این روزها، مجلس یازدهم که قرار بود گره گشای مشکلات معیشت مردم و سیاست خارجی باشد؛ خود درگیر اقدامی شده است که پایانش نمی تواند آغازی غرور انگیز و انقلابی باشد. مجلس یازدهم در آستانه ی گام دوم انقلاب و با توجه به منویات مقام معظم رهبری مدظله العالی مبنی بر تسهیل امور معیشت جامعه و حرکت در چارچوب جهش تولید با تکیه بر نیروهای ارزشمند و جوان و کارآمد، با تفکر مبارزه با رانت خواری و فساد و ایجاد بستری برای رشد واعتلای عدالت، دست به اقدامی زده است که پیامدهای ناخوش آیندی خواهد داشت و آغازی خواهد بود برای رشد رفتارهای دوگانه و تصمیمات گازانبری و مداخلات غیرمعقول افراد و احزاب در حدود اختیارات همدیگر. تاجگردون محور اصلی تمام این تحرکات و تصمیمات است اما چرا؟؟

اینکه تنی چنداز منتخبین مردم با مراجعه به آئین نامه های داخلی مجلس و استناد به وصیت نامه ی بنیان گذار انقلاب اسلامی ، تلاش دارند تا عدالت خود خواسته را اجرا کنند، آغازی است برای مداخلات ناهمگون افراد و نهادها و نهایتا نوعی الیگارشی اداری و قانونی، چرا که این نوع رفتار افراد مداخله در کار شورای نگهبان است و لاغیر. ابتدا سوالی که در ذهن متبادر میشود اینکه اگر کسی مدرکی از اقدام و انجام جرم از نماینده ی مردم گچساران دارد چرا این مدرک یا مدارک در اختیار شورای نگهبان قرار نگرفته تا از آغاز تاجگردون تائید صلاحیت نشود و این همه بودجه و اعتبار و هزینه صرف انتخاب یک فرد بشود که از ابتدا مستند می دانستند که مشکلاتی در فرایندهای بعد از انتخابات دارد. اینکه این مدارک از کدام سازمان مشروع صادر شده که در دست چند نفر باشد ولی شورای نگهبان از داشتن آن مدارک و استناد به آنان محروم باشد سوالی است که پاسخش نیز یعنی ضعف مدیریت ها و وجود رخنه هایی برای قانون گریزی و زد وبندهای حزبی و طیفی. واقعا اگر آقایان مدرکی داشتند چرابه شورای نگهبان ارجاع ندادند تا این همه وقت و انرژی و هزینه صرف انتخاباتی که از ابتدا نامشروع بوده، نشود. شورای نگهبان باید جلوی این گونه رفتارها و تسویه حساب ها را بگیرد تا موجبات برخی غرض ورزی های حزبی نگردند.

اعتراض به صلاحیت نامه ی تاجگردون حق هریک از منتخبان میباشد اما وقتی طبق ماده ۲۸ آئین نامه ی داخلی مجلس، فرد در شعبه ی تصمیم گیرنده از دفاع خویش سربلند بیرون می آید و شعب رای به تائید اعتبار نامه میدهند فلذا پیگیری و طرح آن در صحن علنی غیر قانونی و بدعتی جدید می باشد چرا که بعد از شعب باید طرح در کمیسیون بشود واگر کمیسیون قانع نشد در صحن علنی مورد بررسی قرار گیرد. اینکه تائید اعتبار نامه ی تاجگردون از شعبه به صحن می آید و از صحن به کمیسیون برود ودوباره به صحن بیاید نشان از نا آشنایی افراد و تعجیل آنان در انجام یک پروژه میباشد.

از برخی مستندات نیز اینگونه برداشت میشود که آقایان قصد دارند تا تاجگردون را آنقدر در شعبه و کمیسیون و صحن بچرخانند تا تاجگردون فرصت شرکت در کمیسیون های تخصصی و خصوصا برنامه و بودجه را از دست بدهد و بتوانند از تاجگردون فرصت های خدمت و ریاست را بگیرند. تاجگردون اکنون ۱۳ روز دیگر فرصت اعتراض دارد و بعد از آن هم فرصت آخرین دفاعیه ی وی ۱۵ روز دیگر میباشد که مجوع این زمان ها یعنی از دست دادن مدیریت در کمیسیون ها.

اما خارج از این مساله، ترور رسانه ای تاجگردون و سکوت دوستان و هیاهوی مخالفان که بخوانید دشمنانش، نیز جای بسی تامل دارد.

اینکه اصلاح طلبان برای یک اتفاق زیست محیطی و یا فاجعه ی انسانی دست به انتشار اعتراض نامه و بیانیه و تحصن میزنند یک اقدام مرسومی است که سالهاست از طیف اصلاحاتی دیده و میبینیم اما سکوت آنان در برابر اتفاق تائید اعتبار نامه ی تاجگردون بسی شگفت انگیز و سوال برانگیز می نماید. دوستان هم کیش تاجگردون در سکوت کامل موضع گرفته اند و در استان و کشور تاکنون حرکت قابل توجهی برای تنویر افکار عمومی و یا همسوئی و همکاری و همفکری با تاجگردون انجام نداده اند. اینکه این طیف حاضر نشده تا از تاجگردون دفاعی کند شبهاتی را ایجاد کرده است که باید پاسخ گو باشند. در مسائل حقوق بشری و مرگ یک پرنده یا حیوان و آتش سوزی و سیل ، شاهد دامنه ی وسیعی از توئیت ها و هشتگ ها و ... از سوی رفرمیست های کشور هستیم ولی هیچکدام حاضر نشده اند یک صفحه ی مجازی یا پست و توئیت و پیام، هزینه ی دفاع از تاجگردون کنند، واقعا به کجا میروند دوستان هم طیف تاجگردون؟؟ از سویی دیگر با فرافکنی برای اقناع افکار عمومی بیان میکنند که تاجگردون گزینه ی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اصلاح طلبان است!! این دفاع بد از تاجگردون یعنی پایان حیات سیاسی تاجگردون، چرا که اگر تاجگردون واقعا مجرم تشخیص داده شود و سلب اعتبار نامه گردد از ادامه ی خدمت در مجلس محروم خواهند ماند و از مصونیت نمایندگی خارج خواهد شد و به قوه ی قضائیه سپرده خواهد شد و.... با آنکه دوستان تاجگردون در سکوت مانده اند ولی در عوض مخالفان و دشمنانش کوتاهی نکرده وبا هیاهو و شانتاژ رسانه ای و نشستن در کنار برخی چهره های معلوم الحال تلاش مضاعفی برای شکست و شکستن تاجگردون دارند.

تاجگردون در سکوت دوستان و هیاهوی مخالفان درگیر ترور رسانه ای نیز شده است و روزانه برای مخدوش کردن چهره ی ایشان با جملات دروغین و تعریف و تمجیدهایی ساختگی نبرد می کند که از ترفندهای نوین مخالفانش میباشند. اگر مبانی تفکرات و اصول اعتقادی حضرت امام راحل را قبول دارند ؛ آنجا که ایشان میفرمایند میزان رای ملت است، پس دیگر تکلیف مشخص است. شورای نگهبان تائید کردند و ملت رای دادند. اگر به مواضع رهبر بصیر انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و ۹۶ نیم نگاهی بیاندازند آنگاه نیز حجت کاملا مشخص خواهد بود. اینکه عده ای در مجلس یازدهم به نام نیروهای انقلابی گرد آمده و قصد تسویه حساب با باقیمانده ی طیف فراکسیون امید مجلس قبلی را دارند در شرایط فعلی فقط آب به آسیابِ دشمن ریختن است و لاغیر. اگر تاجگردون خلاف قانون رفتار کرده است وظیفه ی نظارت با شورای نگهبان بوده و اگر قصد اجرای عدالت را دارند پس تاجگردون و قالیباف و نجابت و زاکانی باید باهم یکسان باشند. تاجگردون در سکوت دوستان و هیاهوی مخالفانش درگیر گرداب تسویه حساب بزرگی بین اصول گرایان با فراکسیون امید شده است و بیرحمانه به او تاختن یعنی سلب اعتبار از مردم حوزه ی انتخابیه. نوشتن نامه و جمع آوری امضاء برای مقام معظم رهبری تنها یک کلید است و دوست داران تاجگردون باید در این احوال باتمام توان رسانه ای به میدان بیایند و از ایشان دفاع کنند و تاجگردون نیز باید دست از سکوت بردارد و برخی از اتفاقات و پشت پرده ها را در همین زمان بیان نماید چرا که فرداها آنقدر دیر خواهد شد که بیان هر ظلمی به این مردم نمی تواند تسکینی باشد بر زخمی که از نبود تاجگردون خواهند خورد. تاجگردون هر چه بوده و باشد برای مردم خادمی خدوم بوده که فعالیت و طرح هایش در ۸ سال گذشته خود شاهدی بر این مدعاست. سکوت تاجگردون در شرایط فعلی مصلحت نیست، وقتی آنان حساب امنیت ملی و آرای مردم را ندارند پس سکوت در برابر این رفتارها جایز نیست.

یعقوب درویشیان