یادداشت
گفتگو و گزارش

خواجوی سیاست مداری اخلاق محور بود / دانش بهترین سپر انسان در مقابل بلا است

خواجوی سیاست مداری اخلاق محور بود / دانش بهترین سپر انسان در مقابل بلا است
محمود منطقیان فعال سیاسی فرهنگی کهگیلویه و از یاران مرحوم علی خواجوی ضمن تمجید از تلاش علمی دانشمندان و نقد خراقه باوری از تاخیر در ورود واکسن به کشور انتقاد کرد و در رثای دوست دیرینه اش نوشت. به گزارش“اَفتونیوز ”، متن یادداشت “محمود منطقیان” در رثای استاد شادروان “علی خواجوی” با “سروی که فرو افتاد” چنین است؛ به یاد زنده یاد علی خواجوی. “به سرو گفت کسی میوه ای نمی آری. جواب داد که آزادگان تهیدستند”…سعدی. هرگز فکر نمی کردیم که به این زودی و نابهنگام قامت این سرو آزاد خم شود و بشکند. این چه باد تند و سهمگین و خانه براندازی بود که ناگهان وزید و انسانی نیکنام و چهره محبوب و سرو گونه دیارمان را به خاک افکند .؟ راستی چرا کاروان واکسن های ضد کرونا این قدر دیر به ایران می رسد و ما باید با از دست دادن جمع فروانی از هموطنان عزیز و انسانهای والا تاوان این سهل انگاریها و دیررسیدن ها را بپردازیم.؟؟؟؟؟ کرونا ننگت باد که خوب و بد و زشت و زیبا و دانا و نادان و محبوب و منفور نمی شناسی و بهای کس و ناکس نمی دانی و در نزد تو گوهر ناب و خرمهره یکی است. آری کرونا بلایی است سهمگین که بر جهان فرود آمده است و اگر عصر علم و تکنولوژی نبود جهان را یکسره به سیاهی و تباهی می نشاند و به کام مرگ فرو می برد. به گفته ای یک موجود بی جان و نادیدنی که برجهان یورش آورده و دهانها و چهره ها را در زیر نقاب ماسک ها فرو برده و میان انسانها فاصله ها انداخته و همه را در حصارخانه های خویش زندانی کرده و از یکدیگر هراسان و گریزان نموده است. اما از زمانی که هیولای کرونا به زندگی و جان آدمها هجوم آورده است، یک حقیقت به خوبی روشن و هویدا شده است که دانش و خرد بهترین سپر انسانها در برابر هجوم بلایا و رویدادهای سهمگین است و از انسان بدون دانش و خرد در چنین روزگاری چندان کاری ساخته نیست. این بود که در روزگار ما دانش و خرد بیش از پیش قَدر یافتند و برصدر نشستند و شعارهای توخالی و خرافه ها به شدت رنگ باختند و خاموش و کم بها شدند. تکیه بردانش و خرد به معنای دور شدن از خداوند جهان آفرین و زندگی نیست،بلکه تکیه برخرافه و باورهای بیهوده و بی بنیاد است که ایمانها را می لرزاند و تردیدها و بد گمانیها را می افزاید. هرجا دانش واقعی است آنجا کتاب راستین آفرینش است.کتابی که راهنمای انسانها در جاده و سفر زندگی است. باری اما پیش از آنکه بشر بتواند با ابزار دانش کرونا را از سر راه زندگی بردارد، این پدیده شوم، جان عزیزان زیادی را گرفت و بسی خانواده ها و انسانها را درجهان سوگوار و غمین و اندوهناک کرد. شوربختانه زنده یاد علی خواجوی اهل دیانت وسیاست و چهره خوشنام و آشنا و فعال اجتماعی و عرصه زندگی، یکی از قربانیان ویروس کرونای شوم و زندگی سوز گردید که از ووهان چین کمونیست برخاست و جهان را فرا گرفت و نا امن و پر خطر کرد و شاید از دل آزمایشگاههای چین سربر آورد و پخش شد. زنده یاد علی خواجوی از نادر انسانهایی بود که روش ومنش زندگیش ستوده و در خور آفرین و بسی پند آموز بود. علی خواجوی عمری در میان مردم زیست و با آنان پیوند سیاسی واجتماعی گسترده و استواری داشت،بدون اینکه پُست اندیش و سود اندیش باشد و با دگرگونیهای اجتماعی راه و رنگ عوض کند. علی خواجوی هرگز از راه سیاست و جناح سیاسی بر صندلی خاصی ننشست و به جاه و مالی دست نیافت، چون باور داشت که سیاست ابزار رسیدن به نان و نام و نوا نیست، بلکه ازنگاه او سیاست ابزاری برای آزادی و آبادانی و ترقی کشور و بهترشدن زندگی مردم خواهد بود، نه از راه آن جامه دوختن و سفره گستردن و به نان و نام رسیدن . او توانست با ارتباطهای گسترده اجتماعی و روش زندگی و منشی که داشت،در میان جامعه و مردم احترام و ارج فراوان یابد، بدون اینکه برصندلی خاصی تکیه زده باشد و از این راه به جاه و مالی رسیده باشد. زندگی اش ساده و همسطح توده مردم بود و خود فروتنانه و خردمندانه و شرافتمندانه در میان مردم زیست و تا جایی که می توانست گره از کارخلق می گشود و همگام با خواسته ها و نیازهای مردم گام برمی داشت. مدیریت اجتماعی،درایت،متانت، وقار،پختگی،سنجیده گویی،خویشتن داری،شکیبایی،پرکاری،صفا،وفاداری،دوست نوازی،مردم داری،ساده زیستی،فروتنی،پایداری در راه اندیشه و مرام،جوانمردی،دانش دوستی، روشن بینی و هوشمندی و…..از او شخصیتی ساخته بود که بار و میوه آن خوشنامی و محبوبیت فراگیر بود.اگرعلی خواجوی به سیاست روی می آورد،هدفش کمک به بهبود وضع زندگی مردم و رسیدن به یک جامعه آزاد و آباد و مردم مدار و مردم سالار بود.او در جلسات فراوان مرکز کشور شرکت می کرد و گزارشها و نظرها عرضه می نمود و طرح ها و اندیشه ها در سر داشت و این بود که خیلی از چهره های سیاسی پایتخت او را می شناختند و به او و دیدگاههایش ارج می نهادند. البته باید دانست که تلاشهای سیاسی دلسوزانی مانند زنده یاد علی خواجوی و همفکرانش،اغلب در اثر کارشکنی ها و سختگیریها و مانع تراشی ها و حذف های هدفمند و حساب شده ی طیف رقیب، ناکام و بی حاصل می ماند و به بار نمی نشست. اما او یک فعال سیاسی و اجتماعی بود و همواره در تلاش و تکاپو ، به امید آنکه با نگاه و روش مردمی خود کار و خدمتی بکند و روزی به هدفها و آرمانهایش دست یابد و فضای جامعه بهتر و سالم تر بشود واین بود که او یک سیاست مردمی و مردم پسند را پی می گرفت و مدیریت می کرد تا ثمری وحاصلی از آن به بار آید و این روش با وجود همه موانع و سختی های بود که بر سر راه وجود داشت و حرکت ها را کُند و یاخنثی می کرد. اما نکته مهم این است که زنده یاد علی خواجوی نه تنها سیاستمداری مردمدار و پخته و خوشنام و صاحب نظر بود،بلکه انسانی پارسا،پاکدامن و نیک مرام و نیک اخلاق نیز بود و هرگز دیده نشد که درزندگی و صحنه های اجتماعی و سیاسی، سخنی ناسنجیده و کرداری خلاف اخلاق و ادب از او سر زند و یا کاری انجام دهد که دلی را بشکند و بیازارد و یا و به وحدت و همدلی آسیب رساند و هر گز دیده نشد که درحق رقیبی ناروا و ناسزا گوید و حرمتی را زیر پای نهد و کسی را آزرده خاطر نماید. آنقدر بلندنظر و بلندهمت بود که رقیبان خود را نیز حرمت داشت و هرکس را در اندازه خویش ارج می نهاد و هرگز صفت نا خوشی را در مورد کسی به کار نمی برد و این یعنی پیوند سیاست با اخلاق انسانی. دریک جمله علی خواجوی سیاست را با اخلاق و مردمداری پیوند زده بود واین راز بزرگی و محبوبیت اوبود. درسی که باید از زندگی زنده یاد علی خواجوی گرفت این است که : درسیاست باید هدف آزادی و دادخواهی و حقوق و رفاه مردم و آبادانی و پیشرفت کشور باشد و سیاست را باید با اخلاق و ادب و ارتباط انسانی و مردمی پیوند زد و در این راه استوار ایستاد و هر گز بر سرحقوق مردم معامله نکرد و برای کسب جاه و مال و صندلی از این شاخه به آن شاخه نپرید و هرگز برای نفع شخصی و گروهی، پای برسر وجدان و شرافت و شخصیت خویش ننهاد و شرافت و آزادگی و حقیقت خواهی را به هیچ بهایی نفروخت. چراکه سیاستی که هدف آن رسیدن به آزادی و دموکراسی و حقوق قانونی و طبیعی یکایک انسانها نباشد،ارزش گام نهادن در آن را ندارد و عاقبتش فساد و استبداد و عقب ماندگی جامعه خواهد بود. یادش همواره زنده باد و اندیشه و منش او چراغ راه ما باد. “زیربارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد.”..”حافظ” محمودمنطقیان ۱۴۰۰/۵/۳
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها