یادداشت
گفتگو و گزارش

«مرگ موزارت کهگیلویه‌وبویراحمدی»

«مرگ موزارت کهگیلویه‌وبویراحمدی»

به جرات می توانم بگویم مرگ برشت و موزارت همان قدر برای جامعه فرهنگی جهان دهشتناک بود که مرگ «باشی دلخون» برای استان ما در زمانه‌ای که پارادوکس‌ها و تنش‌های عصبی و سالهای پر استرس باشی و آوازهایش به سفیدترین لباس خواب جهان رفت.

مرگ موزارت کهگیلویه وبویراحمدی و ترور شخصیتی وی و نوستالوژی سالهای متمادی که با نواختن موسیقی در تمامی جغرافیای زیستی این استان و شادی و شور را به ارمغان آورد.

او با ساز بی‌بدیلش در مرگ ها و تولدها و ازدواج‌ها، خود کتابی است از اومانیستی موسیقیدان و تهیدست در بین جماعتی که نه موسیقی را خوب می‌شناختند و نه دردهای انسانی را و همچنان در ابتدایی‌ترین هرم مازلو صف بسته اند و حال با یک عمر کارنامه درخشان در موسیقی «دلخون» با دلی پر خون به این تراژدی‌ها پایان داد و کنار یکی از همین مرگ‌های بیشمارش به آرام‌ترین خواب جهان فرو رفت.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 هنرمند بی مزد و منت 1395/11/4 2:31:4

    خوب نوشتید آقای واحدیان. واقعا اگر باشی دلخون پولدار و از طایفه ای معروف بود هم همین گونه بدون بزرگداشت درخور و بایسته به خاک سپرده می شد؟ چرا ما هنرمندانمان را تا وقتی زنده هستند قدر نمی دانیم ؟ البته مرحوم دلخون گویا پس از مرگ نیز قدردان وی نیستیم و چند صباحی دیگر نیز از یاد همه خواهد رفت. فقط باید تاسف خورد به حال جامعه ای که هنرمندانش این گونه می میرند .

    پاسخ
  • 2 موزارت 1395/11/2 9:56:26

    هرم مازلو رو خوب اومدي جالب اينه پولدارمون هم از  ابتدايي ترين هرم مازلو خارج نمي شن فكر كنم گشنگي جامعه موبوط به اين سالها نباشه و تاريخيه

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها