یادداشت
گفتگو و گزارش

داستان رنج و مشقت زنان کهگیلویه در مزارع گوجه بهبهان

داستان رنج و مشقت زنان کهگیلویه در مزارع گوجه بهبهان
افتونیوز| واژه فقر که می آید خیلی ها تنها آن را در نداشتن پول و امکانات می دانند اما گاهی افرادی هستند که در اوج ثروت  فقیرند و افرادی هستند که در اوج فقر ثروتمند هستند پس واژه فقر معناهای متفاوتی می تواند داشته باشد اما اکنون مد نظر ما فقر در کهگیلویه و بویراحمد است استانی که اسم محرومیت را یدک می کشد. کهگیلویه و بویراحمد را می توان سرزمین چشمه ها و آبهای جاری نام نهاد. استانی با مساحتی یک درصدی که به واسطه قرار گرفتن در میان کوهستانهای زاگرس مرکزی بیش از هشت درصد آب کشور را در اختیار دارد اما همچنان در این استان مردمی هستند که در اوج فقر زندگی می کنند در اوج محرومیت هستند. هرکسی که می خواهد معنا و مفهوم واقعی فقر را درک کند به این استان سفر کند تا اوج فقر را ببیند و درک کند که مردم این استان با فقر عجین شده اند از آن کودکی که در آرزو حصرت داشتن یک عروسک است تا آن دانشجویی که به دلیل نداری و فقر درس را رها کرد. اما نمود و جلوه فقر را باید در شهرستان کهگیلویه دید، کافی است هر روز غروب در مسیر مواصلاتی دهدشت _ بهبهان باشید حجم زیادی از کارگران که اغلب آنها را زنان و دختران را تشکیل می دهند می بینید که خسته و بعد از ۱۰ ساعت فعالیت در مزارع گوجه بهبهان به خانه بر میگردند، روزانه صدها زن و مرد از دهدشت مرکزی به بهبهان رفته و در سخت ترین شرایط، کار می کنند تا بتوانند توشه زمستان و فصل سرمای خود را برداشت کنند. کارگری روز مزد برای زنان زمانی غیرمحتمل ترین و غیر قابل پیش بینی بود اما امروزه بر اثر فشار ساختاری و طبقاتی خانوارهای زیادی به طبقات پایین جامعه کوچ داده شده اند و با عمق فقر و محرومیت کنار آمده اند و در آن دست و پا میزنند اما دریغ از عرق شرمی که روی پیشانی مسولان و مدیران دیده شود. در جامعه امروزی این فقر همه گیر شده است زنان بیشتر از مردان دچار فقر شده اند و در مقابل پیامدهای آن بیشتر آسیب پذیر شده اند. ______________________ گزارش : صیاد خردمند
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 5 نظر

  • 1 بهزاد 1399/9/19 11:0:17

    سلام.ایفرمایی چه کنیم ، چه ودسمو ایا.بره ای مطلبه سی او بالانشینل بفرست،برهدو گوش فرماندار و استاندار و وزیر کشور و نماینده ها و قالیباف برسون اندی پوس پیاز من دس ای کسی نی

    پاسخ
  • 2 ناشناس 1399/8/30 17:52:57

    درگذشته نه چندان دور آرزوی آرد ونان هم داشتیم ودرمراحل مختلف تاریخ قحطی ونداری بیشماری بوجود آمد بیماریهای ناعلاج شیوع زیادی داشت نباید خیلی هم مطمئن بود که همیشه بر وفق مراد است ولی واقعا دراین عصر مردم ما نباید سفره خودرا وجیب خودرا خالی ببینند این درحالی است که برخی ازسیری نای نفس کشیدن ندارند

    پاسخ
  • 3 ناشناس 1399/8/30 17:52:0

    کاروتلاش عیب نیست اما چرا به این روز افتادیم که زنان ایل که درطول تاریخ پابه پای مردان تاریخ ساز شان شیرزنان نام داشتند امروز براساس نیاز گوجه چین دشتهای دیار دیگر شوند این هم دردی بر انبوه دردهای اجتماعی ماست

    پاسخ
  • 4 ناشناس 1399/8/30 15:7:16

    سلام اگر تامین آب دشتهای استان انجام شود به جای اینکه زنان به بهبهان بروند و گوجه‌ای که با آبی که از استان ما به انجا میرود تولید میشود بچینند خودشان در استان خودشان و در زمین خودشان کار میکنند . اونوقت یک عده‌ای با احداث سد آبریز برای تامین آب دشتهای دهدشت و کلاچو و ... مخالفت میکنند؟؟!!!

    پاسخ
  • 5 ناشناس 1399/8/30 15:5:36

    آخی مادران دوتا از دانش آموزان من میرن سر باغ گوجه چینی به احترامشان تدریس آن لاینم را گذاشتم ه۸تا ۱۰شب تا برسند

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها