یادداشت
گفتگو و گزارش

پا در رکاب مرگ/ اندر احوالات «شوتی»ها نگارشی از صیاد خردمند

پا در رکاب مرگ/ اندر احوالات «شوتی»ها نگارشی از صیاد خردمند

افتونیوز - یحیی راننده شوتی بود. چندین سال از این راه امرار معاش می کرد؛ چند ماهی است قصد ازدواج کرده است. پدر دختر محبوب او شرط کرده که باید این شغل را کنار بگذارد. چند ماهی است این کار را کنار گذاشته و دل در گرو یار دارد و دیگر پا رکاب سفر نیست. پنج سالی در این شغل بود، به آن عادت کرده بود و این شغل برایش مملو از خاطرات تلخ و شیرین بود. چند تا از دوستان اش بر اثر سرعت زیاد و تحت تعقیب بودن دچار سانحه شدند و سرنوشت شان به نقص عضو و مرگ کشید. گاهی چهره آنها جلوی چشمان اش رژه می رود؛ برخی اوقات خیالش او را به جاده مهتابی بندر می برد.

یحیی می گوید: ازبچگی عشق سرعت بود وهمیشه دوست داشت در جاده ها یکه تازی کند، تمام رویای کودکی اش در رانندگی خلاصه می شد وآخر سر عطای مدرسه را به لقایش بخشید و راننده شد.

اصطلاح «شوتی» برای مردم استانهای جنوب غرب و شرق کشور همچون بوشهر، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، فارس، کرمان و سیستان و بلوچستان آشنا و رعب آور است.

یکی از شیوه‌های مرسوم حمل‌ونقل کالای قاچاق در کشور استفاده از خودروهای شوتی است؛ خودروهایی که حامل کالای قاچاق هستند و بیشتر به صورت گروهی( ۳تا ۱۰ خودرو ) در نیمه‌های شب بدون هیچگونه استراحت و توقفی و گاه  با۲۰۰ کیلومتر در ساعت، جادهها را طی کرده تا به مقصد برسند. شوتی واژه ای است که مشخص نیست از چه زمان و چگونه وارد ساختار زبانی مردم جنوب کشور شد.

شوتی ها یا قاچاقچیان کالا، بار را به جای مسافر در خودرو قرار می دهند و به سالم و سریع رسیدن خود به «مقصد» می اندیشند. آنها با خودروهای شخصی که شاسی شان بالا آمده  بار را از بندرهای جنوبی ایران به اصفهان، کرمان، یزد، مشهد، شیراز و تهران حمل می کنند. شاید باورش برای بسیاری دشوار باشد که بخش چشمگیری از اقتصاد کشور بدون گذر از مبادی قانونی و رسمی و در اصطلاح «شوتی» حمل و جا به جا شود.

شب ها و جاده های خلوت خط بندر باید دل به جاده های جنوب سپرد و بی هوا در پی آینده ای نامعلوم پدال گاز را فشار داد. کار هر تیم با برنامه ریزی و زمان به پیش می رود. از شهری که حرکت میکنند تا به محل کالاهای قاچاق برای حمل برسند زمان حرف اول را می زند. رانندگان شوتی  گروهی از جوانان اند که غالبا سنی زیر ۳۵ سال دارند و  خودروهای معروف زیر بار پارچه، موبایل، لوازم آرایشی، سیگار، کفش، دارو، لوازم خانگی، پارچه لوازم‌التحریر از جنسهایی است که توسط شوتیها حمل میشود. برخی اصناف اجناس خود را از همین شوتیها تأمین میکنند؛ اجناسی که قیمت آنها بسیار پایینتر از مبلغی است که باید از راه قانونی وارد شود. به خاطر همین هم پول خیلی خوبی، به شوتیها میدهند.

در بین این رانندگان مرسوم است که یک شوتی‌سوار وقتی در مبدأ پایش را روی گاز گذاشت فقط و فقط در مقصد ترمز میکند، این امر بیشتر با دست کاری پلاکهای خودرو و برای شناسایی نشدن صورت میگیرد. دستمزد رانندگان این خودروها بین یک تا ۵میلیون تومان بابت هر بار سفر متغیر است. رانندگان شوتی جان برکف اند و پولی که می گیرند خون بهای شان است. آنها باید به هرطریق ممکن و با هر سرعت و شتابی به مقصد برسند. این خودرو ها در جاده ها مانند عقاب حرکت می کنند. شوتی بودن اصطلاحی است که کارکرد هویتی نیز پیدا کرده و در شهرهای جنوب کشور به ویژه خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد به عنوان  نماد جوانانی «شجاع» و «ماجراجو» تبدیل شده است و خرده فرهنگ خاص خود را به وجود آورده اند. در این شرایط  فرد شوتی دیگر به خود افتخار میکند و حتی اگر کالای قاچاق حمل نکند در مواقع عادی با سرعت بالایی رانندگی میکنند و برخی دیگر از جوانان برای دیده شدن و جلب توجه ادا و اطوار رانندگان شوتی را در می آورند! فنرماشین خود را بالا آورده و تند رانندگی می کنند!

اما همه واقعیت رانندگان شوتی ماجراجویی نیست بلکه دغدغه نان و معاشی است که این روزها بیش از پیش سخت ترشده است. خیلی از این رانندگان  دار و ندارشان را فروخته‌اند و یک دستگاه خودرو از مدل های پژو، سمند، پارس  یا زانتیا خریده اند. موتور ماشین را تقویت کرده و کمک فنرهای عقب آنها، از حد استاندارد، بالاتر است تا پس از بار زدن محموله، سنگینی بار، شاسی خودرو را از حد مجاز پایین نیاورد. صندلی عقب را هم درآورده تا بار بیشتری در آن جا بگیرد و آن گاه در شب رهسپار جاده میشوند. وقتی به شکل کاروانی و با سرعت سرسام آور بالا برای ثبت نشدن شماره خودروشان توسط دوربین های سرعت سنج به عمد حاشیه جاده را انتخاب می کنند تا اگر تصویری هم ثبت می شود آن قدر لرزش داشته باشد که شماره خودرو ثبت نشود. هر کاروان شوتی یک یا دو ماشین اسکورت دارد؛ راننده خودروی اسکورت جلوتر از بقیه پاکسازی و ایمن بودن جاده را خبر می دهد.

محمدحسین از رانندگان شوتی می گوید: در این شغل شبانه روز با خطر مرگ مواجه ایم و هیچ خیر و برکتی هم در آن نیست چون هر لحظه ممکن است تصادف کنیم یا توسط پلیس دستگیر شویم که با جرائم سنگینی مواجه می شویم.

او می گوید: نسبت به چند سال قبل با تجربه تر شده ام اما دست و دلم بیشتر می لرزد و ادامه این کار برایم دشوار شده است. درآمد این شغل خوب است اما در عوض هزینه استهلاک ماشین ها بالاست و به هیچکس این شغل را توصیه نمی کنم. او عنوان می کند که در سال های اخیر به دلیل بیکاری و نبود شغل روزانه شاهد ورود افرادی جدید هستیم که به دلیل فقدان مهارت لازم در رانندگی مسبب تصادف های فراوانی در جاده ها می شوند.

واقعیت این است که مناطق جنوبی کشور از نقاط حساس و استراتژیک کشور به شمار میروند؛ ناتوانی های بالقوه در تولید، بیکاری، محدود بودن درآمد و عدم دسترسی به نیازهای اولیه، عمده‌ترین ویژگی اقتصادی- اجتماعی این مناطق است که زمینه را برای معضلات و نابسامانیهایی چون مهاجرت، قاچاق کالا و غیره در این مناطق فراهم آورده است. پدیده های اجتماعی کثیر الزاویه اند و امروزه مساله شوتی ها به مانند کولبرها  از حالت اقتصادی خارج شده و به یک زیست اجتماعی- فرهنگی بدل شده است.

فهم زندگی شوتی ها نیازمند زیستن به جای آنها و در دل حادثه قرار گرفتن و از عینک آنها جهان را نگریستن است. راهگشای پدیده رانندگان شوتی در شنیدن و اجرایی کردن خواسته‌های فهیمانه‌ی آنها به واسطه مطالعه کیفی جامع توسط کنشگران سیاسی و اجتماعی محلی به طور مستقیم است؛ نه فهم دورادور مرکزنشینان دور از واقعیت یا حتی نه فهم نمایندگان محترم مرکزنشین.

واقعیت این است که زیست جهان اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی رانندگان در بافت مرزی و در چارچوب اقتصاد غیررسمی مرز فهم میشود و زیست آنها با اقتصاد غیررسمی گره خورده است؛ رانندگی شوتی جزو مشاغل اقتصاد غیررسمی است که ویژگیهای خدماتی، خود اشتغالی، کاربر بودن، کوچک مقیاس بودن، ورود آسان، مالکیت فردی و خانوادگی و... که تمامی شاخصههای اشتغال غیررسمی را به لحاظ اقتصادی داراست. به نظرمی رسد پدیده شوتی رانی را باید بر مبنای جبرساختاری تحلیل کرد.

طبق اصول متعدد قانون اساسی، دولت موظف است امکانات اولیه و فرصت های اشتغال و توسعه را به طور برابر برای همه ساکنان این مرزوبوم فراهم کند تا بر اثر آن شاهد عدالت فضایی و اجتماعی باشیم. متاسفانه با سیاست ها و برنامه های تمرکزگرایانه، مناطق برخوردار و غیربرخوردار در کشور شکل گرفته اند. استان های‌جنوبی به ویژه کهگیلویه بویراحمد، خوزستان بوشهر و... در سال های اخیر در زمره مناطق غیربرخوردار و توسعه نیافته کشور بوده اند که با وجود داشتن امکانات خدادادی و نیروی انسانی فعال، از کمترین میزان سرمایه گذاری دولتی در زمینه اشتغال پایدار بهره برده اند. بدیهی است توسعه نیافتگی و محرومیت، مردم را برای امرار معاش حداقلی خود به سمت پدیده هایی مانند رانندگی شوتی می کشاند. _____________ صیاد خردمند دانشجوی دکتری جامعه شناسی منبع روزنامه: همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 امید 1399/4/16 23:55:28

    درسته رعایت نمیکنن ولی اینها همه برمیگرده به فقر و بیکاری و زرق برق کرایه قاچاق اینها همه از بی تدبیری دولتهاست

    پاسخ
  • 2 ناشناس 1399/4/16 23:52:29

    : یعنی نصف تصادفی که من جاده یاسوج اصفهان ایبینم عاملش شوتیه بگو حونت چول ایسو که خالی ایورگردی یواش بیو چند سال پیش قبل پل قره یه ماشین عروسه چپ کردن ره من ته دره عروس و دوما کشته وابین. نامرد هم نویسان ببینن چو وابی

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها