یادداشت
گفتگو و گزارش

تاریخچه شکل گیری گچساران از زبان یکی از اولین ساکنان/گچساران قدیم/قسمت دوم

تاریخچه شکل گیری گچساران از زبان یکی از اولین ساکنان/گچساران قدیم/قسمت دوم

زمین فوتبال گچساران سابق که ان زمان بازیگاه گفته می شد. بازیگاه به معنای محلی که آنجا بازی میکنند.

در همین منطقه انگلیسی ها چادر انگلیسی سفید و خیلی بزرگ که ظرفیت۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر داشت، زده بودند و تمامی صاحب منصب ها و خانواده هایشان در روز ۴ آبان ماه، زمانی که فوتبال برگزار می شد، در همین محل حاضر می شدند. دور تا دور منطقه با پرچم و گمپول تزئین می شد. زنان با لباسهای محلی حاضر می شدند و مردان و خوانین بزرگ از باباکلان اسب سواری و اسب دوانی می کردند و با تیر و تفنگ می امدند. ساز و نقاره هم می نواخت و بازیکنها توپ می زدند.  دقیقا در همین مکان حدود سالهای ۱۳۳۳ و ۳۴ دور میدان دویدم و از دست آقای کریم خان مهرابی هم جایزه گرفتم. عزیزان زیادی از جمله شاپور زنگنه، قره خان بلوکی، لاچین فرهادی، علی بلوکی  الله وردی طاهری، فرج اقا هوشیاری، اقای شهابی و شریعتی و خیلیهای دیگر که الان حضور ذهن ندارم، اینجا در قالب تیم بابا محمد با انگلیسی ها بازی کردند و ۴ گل هم به حریف زدند. یکی یا دوتا از ان گلها را اقای لاچین فرهادی به ثمر رساند و دوتای دیگر هم توسط اقای قره خان بلوکی و شاپور زنگنه. مرحوم لاچین فرهادی بهترین فوتبالیست ان زمان بود. بازیکنی که ده نفر هم حریفش نمی شدند.در بخشهایی از این منطقه بنگله یا بنگالوهای انگلیسی بود و هنوز آثاری از آسفالتهای قدیم برجاست که هر مسیر آسفالتی به یکی  از این بنگله ها ختم می شد. در گذشته به خانه های سازمانی و مخصوص کارمندان عالی رتبه شرکت نفت مثل آقای موسی عباسی، بنگله یا بنگالو می گفتند. مساحت هر بنگله هم حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ متر بود. حدود ۲۰ یا ۳۰ خانه پیش ساخته که امروزه کانکس گفته می شود، در این نواحی وجود داشت که انگلیسیها در آن ساکن بودند و من با بچه هایشان بازی می کردم. سکوهایی وجود داشت در منطقه که جای نصب چادرهای کارگری بود و در کنار آن بازارچه محلی قرار داشت و مدرسه مهرگان هم همینجا بود که من کلاس سوم ابتدایی را در همین منطقه و در  همین مدرسه مهرگان خواندم. در این نواحی بخشی است بنام تورکی ویلیج (Turki Village) به معنی دهکده تورکها.ان زمان، اینجا استخر داشتیم.

زمین تنیس داشتیم و انگلیسیها، عصرها که زمان فراغت و استراحت آنها بود، اینجا می امدند یا از استخر استفاده می کردند و یا تنیس بازی می کردند و بیشتر وقتها من بعنوان توپ جمع کن در بازیهای آنها شرکت می کردم. به اصطلاح توربه بردار انها بودیم. توپهایی که برای بازی استفاده می شد پشمی بود. وقتی توپ به اصطلاح ریت اف (rate off) می شد، یعنی توپ از بازی خارج می شد، به ما می دادند و ما با آنها بازی می کردیم.

بعد از محدوده استخر و تنیس به منطقه شهربانی می رسیم. تنها جایی که ان زمان شهربانی داشت آبادان بود و بعد از آن اینجا بود. آقای عبدالحسین افشاری و آقای عربزاده شهربانی اینجا بودند.

منطقه کارگاهی هم همین حوالی بود. مزار امامزاده بابا محمد همینجاست که ما خیلی به زیارتش می امدیم. اما چون در یک منطقه کارگاهی واقع شده بود و ماشین آلات کارگاهی اینجا نگهداری می شد، خیلی اجازه ورود به این منطقه را نداشتیم.

درخت بن که در نزدیکی امامزاده است قدمتی حدود ۲۰۰ سال دارد.

پشت همین درخت بیمارستان قرار داشت. مادر آقای ابوطالب عظیم الشان (ننه ابوطالب) هم بعنوان سرپرستار همینجا بود. ابوطالب هم بعنوان بازیکن تیم ملی انتخاب شد اما بخاطر مصدومیت نتوانست ادامه دهد.

تاریخ تاسیس گچساران قدیم چه سالی بود؟ فکر می کنم سال ۱۹۴۱ میلادی بود.

کمی جلوتر هم یخ خانه (کارخانه یخ) بود. بعد از گاراژ .  اقای بهروزی و کریم خان مهرابی هم رئیس ناحیه و معاون رئیس ناحیه بودند.

سکوهایی که میبینید آثار باقیمانده از  سینمای قدیمی در سال ۱۳۲۰ می باشد. سینما هم به شکل سالن تابستانه بود و هم زمستانه. پارکینگ اتوبوسها را مشاهده می کنید که بمنظور جابجایی مسافرانی که برای تماشای فیلم به سینما می امدند، اینجا مستقر می شدند.

در کنار سینما هم کبابی وجود داشت که به علی کبابی شهرت داشت و متعلق به اقای علی بلوکی (فوتبالیست) بود.

راوی:تراب دره شوری

گزارش:سعید کاویانی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها