یادداشت
گفتگو و گزارش

سردار بی نام و نشان فاتح فاو

سردار بی نام و نشان فاتح فاو
بیست سال است خانواده ام درگیری بیماری همودیالیز ۴ خواهر و برادر هستیم . متولیدن بعد از عملیات ولفجر ۸ یا همان فتح فاو از ۹ فرزند فقط ۴ نفر آخری کلیه های شان در سن ۱۸ سالگی از کار افتاد و با چه بدبختی هایی - که از حوصله نوشتن خارج است- پیوند کلیه شدند. و آخرین فرد انها هم بنا به محبت و بزرگواری ایل بابکانی آقایان مرحوم آقا اسفندیار فروزان و آزاده سرفراز جنگ تحمیلی حاج جمالسیرت که کلیه جرگوشه شان را اهدا کردند پیوند شد. دلیل این نیز آثار شدید مواد شیمیایی دوران جنگ هست که چهار عضو این خانواده دچار از کار افتادگی کلیه ها شده اند. نمی دانم چگونه بگویم. اسدالله محمدی تبار چه زحمت ها و رشادت ها و فداکاری ها که در جبهه های دفاع از این آب و خاک که نکرد. و شاهدان عینی این همه ایثار برخی هاشان چون سردار قربانی، سرهنگ اصغر حبیبی ، سرهنگ رهبری،سرهنگ گرامی و خیلی های دیگه هنوز در قید حیات اند. بارها متخصین و پزشکان معتبر و همچنین بیمارستان بقیه الله و سپاه پاسداران شهرستان و ... مراتب آسیب دیده گی ایشان از گاز خردل و سایر مواد شیمیایی عملیات ها و بخصوص ولفجر ۸ را کتبا تایید کردند. ولی نمیدانم چرا و چرا آخرین بار گفتند چون سنش از ۶۰ سال گذشته درصد جانبازی بهش تعلق نمی گیرد. این سئوال برای همیشه تاریخ در ذهن ما و خاندان و ایل و تبارمان باقی خواهد ماند که بعضی ها چگونه الان جانبار تلقی می شوند؟! ولی اسدالله محمدی تبار با اینهمه آسیب و خسارت همچنان فقط به خاطرات همسنگرهای شهیدش افتخار می کند. هفته دفاع مقدس گرامی باد. فرید محمدی تبار
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها