-
وعده «فوقالعاده خاص» همچنان در انتظار اجرا/ فشار تورم بر دوش کارمندان دولت
ناشناس -
کنشگران مرزی
ناصر اقبالی -
از تسلی تا نمایش رنج
علی ضامنی پور -
جوشوخروش «ملت» در آرامستانها
محسن خرامین -
گفتم مرو رفتی و بد بیراه رفتی!
علیرضا کفایی -
قطع انشعاب آب در یاسوج؛ بیتوجهی آب و فاضلاب به بحران معیشتی مردم
حسن کریمی -
عروسی دختر شمخانی؛ آیینهای از تضادها و زوایای پنهان جامعه
محمد خونچمن -
در مذمت آیینهای سوگواری؛ وقتی مرگ به تماشا بدل می شود
علی ضامنی پور -
شكاف انتظارات از دكتر بهرامي
ناصر اقبالی -
فرماندار کهگیلویه و بازتعریف جلسات شورای اداری؛ از هماهنگی تا مطالبهگری جدی
ناشناس
خاطره عکسی که سرمایهای ارزشمند شد
محمد زرین دی ماه ۱۳۸۲ بود. زلزله خون بار بم دل ایرانیان را شکسته بود و «بام شکسته بم». استاد شجریان هم مانند دیگر مردمان سوگوار بود. خصوصا جان باختن شاگرد خوبش زنده یاد «ایرج بسطامی» که از قربانیان زلزله بود. اعلام شد برای کمک به زلزله زدگان بم، کنسرتی برگزار خواهد کرد. با هر سختی بود بلیط به دست آوردم و با هیجان تمام در برنامه شرکت کردم. تقریبا تمام سزکت کنندگان مشتاق گرفتن عکس و امضای استاد بودند که عملا ناممکن بود. تلاش من هم بیهوده بود. اینجا بود که سروش دلفی پیغام آورد که فردا ساعاتی در محل خانه موسیقی حضور خواهد یافت. بلافاصله همان جا با یکی از متصدیان برنامه صحبت کردم و این قول را گرفتم که فردا آنجا باصطلاح راهمان بدهند. باتفاق دوستی به نام اذانی که مدیر موسسه زبان انگلیسی بود هماهنگ کردیم. که ایشان از من مشتاق تر بود. و خوشبختانه عکاس هم می کرد. رفتیم و حوالی بلوار کشاورز نزدیک بیمارستان امام بانتظار نشستیم تا استاد آمدند. از همان ابتدا هجوم برای گرفتن عکس و امضا.. حالا بقیه ماجرا، و ماجرای لبخند زیبای استاد... بعد از چاپ عکس ها، آقای اذانی تماس گرفت سریع بیا موسسه ببینم راز این عکس چیه؟ رفتم و پرسیدم چه رازی؟ گفت ببین زرین عزیز! من مدتهاست هرجا استاد برنامه یا نشست دارند، از ایشان عکاسی می کنم. ولی به جرات می گویم در هیچ عکسی ایشان اینقدر زیبا و از دل نخندیده بودند. چی گفتی که اینطور خندیدند؟ گفتم : خوب، من اول دفترم را جلوی ایشان گرفتم. خواهش کردم امضا کنند. کنار امضا خواستند بنویسند برای دوست عزیز، فلانی! گفتم جناب استاد. زرین هستم. اینجا بود که شما عکس اولی را گرفتید. ولی بعد خود استاد گفتند: خوب.حالا از من با جناب زرین عکس بگیرید. این سخنش دقیقا مدهوشم کرد. و هر دو از دل خندیدیم. حضار کناری هم خندیدند. ولی شما( آقای اذانی) نشنیدید. این شد که من صاحب سرمایه ای چنین ارزشمند شدم.
آری! راز ماندگاری یک چیز بیشتر نیست. بودن در کنار مردم. دقیقا کنار مردم. کنار غم ها و شادی هاشان. نه مقابل مردم. و نه پشت سر شان. دقیقا در کنارشان. اینگونه است که یکی به جسم می میرد و به جان زنده جاوید. دیگری در برابر مردم، هر چند زنده، ولی ماندگار نخواهد شد.

نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت جبهه اصلاحات کهگیلویه و بویراحمد به تاجزاده
- 2 توزیع ۱۰۰ تن جو دولتی بین عشایر شهرستانهای دنا و مارگون
- 3 ۹۷ متهم در بهمئی به دام پلیس افتاد
- 4 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 5 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 6 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 7 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 8 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
-
دعوت فرماندار بویراحمد برای حضور در مراسم باشکوه راهپیمایی ۱۳ آبان
-
کشف دو دستگاه فلزیاب و دستگیری سه متهم در شهرستان دنا
-
۱۰ طرح زیربنایی در هشتمین جلسه کارگروه امور زیربنایی کهگیلویه و بویراحمد تصویب شد
-
سرپرست ورزش و جوانان بویراحمد منصوب شد/ عکس
-
بررسی مشکلات بیش از ۱۳۰ واحد تولیدی کهگیلویه و بویراحمد در ستاد تسهیل
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بر تقویت پژوهش و فناوری در دستگاهها تأکید کرد
-
سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیارد تومانی برای تکمیل زنجیره تولید شیلات و ماهیان سردآبی در کهگیلویه و بویراحمد
-
تخریب پارک محلهای توسط شهرداری یاسوج؛ وقتی ساختمان جای نفس شهر را میگیرد/ تصاویر
-
تاجگردون: چرخه مالی حساب سرمایهگذاری نفت شفاف نیست/ ضرورت ارائه الگوی کشت متناسب با نیازهای واقعی اقلیم
-
استاندار: همه دستگاههای دولتی برای توسعه صادرات به بخش خصوصی کمک کنند/ تأکید رحمانی بر ضرورت تحول در زیرساختها و توسعه صادرات غیرنفتی
نظرات ارسالی 1 نظر
قبول باشه محشورشی باهاش زرین
پاسخ