهند. مگر چه قیامی مقدستر وگرانبهاتراز برخاستن برای مبارزه با جهل و نادانیست؟ زنده یاد بهمن بیگی به این نتیجه زیبا رسیده بود که "بالاترین قدرت در داناییست." یاد ونام همه ی سفیران علم ودانش را گرامی میداریم چه انهایی که باعمل خود به گسترش دانش کمک کردند وچه انهایی که خود پا درین راه نهادند وازجان مایه گذاشتند. کلام آخر سخنی از مرحوم محمد بهمن بیگی نویسنده چیره دست درمورد بویراحمد: "سرزمین بویراحمد سرزمین آفتاب و ستاره بود. از توجیه علاقه ام به بویراحمد عاجزم. گمان دارم بیش از هر چیز شجاعت این مردم مجذوبم کرده است. بویراحمد آنقدر دست به ماشه برد و پا در رکاب فشرد تا از یک دهستان یک استان آفرید. بویراحمد آنقدر کوشید و خروشید تا از چنگ سه استان همسایه ، سه ازدهای پر اشتها ی دهان گشوده رهایی یافت و به صورت استانی مستقل در آمد. استان بویراحمد تنها استان ایران بود که نه به دلیل جمعیت ، نه به دلیل وسعت ، نه به دلیل ثروت بلکه فقط در نتیجه قدرت موجودیت یافت. من با این علایق به بویراحمد می رفتم، می رفتم تا کودکان و نوجوانانش را با سواد کنم، می رفتم تا شجاعت را با فضیلت و شمشیر را با قلم آشنا سازم و به جرأت های چشم بسته ، بصیرت و آگاهی دهم." روح تمامی تلاشگران عرصه آگاهی ودانش شاد ونامشان ماندگار.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 ناشناس 1399/2/12 12:36:57

    درودبرشیرزن ایل رئیس ،دختران ایل رئیس هرجای دنیاهستن افتخارایل هستند

    پاسخ
  • 2 هاشمی 1399/2/12 4:6:38

    درود بر خانم نیک اقبالی همانند بهمن بیگی زیبا و حماسی سرودید.

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها