یادداشت
گفتگو و گزارش

کاسبان بلوط

کاسبان بلوط
افتونیوز _ لر، بلوط و زاگرس سه کلیدواژه اصلی شوآف، و بیزنس برای بسیاری ها در سال های اخیر بوده است. مجازی و مرکزنشینانی که تنه‌های سوخته بلوط را فقط برای دیدن و مطرح شدن و یا حداقل فالوور گرفتن می خواهند. آتش سوزی خائیز یک نمونه بود تا نشان دهد برخی ها همه فهم شان از بلوط تنها شاخ و برگ و تنه ای سبز و سانتی مانتال است. برای این‌گروه محیط زیست تنها در اینستاگرام و جشنواره های عکاسی و فیلم‌ و لایوهای اینستاگرامی خلاصه می شود و اگر از بلوط و سنت و عشایر می گویند و عکس می گیرند، برای آن است که بلوط بهانه ارتزاق و ارتقاء مناسبی است. برخی از این عکاسان، مجازی بازان و شبه شاعران که اتفاقا اهل نق زنی در همه حوزه ها در سایت ها و فضای مجازی استان هستند در آتش سوزی اخیر یا از دور مویه مجازی سر دادند و یا سکوت کردند و یا هم اگر به اکراه پستی گذاشته اند برای ردگم کنی بوده است. در حادثه خائیز و دیگر حوادث محیط زیستی، میراث فرهنگی، حوادث طبیعی و ... معمولا پیکان انتقادات متوجه دولت هاست و کمتر به عوامل دیکر توجه می شود. در اینکه نهاد دولت در ایران مدت هاست تعطیل شده است جای بحثی نیست. به تبع در استان ها مسئولان نیز یا فهمی از محیط زیست و سایر موضوعات ندارند و یا هیچ امکان و انگیزه ای ندارند و از زاگرس تنها فراکسیون زاگرس می تواند برایشان نام و نانی داشته باشد. اما مشکل بزرگتر را در خارج از نهاد دولت می شود دید. حتی مشکل را نه در بی مسئولیتی ها و کم توجهی های بسیاری از مردم به طبیعت و محیط زیست که مشکل اصلی داعیه دارانی هستند که یا مسئله را از اهمیت و اعتبار انداخته اند و یا هم عامدانه با بلوط و با زاگرس بیزنس انجام می دهند .کسانی که در سال های اخیر خود را رابینسون کروزئه های محیط زیست جا زده اند و وقتی دستشان از کار و زندگی کوتاه می شود با فیس و افاده و با یک تشکیلات شبکه ای از تهران تا زاگرس و سایر تالاب ها و جنگل های کشور مالک معنوی همه چیز می شوند. شوالیه هایی که حتی یک درخت به محیط زیست کشور اضافه نکرده اند و هیچ راهکاری در چنته ندارند و صرفا نتایج بارش های خوب دو سال اخیر را به نام خود سند می زنند. کسانی که البته حیاتشان در گرو آنتن دهی گوشی های هوشمند است و شانتاژ مجازی، و اخیرا در قالب سازمان های غیردولتی، رسما برای جیب مردم و بودجه های بی حساب و کتاب در ردیف بودجه سمن ها کیسه دوخته اند. افرادی که در مناسبت ها و بحران های محیط زیستی خیلی زود با سلفی در زیر بلوط ها ژست کنش گر محیط زیست به خود میگیرند و محیط زیست را به خودی و غیر خودی تقسیم می کنند ولی در موعد بحران هیچ اثری از آنها نیست. در کنار این گروه ها حکایت یک گروه جدید نیز جالب است کسانی که هیچ حضور و ظهور ندارند اما خیلی سریع شماره کارت به اشتراک می گذارند و برای درمان مارهای جزغاله شده و مورچه ها پول دامپزشک جمع آوری می کنند؛ موضوعی که به یک رویه معمول در تمام حوادث تبدیل شده است و علت آن نیز ضعف نهاد دولت است. پروژه محیط زیست در ایران به گفته عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست مانند پروژه های میراث فرهنگی، هنر، آب و ... شکست خورده است و عوامل دولت مدعی محیط زیستی ترین دولت بعد از انقلاب نیز بر این ‌نعش نیمه جان یا خود را به بیماری می زنند و یا از خاکستر بلوط ها گزارش عملکرد تهیه می کنند تا همچنان شاهد سوختن خائیز ها و خامی ها باشیم تا ریشه بلوط و زاگرس خاکستر شود. اما کمپین های زاگرس و بنیادهای بلوط ریشه خواهند دوانید و رمق های آخر زاگرس را همین شوآف های مجازی و کاسب کاران هنری با عکس ها و لایوهای اینستاگرامی خواهند گرفت. گلبونگ
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها