یادداشت
گفتگو و گزارش

کودتای ۲۸مرداد؛ نخستین تجربه آمریکا برای برانداختن یک دولت مردمی

کودتای ۲۸مرداد؛ نخستین تجربه آمریکا برای برانداختن یک دولت مردمی

افتونیوز - طاهر اکوانیان (روزنامه‌نگار) در پدید آمدن روزی با نشان «۲۸مرداد سال ۱۳۳۲» در تاریخ معاصر ایران، که با یکی از مهم‌ترین اتفاقات سیاسی واجتماعی ایران پیونده خورده، شرایطی دخیل و عواملی موثر بوده است که لزوم بازخوانی آن‌ها احساس می‌شود:

۱- ۲۴ مرداد: روزنامه «شهباز» وابسته به حزب توده از عقیم ماندن کودتای شب قبل خبر می‌دهد و می‌نویسد: «کودتایی که قرار بود دیشب انجام گیرد عقیم ماند.» ۲۵ مرداد: نحوۀ انعکاس کودتای شکست‌خورده‌ بامدادی در روزنامه‌های ۲۵مرداد، نشان می‌دهد که کودتا، رخدادی غیرمنتظره نبوده است. ۲۶ مرداد: «باختر امروز» متعلق به دکتر حسین فاطمی سرمقاله خود را با این تیتر آغاز می‌کند: «خائنی که می‌خواست وطن را به خاک و خون بکشد فرار کرد.» ۲۷ مرداد: روزنامه‌های ۲۷مرداد در شرایطی به چاپ رسید که خیابان‌های تهران پس از دو روز تظاهرات حامیانِ پرشمار دولت علیه سلطنت پهلوی و کودتایِ ناکامش، خلوت‌تر شده و آرامش نسبیِ پیش از طوفان، شهر را فراگرفته بود.

۲- مارک- ج- گازیوروسکی، پژوهشگر علوم سیاسی دانشگاه لویزیانا بر این باور است که «کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران با حمایت ایالات‌متحده، در مقام یکی از وقایع مهم تاریخ پس از جنگ دوم جهانی درآمده است.» بر این اساس باید گفت که موضوع ایران به‌عنوان کشوری مهم و تأثیرگذار بر معادلات منطقه باعث انجام برنامه‌ریزی کودتا از طرف عوامل سازمان سیا در داخل بود. در چند روز قبل از ۲۸مرداد اوضاع به سود مصدق و هوادارانش رقم خورد و جبهه مخالف یکپارچه همه تلاش خود را کردند تا به هر شکلی ورق را برگردانند. از نظامیان همدست زاهدی گرفته تا عوامل سیا و یاران مصدق که از او جداشده بودند، هر گروه به نحوی در پی به زمین زدن پیرمردی بودند که اعتقاد داشتند لجباز است و به کسی میدان نمی‌دهد. پیرمرد اما سخت معتقد به باوری بود که برای آن اغلب بازیگران مهم آن روز را از خود رنجانده و بعضی را هم وادار به ترک وطن کرده بود. با توجه به اسناد بیرون آمده و اسنادی که هرازگاهی بنا به دلایلی از طبقه‌بندی‌ها و بایگانی‌های کشورهای دخیل در کودتا به بیرون فرستاده می‌شود، قضاوت درباره چند ضلع بازی قدرت در آن روز گاه ساده‌تر از گذشته می‌شود؛ اما این سادگی در قضاوت همیشه به یک نتیجه برای همه افکار درگیر در آن ماجرا منجر نمی‌شود. کسانی با مواضع معنادار هستند که حوادث ۲۸مرداد را به عاملی غیر از کودتا نسبت می‌دهند؛ این نظریه‌ها به‌خصوص در ایام فترت سیاسی و ظهور عرصه‌های دیگری از سیاست‌ورزی، به دلیل ضعف احزاب قدرتمند و ناتوانی در شکل‌گیری مخالفت‌های سازمان‌یافته به هر دلیلی ظهور می‌کند.

۳- دخالت منجر به کودتا در ایران، نخستین تجربه امریکا برای برانداختن یک دولت خارجی به شمار می‌رود که سرآغاز سلسله اقداماتی ازاین‌دست مثل کودتای ۱۹۵۴ گواتمالا و سرنگون کردن دولت آلنده در شیلی بود. آمریکای سربلند کرده از جنگ جهانی دوم به دلیل دوری از صحنه درگیری، توانی بیش از دیگر کشورهای درگیر در ایران مانند شوروی و بریتانیا را داشت- که این دو به‌نوعی ایران را منطقه امن حضور خود در دوران گذشته می‌دانستند-. با این کار ایالات‌متحده تا ۲۵ سال در صف حملات افکار عمومی ایرانیان قرار گرفت که اوج آن در انقلاب ۵۷ به ظهور رسید. عقیده بسیاری بر این است که تنفر شکل‌گرفته از آمریکا و شاه در پی براندازی دولت مصدق آن‌قدر زیاد بود که از دلایل مخالفت بنیادین مردم شد و هر چه در دو دهه بعدازآن ارتباط شاه و امریکا بیشتر می‌شد، نفرت مردم قدرت زیادتری می‌یافت. البته دو اردوگاهی شدن جهان هم در این وضعیت بی‌تأثیر نبود. چراکه اردوگاه شرق با آبشخور فکری چپ، با تغذیه ایدئولوژیک و همراهی با جنبش‌ها و انقلاب‌های تازه در جای‌جای دنیا به این نفرت از شاه دامن می‌زد. در این معادله بازی‌های زیادی صورت می‌گرفت و به‌ناچار آنکه مقابل مردم قرار می‌گرفت مجبور بود خود را به یکی از بلوک قدرت بچسباند تا از خیزش‌های طوفانی آن روزگار در امان بماند. جنبش‌هایی که گاه در قالب ملی‌گرایی ضد سلطنت یا به هواداری از کمونیسم یا به شکلی متفاوت از این دو و توسط نظامیان کودتاچی کشورهای درحال‌توسعه رخ می‌داد. ناگفته پیداست که بازهم هر تغییری ازاین‌دست بدون پشتیبانی کشورهای تأثیرگذار درصحنه جهانی تا حدودی ناممکن می‌نمود.

۴- جبهه ملی که قرار بود پایگاه اصلی جریان مردمی باشد، به دلیل پراکندگی فکری و اجتماعی اعضای اصلی‌اش هیچ‌گاه نتوانست در حوادث مهم به‌خصوص روزهای پرآشوب مرداد نقشی هرچند جزئی به عهده بگیرد و اصولاً توان تاثیرگذاشتن بر روند حوادث پیش‌آمده را نداشت. از دلایل اصلی این ناتوانی، پراکندگی فکری و عقیدتی گروه‌های تشکیل‌دهنده این جبهه بود که مانع می‌شد به شکل یک حزب کامل و دارای توان سازمان‌دهی بالا عمل کند. گونه‌گونی رهبرانی مثل مصدق، کاشانی، مکی، بقایی و حائری نشان از در کنار هم قرار گرفتن آدم‌های متضادی داشت که هر یک به منظوری به این جبهه نامنسجم پیوسته بودند. در مقابل هم حزب توده به جهت نیروی عظیم کارگری و تشکیلاتی و هم جناح دربار با پشتوانه افراد دارای نفوذ و حمایت مستقیم سفارتخانه‌های غربی به‌سرعت می‌توانستند معادله را به نفع خویش تغییر دهند. می‌توان چنین برداشت کرد که خود مصدق هم فاقد قاطعیتی بود که یک رهبر سیاسی باید برای برخورد با مخالفان داشته باشد. حالا یا از به هم خوردن کامل نظم موجود در واهمه بود یا بیم آن را داشت که کشتار راه بیفتد و اوضاع ازآنچه هست وخیم‌تر شود. درهرصورت او مخالف براندازی بود و این را در دفاع از مشروطه‌خواهی‌اش در هر شرایطی می‌شود دریافت. با این تفکر رهبر جریان مردمی، در مواقعی از مردمی که خواهان تغییر اساسی هستند عقب می‌ماند و این عدم توازن یا ناهماهنگی خواسته‌ها باعث تردید در تصمیم و تغییر نهایی از طرف رهبر جریان و درصحنه نماندن مردم می‌شود؛ موردی که در بیشتر جنبش‌های مردمی در همه جای تاریخ به‌خصوص تاریخ معاصر جهان مشاهده می‌شود.

۵- ازجمله کارهایی که برای کنار زدن مصدق و تنها گذاشتن او انجام می‌شد، اختلاف انداختن بین او و دیگر ‌اعضای مهم جبهه ملی بود. همان‌طور که اشاره شد اعضای اصلی جبهه به دلیل عدم انسجام فکری و اختلاف‌های اساسی که باهم داشتند شرایط را برای دیگرانی که مترصد تفرقه‌افکنی بودند فراهم می‌کردند. اختلاف مصدق با حسین مکی، تنش در روابط با مظفر بقایی و از همه مهم‌تر تفاوت نظر با کاشانی در بحبوحه‌ پیش از مرداد ۲۸ باعث شد توان او برای مقابله با دربار تحلیل برود. طبق اسناد موجود، برادران رشیدیان از طرف عوامل سازمان سیا، مهم‌ترین نقش را در دامن زدن به این اختلاف‌ها بر عهده داشتند و به‌طور مداوم در همکاری با مخالفان نخست‌وزیر و در هماهنگی با زاهدی، مقدمات آنچه را به کنار زدن نخست‌وزیر مردم انجامید، فراهم کردند.

۶- بنا به نوشته آبراهامیان، خطر کمونیسم برای آمریکاییان به‌اندازه تأثیر نفت مهم نبود. او در کتاب «کودتا» چنین استدلال می‌کند که «ایالات‌متحده آمریکا نیز به‌اندازه بریتانیا در این بحران سرمایه‌گذاری کرده بود؛ بنابراین، علت مشارکت آمریکا در کودتا صرفاً خطر توسعه کمونیسم نبود، بلکه مسئله تبعاتی مطرح بود که ملی شدن نفت می‌توانست بر مناطقی به دوردستی اندونزی و آمریکای جنوبی و خلیج‌فارس به‌جا بگذارد.» با توجه به این نکته نظر، باید گفت درهرصورت برای کشورهای دخیل در ماجرا، آشوب و بی‌ثباتی ایران مهم‌تر از رفتن مصدق یا ماندن شاه در قدرت بود. ادامه‌دار شدن بحران با در قدرت ماندن شاه رابطه تنگاتنگی داشت؛ چون مردمی که از این کار ناراضی بودند به‌هیچ‌وجه حاضر به همراهی حکومت مستقر نبودند و این تنش دائمی فضا را برای حضور فرصت‌طلبانه بیشتر و محکم‌تر از گذشته کشورهای مذکور باز می‌کرد. مردم ناراضی از وضعیت به هر طریقی سعی در مقابله با حاکمیت می‌کنند و این تقابل پنهان و آشکار نمی‌گذارد که توان ملی برای شکل‌گیری یک کشور قدرتمند منطقه‌ای به وجود بیاید. شاه این را می‌دانست اما نمی‌دانست چطور از مخمصه‌ای که در آن گرفتارشده وارهد. به همین خاطر هرازگاهی تمایل به همکاری با اشخاصی داشت که بتوانند این قوه ملی را به حرکت دربیاورند اما دوباره و در تکراری مذبوحانه دست از این کار می‌کشید و مالک مطلق کشوری پراکنده با طیف‌های گوناگون معترض می‌شد. این‌گونه بود که خشم نهفته و کم‌کم سرریز شده از برانداختن دولت محبوب مردمی نمی‌گذاشت وضعیتی حداقلی در کشوری ناآرام و مورد طمع دیگران شکل بگیرد. در کل فضای سیاسی بعد از برانداختن مصدق دستخوش دگرگونی‌های بنیادین شد. آبراهامیان معتقد است کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، چهار پی‌آمد داشته است: ۱- ملی‌زدایی از صنعت نفت ایران، ۲- نابودی مخالفان سکولار شاه، ۳- مشروعیت‌زدایی مرگبار از نظام شاهنشاهی ایران و ۴- تشدید طرز فکر پارانویید (توطئه‌انگاری) غالب در ایران.

۷- در کشور ما از دیرباز افکار متفاوتی با عملکردهای گوناگونی در کنار هم زندگی می‌کنند. هر تلاشی در جهت کنار زدن گروهی و خاموش کردن صدای دیگران در درازمدت، به‌ناچار با واکنش بقیه روبه‌رو می‌شود و هزینه‌های زیادی بر این مرزوبوم پرحادثه و خسارت‌دیده از کشمکش‌های همیشگی وارد می‌کند.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 3 نظر

  • 1 جلیلی 1399/6/2 2:46:47

    آفرین مطارو....خیلی عالی.لذت بردم.قلمت مانا

    پاسخ
  • 2 تالبیسش 1399/5/29 0:39:15

    تکرار مکررات عبث است. چیز جدید بنویسید

    پاسخ
  • 3 مهقلی 1399/5/29 0:38:30

    جمع کن تو هم

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها