فقدان آیت الله هاشمی در سن هشتاد و دو سالگی عجیب نبود. ولی این مرگ نابهنگام می تواند پیامدهای مهمی داشته باشد، از جمله جریان اصلاح طلبی و اعتدالگرا بیش از سایر جناح های سیاسی از این اتفاق سردرگم خواهند شد .

بدون شک و بدون از هر گونه ملاحضه معتقدم که در این دهه ی پر تلاطمی که گذشت٬ مرحوم هاشمی ستون اصلی خیمه گاه جریان اصلاح طلبی و اعتدالگرا بوده است.

فوت آیت الله در این دو جریان خلا بزرگی ایجاد خواهد کرد و باعث برهم خوردن معادلات خواهد شد.

این دو جریان سیاسی برای انتخابات پیش رو که شامل انتخاب ریاست جمهور و اعضای شورای شهر و انتخاب شهردار است، بشدت به حضور آیت الله نیاز خواهند داشت و در نبود آیت الله به مشکل بر خواهند خورد.

اولین خلاء ای که در نبود آیت الله ایجاد می شود ٬ متوجه دولت و حسن روحانی است.

در این روزهایی که عده ای از تندروها به بهانه ی عدم موفقیت برجام بر پیکره ی دولت تازیانه می زنند و از طرفی اصلاح طلبان بخاطر برخی از وعده هایی که حسن روحانی داده بود٬ ولی شرایط طوری پیش رفت که محقق نشد از دولت ناراضی هستند٬

دکتر روحانی بیش از پیش به حضور آیت الله در کنار خود نیازمند است تا به واسطه ی وی بتواند حمایت سیاسی برخی از طیف ها را بدست بیاورد....

همچنین در دیگر میدان ها عدم حضور آیت الله علی الخصوص در مجمع تشخیص ٬ باعث ایجاد حاشیه در اردوگاه بخشی از اصلاح طلبان خواهد شد .

زیرا عده ای از این افراد بواسطه حضور آیت الله در مجمع کنار وی حضور داشتند و اکنون این فرصت را نخواهند داشت....

حتی فقدان آیت الله می تواند به دولت آسیب برساند. زیرا شاید انتخاب جانشین آیت الله در مجمع تشخیص ٬ چهره ای مخالف با سیاست های دولت روحانی باشد .

بدون شک آیت الله تا زمانی که زنده بود در مرکز تفکری خیل عظیمی از سیاسیون کشور قرار گرفته بود. وی در کنار اینکه به هدایت اصلاح طلبان می پرداخت ٬ همچنین با تدبیر خویش توانسته بود عده ای از جریان اصول گرایی را از نیروهای تندرو جدا کند و آنها را مجاب به حمایت از دولت حسن روحانی بکند.

مرحوم آیت الله هاشمی بعد از فوت امام با توجه به مناصبی که بر عهده گرفته بود همیشه در کنار مردم و با مردم بود و می توان گفت که وی نماد سیاست ورزی به شیوه ی مرحوم امام خمینی (ره) بود. که شاید بعد از فوت آیت الله با کمی تأمل بتوان گفت که جریان خط امام بزرگ ترین حامی خود را از دست داد....

اما با این وجود٬ فوت آیت الله با کوه غمی که بر پیکره ی جریان اصلاحات و اعتدال و همچنین توده ی مردم گذاشت می تواند حسن روحانی را در معرض یک سناریوی بزرگ قرار دهد.

حال که آیت الله نیست ٬ روحانی باید خلا ایشان را پر کند .

مرحوم آیت الله هاشمی نسبت به حسن روحانی نگرشی مثبت داشت. وی هم چنین امیدواری های زیادی به روحانی داشت که خیلی از سیاسیون کشور معتقد هستند که در فضای سیاسی ٬ حسن روحانی اشبه ترین شخص به مرحوم آیت الله است...

حال زمان سخت ترین آزمون حسن روحانی فرا رسیده است. زیرا بار عظیم سیاست ورزی و پدر خواندگی جریان اصلاح طلبی و اعتدال متوجه اشبه آیت الله است. هر چند که این ماموریت بسیار سخت و دشوار است.

روحانی باید در این شرایط حساس و پیچاپیچ میراث آیت الله را در فضای سیاسی کشور حفظ و حتی احیا بکند.

همچنین روحانی باید مانع فروپاشی جریان و طیف منتسب به خط فکری مرحوم هاشمی شود.

روحانی همچنین باید این توانایی را داشته باشد تا همانند مرحوم هاشمی ٬ قدرت تاثیرگذاری خوبی در افکار عمومی و معادلات و معاملات سیاسی برخوردار باشد.

از مهم ترین شاخص های مرحوم هاشمی که حسن روحانی باید بکوشد تا به آنها دست یابد می توان به نزدیکی بیشتر با مراجع عظام تقلید ٬ جسور بودن که بزرگ ترین بارزه ی مرحوم هاشمی بود ٬

همراهی طیف های بیشتر سیاستمدران و قدرت به توافق رساندن آنها روی مسائل مهم٬ موقعیت اجتماعی ٬ مهارت بازیگری و اعتبار جهانی و موقعیت وی در مجمع تشخیص که این خصوصیات مرحوم هاشمی را به یک مهره ی تکرار نشدنی برای اصلاح طلبان و اعتدال گرایان بدل کرده بود.

دکتر حسن روحانی باید متوجه این باشد که با فقدان چنین عاملی ٬ جناح تندرو در کشور از قدرت مانور گسترده تری برای احیای موقعیت و قدرت سیاسی خویش برخوردار می شوند که این عمل شاید مانع بزرگی برای طیف منتسب به مرحوم آیت الله باشد....

با توجه به مطالب این مقال دکتر حسن روحانی به عنوان بزرگ ترین شاگرد مکتب آیت الله باید بکوشد تا شرایط سیاسی کشور را به نحو‌ ملموسی به سود طیف خود یعنی اصلاح طلبان و اعتدالگرایان مدیریت کند و تاثیر گذاری مهمی در بقا و حفظ موقعیت سیاسی این طیف ایجاد کند....