یادداشت
گفتگو و گزارش

«روی دیگر سکه در بورس سهام»

«روی دیگر سکه در بورس سهام»
افتونیوز _ ۱- کسی در این برهه، از اینکه برای افزایش مستمر غیر منطقی محض و خطرناک قیمتهای سهام در بازار بورس اوراق بهادار هشداری بشنود، استقبال نمی کند و هشدارها معمولا به عمد نشنیده گرفته یا به اغراض دیگری تعبیر و تفسیر می شود! عده ای خوشحال از اینکه به ارزش دارایی های روی کاغذشان که البته قدرت نقد شوندگی بالایی دارد، تقریبا هر روز به شکل ناباورانه ای افزوده می شود، کارگزاران سهام که در این بازار، درآمدهای سرشاری نصیبشان می شود، شرکتهای عدیده ای که بدون داشتن ارزش افزوده در میزان  محصول و تولید، قیمت دارایی هاشان با گامهای بلند و مستمری رو به افزایش است و دولت که با سرازیر شدن جریان نقدینگی به بازار فعلی سهام به غیر از تامین بخشهایی از کسر بودجه، اهداف دیگری را نیز در این بازار دنبال می کند که قابل سرزنش نیست اما قابل پرسش و پیگیری های اساسی است. نگارنده در روزهای ۱۰ و ۳۱ اردیبهشت سال جاری، طی دو سرمقاله با عناوین &دولت و مردم، هشدار در مورد بازار سرمایه را جدی بگیرند& ؛ & بورس سهام- نوسان دو درصد و نه پنج درصد &، به ابعاد مختلف این مهم پرداخت. به دلیل اهمیت و به روز بودن گفتارهای پایانی در بخش کلام آخر هر دو یادداشت مذکور، بخشهای مورد اشاره در اینجا عینا باز خوانی می شود. در ۱۰ اردیبهشت گفته شد که؛ با آنکه وضعیت فعلی بازار سرمایه، از به آتش کشیده شدن بازار ارز و طلا پیشگیری می کند ولی ادامه این روند در بازار بورس، احتمال بروز بحرانهای جدی در اقتصاد ملی را نیز روز به روز بیشتر می کند. این قلم تاکید می کند که در اقدامی فوری، می بایست دامنه نوسانات روزانه قیمت سهام به ۲ درصد کاهش یابد. در کلام پایانی یادداشت بعدی در ۳۱ اردیبهشت چنین بیان شد که؛ آنچه موجب شرایط فعلی و قوام آن در بازار بورس سهام ایران شده است، یک بحث است و اینکه با چنین بازاری چه باید کرد، بحث و مقوله دیگری است. به باور نگارنده، وقتی شاخص کل از نیم میلیون عبور کرد، اجازه نوسان روزانه قیمت در دامنه ۵ درصد دیگر منطقی نبوده است بلکه در هر مرحله می بایست دامنه نوسانهای ۴ و ۳ درصد را بورس سهام اجازه می یافت و تجربه می کرد. حدود ۳۰ سال طول کشید تا شاخص کل بورس سهام ایران به کانال ۱۰۰ هزار واحدی برسد. حال، با چه منطقی می توان پذیرفت که در بورس فعلی سهام، اگر شاهد دو روز رشد متوالی ۵ درصدی باشیم، شاخص کل بیش از ۱۰۰ هزار واحد افزایش پیدا کند! و بالعکس، با دو روز افت ۵ درصدی، شاخص کل بورس بیش از ۱۰۰ هزار واحد کاهش پیدا کند؟! پس ضروری ترین و آنی ترین سیاستی که باید در بورس فعلی اعمال شود، محدود شدن دامنه نوسانات قیمت سهام در دامنه ۲ درصد است. بخش دوم: آن روی دیگر سکه این بازار بورس سهام در ایران، چیزی جز کاهش ساختاری ارزش پول ملی نیست؛ چرا؟ نگارنده سعی می کند در چند جمله و با چند استدلال به این سوال پاسخ دهد. بازار فعلی سهام در برگیرنده بخشهای اصلی شرکتهای تولیدی، خدماتی و بانکی کشور است. ورود مغتنم سهام عدالت به این بازار، جایگاه این نهاد را در نظام اقتصادی و بازرگانی کشور سنگین تر کرده است. رجوع روزانه به قیمتهای سهام با تحلیلهای آماری و مالی و اقتصادی، گویای این واقعیت است که تنها بخش کوچکی از سهام در برخی شرکتها، درآمد قابل پیش بینی تا حدودی متناسب با ارزش روز سهام را دارند و الباقی سهام، ارزش روز کاملا بی مبنا و منطقی دارند. اینکه جریانهایی در بخشهای مختلف، چگونه با بازار سازی و روشهای مختلف، زمینه رشد مستمر صوری قیمتهای بخشهای زیادی از سهام شرکتها و سهام دیگر بخشهای حاضر در این بازار را موجب می شوند یک بحث است و اینکه در تحلیل نهایی، عاقبت رشد روزانه ۳ تا ۵ درصد قیمتهای سهام در بازار فعلی به کجا می انجامد بحث دیگری است. این قلم به بحث اول نمی پردازد اما در مبحث دوم، آنچه در تحلیل نهایی به آن خواهیم رسید کاهش ساختاری ارزش پول ملی است به دلیل ۱- گران شدن اسمی ارزش دارایی ها، ۲- گران شدن لاجرم محصولات و خدمات شرکتها و سایر نهادهای اقتصادی حاضر در بورس از نیمه دوم سال ۱۳۹۹ با هدف ایجاد یک رابطه حداقل منطقی بین ارزش هر سهم با سود قابل تقسیم برای سهامداران. به همین سادگی، بورس فعلی اگر به واسطه عامل بیرونی دچار بحران سقوط مستمر قیمتهای سهام نشود که خود فاجعه برای اقتصاد و جامعه و سیاست است، در تحلیل نهایی میوه تلخی به نام کاهش ساختاری ارزش پول ملی را در بر خواهد داشت که بخشهای زیادی از این ناحیه در جامعه، دچار آسیبهای جبران ناپذیری خواهند شد.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها