یادداشت
گفتگو و گزارش

کاظم نژاد:دانشگاه ذیل اندیشه های نهاد های امنیتی است/بیگلری : ۴۰ سال کشور معطل تفکر (اصلاحات) شد

کاظم نژاد:دانشگاه ذیل اندیشه های  نهاد های امنیتی  است/بیگلری : ۴۰ سال کشور معطل تفکر (اصلاحات)  شد
انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) دانشگاه یاسوج به مناسبت روز دانشجو مناظره ای بین دو تن از فعالان سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد با موضوع «بررسی علل و عوامل بحران‌های سیاسی در کشور» در سالن چمران دانشگاه ترتیب داد. امین کاظم‌نژاد فعال سیاسی اصلاح‌طلب و دبیر انجمن اسلامی مهندسان استان کهگیلویه و بویراحمد و آرمان بیگلری رئیس ستادهای انتخاباتی رئیسی در استان کهگیلویه و بویراحمد و فعال سابق جنبش دانشجویی، طرف های این مناظره بودند.. امین کاظم‌نژاد ضمن تبریک روز دانشجو و ابراز تاسف و تسلیت از حادثه اتوبوس دهدشت گفت دانشگاه باید آبشخور فکری جامعه باشد. ولی امروزه متأسفانه این کارکرد را در دانشگاه نمی‌بینیم. دانشگاه به همه مردم باید خوراک فکری بدهد. وقتی دانشگاه در مورد یک  موضوع سیاسی و اجتماعی گفت‌وگو کند اما فقط دانشجو حضور داشته باشد، مثل این است که در مسجد نماز برگزار کنیم اما فقط بچه هیئتی‌ها را بگذاریم وارد مسجد شوند. متأسفانه دانشگاه دارد یک حالت جزیره‌ای پیدا می‌کند. چه عیبی دارد که افراد خارج از دانشگاه هم در این جلسات باشند. مگر قرار نبود دانشگاه پیش قراول باشد. متأسفانه الان ذیل اندبیشه‌های ترزیقی نهادهای امنیتی قرار گرفته است. دانشگاه باید خود را فراتر از نهادهای امنیتی و حراستی ببنید. . دانشگاه باید برای جامعه خط مشخص کند نه نهادهای امنیتی برای دانشگاه. این موضوع واقعاً اسف بار است. آرمان بیگلری در ادامه جلسه و در پاسخ به کاظم نژاد گفت: فرمایشات ایشان دغدغه همه ما هست. بدون شک دانشگاه باید پیش قراول تحول در تمام حوزه‌ها باشد. زمانی جنبش دانشجویی افق‌های بلندی داشت، آنقدر احساس استقلال داشت که در 13 آبان 57 هاشمی رفسنجانی می‌گوید من و آیت‌الله خامنه‌ای سفر حج بودیم که وقتی رادیو را باز کردیم دیدیم برخی دانشجویان سفارت آمریکا را گرفته‌اند. دانشجو آنقدر احساس هویت و استقلال می‌کرد که چنین حرکتی را رهبری و فرماندهی کرد. بدون اینکه سران مملکت خبر داشته باشند به سفارت می‌رود. آنها دانشجویانی بودند که خود را چکیده آرمان‌های ملت می‌دانستند. تا آنجایی که من اطلاع دارم یک هفته است دکتر کرمی به دانشگاه آمده‌اند. ما می‌پذیریم این فضا دستپخت تفکری است که 8 سال در این کشور حاکم بوده و امروز ما می‌بینیم که دیروز در همین دانشگاه دکتر بهرامی اصلاح‌طلب به دانشگاه تشریف آوردند. یاسر جبرائبلی هم در علوم پزشکی برنامه دارند. این اطلاعات را دادم که بگویم این فضای امنیتی و راکد محصول همان تفکری است که هشت سال حاکم بوده است. دکتر کرمی یک هفته است که آمده و تغییرات شروع شده است. یک نکته را من شنیدم که آقای تاجگردون را دعوت کرده بودند و دانشگاه آزاد نپذیرفته بودند. من خواهش می‌کنم دانشگاه باید محل تضارب آرا و اندیشه‌ها باشد. شهید مطهری می‌گوید در دانشگاه الهیات باید کرسی مارکسیسم داشته باشیم. قطعا حضور تاجگردون در دانشگاه و پاسخگویی به جریانات دانشجویی می‌تواند اثرگذار باشد. من از دانشگاه آزاد خواهش دارم که در اولین فرصت مقدمات حضور تاجگردون در دانشگاه را فراهم کنند. اما روز 16 آذر روز پرسش از دانشجو هم هست. دانشجویانی که در عرصه‌های مختلف به میدان می‌آمدند باید پاسخ دهند که امروز چه نقشی دارند و آیا امروز می‌توان گفت جنبش دانشجویی صدای مردم است؟ جنبش دانشجویی چه نقشی دارد و چه نقشی می‌تواند ایفا کند؟ کاظم‌نژاد بعد از سخنان بیگلری اظهار داشت: بحث در باب علل بحران‌های سیاسی در کشور است. جمهوری اسلامی در 43 سال گذشته با انواع تحولات روبرو بوده که بخشی از آن منجر به بحران شده است. بحران سیاسی یک معلول است و تا زمانی که علت‌ها واکاوی نشود نمی‌توان فهم درستی از آ ن داشت. علل را در چهار مورد می‌دانم: بحران کارآمدی، بحران عدالت ورزی یا توزیع ناعادلانه: هم توزیع ناعادلانه منابع قدرت است و هم منابع ثروت و هم حقوق شهروندی؛ مثل تقسیم افراد به خودی غیرخودی و انقلابی و غیرانقلابی. بحران مشارکت و بحران مشروعیت. بحران کارآمدی: شاخصه کارآمدی در دنیای مدرن رفاه عمومی و معیشتی مطلوب مردم است. ما می‌دانیم حال اقتصاد مملکت و رفاه ناخوش است. در باب مسکن، اشتغال، محیط زیست و .. مشکل داریم. همه اینها را مردم می‌بینند. این مشخص است که ما دچار بحران کارآمدی شده‌ایم. یعنی حاکمیت و دولت در تأمین رفاه عمومی دچار مشکل شده است و این بحران تجمع پیدا کرده و انباشت بحران به وجود آمده است. این بحران سبقه اقتصادی دارد. اعتراضات بحران کارآمدی ابتدا سبقه اقتصادی دارد، اما چون پاسخ داده نمی‌شود، اجتماعی می‌شود و چون انباشت می‌شود رنگ و بوی سیاسی می‌گیرد. اگر جامعه‌ای به دلیل اقتصادی اعتراض کرد و این اعتراضات اجتماعی شد و رنگ و بوی سیاسی گرفت حاکمیت چه باید کند؟ برخوردهای سخت افزاری، ندیدن ریشه‌ها، بگیر و ببندها و انتساب به غرب و اسرائیل و مردم را جیره خوار تلقی کردن، خروجی آنها مشخص است. آخرین فکت هم بحران آبی بود که در اصفهان به وجود آمد. اصفهان یک استان مذهبی است. چرا باید با این مردم اینطوری برخورد شود؟ مشخص است که ما چون بلد نیستیم کنترل و مدیریت کنیم، بحران برای مردم به وجود آورده‌ایم. وقتی معلم و کارگر اعتراض می‌کنند یگان ویژه می‌فرستیم. این چه خبر است. بعد مدام می‌گوییم مردم حق اعتراض دارند. بحران کارآمدی هم دلایلی دارد که در بحث بعد توضیح خواهم داد. سپس آرمان بیگلری گفت: کاظم‌نژاد از بحران صحبت کردند اما از ریشه نگفتند. من می‌خواهم به ریشه بپردازم. اگر به تاریخ انقلاب خوب نگاه کنیم از لحاظ مبنایی و گفتمانی به دو تفکر می‌رسیم؛ یک تفکر در 100 سال اخیر اعتقاد داشته که ریشه مشکلات این کشور نسخه‌های خارجی است. تمام نسخه‌های این دوستان در تاریخ معاصر و پس از انقلاب نگاه به بیرون بوده است. اما تفکری داریم که نگاهش همبیشه به داخل بوده است. ما در جمهوری اسلامی به اندازه کافی داشته محکم داریم. وقتی به حوزه‌های مختلف سر بزنیم، فرهنگ، سیاست مسکن و اقتصاد نگاه می‌کنیم، ریشه‌ها و علل این دو تفکر را می‌توانیم ببینیم در حوزه سیاست خارجی، چه اتفاقاتی در این هشت سال افتاد. شکاف‌هایی در امنیت ملی ایجاد شده است. فرهنگ در سندی به عنوان 2030 نگاه کنید. تصمیم می‌گیرند تا 2030 این بندها را اجرا کنند. این‌ها وارد ایران می‌شوند اما نه از مجاری قانونی. این سند اعلام می‌کند که ما باید از عرصه آموزش ایدئولوژی‌زدایی کنیم. هیچ تفکر مذهبی نباید به دانش‌آموز تدریس شود. صراحتا اعلام می‌کنند که ما معتقدیم که باید خانواده را حمایت کرد. بعد می‌گویند خانواده‌های کم‌برخوردار همجنس‌بازان هستند. این سند در آمورزش پرورش جمهوری اسلامی پیگیری می‌شود و تازه داد نهادهای مختلف بلند می‌شود. در دیپلماسی این تفکر 40 سال است که کشور را معطل کرده و سرنوشت کشور را به بیرون متصل کرده است. عباس آخوندی به عنوان نماد این تفکر وزارت مسکن را بر عهده می‌گیرد و قیمت زمین و مسکن و اجار ه را چند برابر می‌کند. او می‌گوید من افتثخار می‌کنم یک واحد مسکن مهر نساخته‌ام. واقعا دعوا بر سر دو تفکر است که روبروی هم هستند. عده‌ای صراحتا معتقدند با داشته‌های داخلی نمی‌شود این کشور را اداره کرد. این دوستان بخش زیادی از بازار کالا و خدمات ما را از غرب وارد کردند. در فرودگاه‌ها بسیاری از قراردادها با کشورهای ترکیه و فرانسه بسته شد. آیا این کشور که در نانو سرآمد است نمی‌تواند خود تولید کند؟ میزان صادرات ما به اتحادیه اروپا در این چند سال به طور متوسط دو درصد بوده است. میزان صادرات ما به افغانستان 15 برابر اروپا است. 35 درصد تجارت ما با چین است. اما ما در این سال‌ها در این کشورها سفیر نداشتیم. این تفکر اصلا اجازه به همسایه ها را نمی‌دهد و تنها راه رستگاری را در اروپا می‌داند. صادرات ما به افغانستان 15 برابر اتحادیه اروپا است. جنگ ما با آمریکا زمانی پایان خواهد یافت که یا جمهوری اسلامی تجزیه شود و یا آمریکا از اساس تغییر کند. کشاورزانی که در اصفهان تحصن کردند که ما آرزوی سلامتی داریم، این کدام سیاستی بود که باید بخش بزرگی از صنعت که آب زیادی مصرف می‌کند بیاید در اصفهان و یزد. آن تفکری که می‌گوید  این مشکل را به وجود آورده است و حاضر به پاسخگویی نیست. چرا صنعت را به اصفهان و یزد بردند؟ تا زمانی که کشاورزان وسط میدان بودند مشکلی نبود، اما وقتی سیاسیون اقدام به بر هم زدن امنیت کردند، امنیت کشاورزان را نیز بر هم زدند. ما باید صراحتاً بگوییم در این عرصه‌های مختلف چه کردیم؟ چه شکاف‌ها و حفره‌هایی در امنیت ملی ایران به وجود آمده است؟ چرا جسیون رضاییان باید اینقدر به رئیس جمهور ما نزدیک شود؟ در ادامه کاظم‌نژاد بیان کرد: به ادامه عرایضم می‌پردازم؛ ما دچار بحران کارآمدی شده‌ایم . ریشه‌های این بحران یک سیاستگذاری نادرست و سوءمدیریت داخلی و نداشتن برنامه مشخص و کارا است. کارآمدی با سیاستگذاری خارجی در هم تنیده است. یک کشور را به من نشان دهید درهایش را بسته است و کارآمد است و رضایت شهروندان را داشته است؟ دوران شعاردهی تمام شده است. حتما توان داخلی شما هم مثل تولید واکسن است. با نخریدن واکسن هزاران ایرانی جانشان را از دست دادند. در هر کشوری بود مخبر را به چهار میخ می‌کشیدند. با این شعارها جان هزاران شهروند ایرانی را گرفتیم. چه کسی آمد پاسخ دهد ستاد اجرایی فرمان امام الان کجاست؟ مگر نگفت واکسن نخرید؟ پس کو؟ پاسخ جان‌هایی که داده شد را چه کسی باید بدهد؟ چرا انقدر شعاری؟ بدون تعامل و گفت و گو و مذاکره نمی‌توان ارتقا معیشتی در کشور ایجاد کرد. سیاستگذاری نادرست در سیاست خارجی، طبیعی است که اثرات منفی بر اقتصاد ما می‌گذارد. از زمانی که ترامپ از برجام خارج شد این مشکلات پیش آمد. همه این مشکلات وجود دارد اما باز دوستان قانع نمی‌شوند. مدلی که شما ارائه می‌دهید خروجی آن ونزوئلا و کره شمالی است. تا کی باید مقاومت کرد؟ مردم باید افق داشته باشند. اینکه مدام مردم را پاس می‌دهیم و تغییری هم حاصل نشود ما به بحران ناکارآمدی می‌خوریم. ما می‌خواهیم با یک اقتصاد ضعیف با آمریکا و اروپا و کشورهای همسایه سرشاخ شویم. طبیعی است که مواد مختلف قیمت بالا می رود. دلار افزایش پیدا می‌کند. طبیعی است که دولت دچار کسری بودجه می‌شود و حامل‌های انرژی گران می‌شود. همه اینها برمی‌گردد به سیاست خارجی. بخشی از این فشارها محصول اندیشه دوستانی است که نمی‌خواهند نظم نوین جهانی را بپذیرند. ما کاملا به سمت بلوک شرق رفته‌ایم و احساس می‌کنیم می‌توانیم با پشتوانه چین و روسیه با جهان سرشاخ شویم. آیا چین و روس تا الان در قطعنامه‌ها یک بار از ما حمایت کرده‌اند؟ نکرده‌اند. چین 19 درصد مبادلاتش با آمریکا است.کمتر از یک درصد با ما  دارد. روس و چین که دوست و بردار خطاب می‌شوند حاضر نیستند کمکی کنند. دوستان می‌گویند ما در دامن غرب افتاده‌ایم. مگر شرق خارج نیست؟ پکن و مسکو داخلی‌اند؟ بیگلری در ادامه گفت: آقای کاظم‌زاده اشکال تفکر شما این است که به بیرون نگاه می‌کنید. شما چرا نمی‌گویید ما یک سامانه پدافند بومی می‌سازیم. اشکال شما در این است که به بیرون نگاه می‌کنید. مگر ما در صنایع نظامی و دفاعی به استقلال نرسیده‌ایم. ما امروز جوانانی داریم که می‌توانند بسازند. امروز چهل کشور در دنیا تحت تحریم‌های آمریکا هستند. مدل شما گرجستان است. کشورهایی که خود را در آغوش آمریکا انداخته‌اند امروز مشکلی ندارند؟ در مورد بحران‌های زیست محیطی ما ایده داریم. ما با مدل‌های خودمان از محیط زیست دفاع می‌کنیم و مدل‌هایی مثل معاهده پاریس اعتقاد نداریم. ما همیشه احساس میکنیم باید زیر یوغ این تفکر باشیم. جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از عرصه‌ها به افق‌ها دسترسی پیدا کرده است. در مورد واکسن، وقتی که ما از اروپا خواهش کردیم واکسن ندادند. حاضر نبودند واکسن‌های اضافی را به ما بدهند. اما حاضر بودند در دریا بریزند. ما صد سال است که در سرم سازی کار می‌کنیم. ما باید به این جوانان اعتماد کنیم. ما تا کی باید دستمان جلوی این کشورهای اروپایی دراز باشد؟ در قضیه هسته‌ای جمهوری اسلامی رسما پذیرفت که ما حاضریم کنسرسیوم تشکیل دهیم. اما آنها اعتماد نکردند و گفتند ما سوخت نمی‌دهیم. اما دیدند مجید شهریاری توانست 3 درصد را به 20 درصد تبدیل کند. ما تا توانستیم به غرب اعتماد کردیم. فلسفه برجام چه بود؟ امروز چین و روس تحت تحریم‌های اروپا هستند، اما به توان خود اکتفا می‌کنند. چرا عادات کرده اید به ترزیق ناامیدی در جامعه؟ ما اگر به داخل اعتماد کنیم قطعاً ثمره آن را می‌بینیم. کاظم‌نژاد در پاسخ بیگلری گفت: بیگلری می‌گوید ما با فرهنگ پاسخ دهیم. شما در 300 استان تریبون نماز جمعه دارید. این همه هزینه‌ای که می‌شود نباید پاسخ دهند؟ بودجه حوزه‌های علمیه چندین برابر حوزه ارشاد است. حاکمیت و روحانیت تریبون‌های بسیاری در اختیار دارد. اینها باید بازخواست شوند. فایده برجام چه بود؟ دوستانتان می‌گفتند برجام لاشه‌ای متعفن است و بدون توجه به برجام وضعیت کشور را بسامان می‌کنیم. از دوره رئیسی تا الأن دلار 25 درصد افزایش پیدا کرده است. موضوع بعدی، 40 سال مملکت در دست اصلاح‌طلبان بود ولی اینطور نبود. صدا و سیما و نهادهای حکومتی که کارتل‌های بزرگ اقتصادی‌اند تا حالا یک بار برنامه به مردم ارائه داده‌اند؟ در کجای قانون اساسی آمده که شورای عالی انقلاب فرهنگی حق قانونگذاری دارد؟ فلسفه شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟ وقتی کمیسیون فرهنگ و آموزش وجود دارد چرا این شورا که مورد تأیید مردم نیستند باید تصمیم‌گیر باشد؟ یکی از معضلات ما همین نهادهای موازی است که به هیچکس پاسخگو نیستند. موضوع هواپیمای اوکراین هنوز یاد مردم نرفته است. جواب این وضعیت چه شد؟ دادگاه غیرعلنی برگزار می‌کنند. یکی دیگر از بحران‌ها بحران مشارکت است. ما همیشه از رانت صحبت می‌کنیم و از رانت سیاسی کم گفته می‌شود. گروهی بدون اینکه در یک رقابت سالم قرار بگیرند و از طریق دوپینگ در مسندهایی می‌نشینند و بر مردم حکومت می‌کنند. حق حاکمیت بر خود مردم واگذار شده است. هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال ،حق انتخاب را از مردم سلب کند. وقتی که می‌پذیریم جمهوریت را، باید ملزومات آن را فراهم کنیم. مثل انتخابات آزاد. یعنی همه سلیقه‌ها بتوانند نمایندگان خود را به جامعه ارائه کنند. نه از طریق نظارت استصوابی عالم و آدم را رد کنند تا آقای رئیسی رئیس جمهور شود. یک انتخابات با مشارکت پایین با پایین‌ترین آرا به مردم معرفی شد. وقتی مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند یعنی مردم می گویند این انتخابات دارای ایراد است. چطور می خواهید بر مردم حکومت کنید بعد 52 درصد مردم در انتخابات شرکت نکنند؟ وقتی مردم خود را در سرنوشت کشور شریک ندانند، سرخورده می‌شوند. شکاف بین مردم و حاکمیت شکل میگیرد و بحران مشروعیت به وجود می‌آید. یک دولت حداقلی با مشارکت حداقلی، اسم این بحران مشروعیت است. بیگلری در ادامه گفت: دو تفکر و دو گفتمان در 100 سال گذشته رقابت داشته‌اند. میزان مشارکت: انتخابات 50 درصدی در شرایط کرونایی بعد از بلایی که دولت فخیمه بر سر مردم آورد توقع دارید چند درصد مردم شرکت کنند؟ علاوه بر ویروس کرونا نوع تفکری تأثیرگذار بود که دولت روحانی داشت. در مورد نظارت استصوابی: من سوال می‌کنم اگر نظارت وجود نداست شما چگونه میخواستید انتخابات را مدیریت کنید؟ با بالاترین فیلترها مسئولین این مشکلات را به وجود می‌آورند. اگر نظارت نباشد چه خواهد شد؟ چگونه امکان دارد یک وزیر در یک وزارت خانه این‌گونه باشد؟ آیا جز این است که ما همه چیز را رها کرده‌ایم؟ بلای مسکن محصول تفکر عباس اخوندی بود. غربی ها حاضر نشدند به ما واکسن دهند. کشورهای اروپایی پول گرفته و واکسن نداده اند. آیا واکسن برکت با واکسن‌های خارجی برابری نمی‌کند؟ پس موضوع این است که آیا ما نباید در واکسن خودکفا شویم؟ مردم در خاکسپاری قاسم سلیمانی به میدان آمدند و باشکوه ترین خاکسپاری تاریخ را ثبت کردند.استاد فوق سری در تهران با کامیون به سرقت می‌رود و دانشمند ما در تهران ترور می‌شود. شما اینگونه می خواهید ایران را اداره کنید؟ من در وطن پرستی این آقایان شک دارم. این چه تفکری است که ماهواره را می‌بریم پای سکو و بعد ماهواره را می‌برند پای انبار و قطعات آن را باز می‌کنند؟ وزیر کشاورزی اعلام می‌کند که این تفکر مزخرف است که محصولات کشاورزی را در داخل تولید کنیم و باید وارد کنیم. بنده معتقدم بسیاری از مشکلات 40 سال گذشته محصول حاکمیت این تفکر است.  در تمام عرصه‌ها که ورود کنید همین تفکر وجود داشته و ضربات جبران ناپذیری زده است. اما امروز در همه عرصه‌ها به جوانان اعتماد می‌شود. دسته‌گل هایی که امروز می‌بینیم محصول همان دولت قبل است. از مسئولین می‌خواهیم روند تغییر مدیران به ویژه در استان را تسریع کنند. در پایان کاظم‌نژاد گفت: وقتی از سر دلسوزی مشکلی را می‌بینیم، سریعا انگ زده می‌شود که وطن پرست نیستیم. مشارکت از نظر علم سیاست یک مفهومی دارد؛ وقتی زیر 50 درصد باشد یعنی آن ساختار دچار نقص است. فرضا من این را نگویم، این مشکل سر جای خود هست. پس برچسب نزنید. می‌گویید دلیل کاهش مشارکت در انتخابات کرونا بود. در انتخابات 98 مجلس پایین‌ترین درصد مشاکرت انتخابات در مجلس را داشتیم. این مشخص است که نظارت استصوابی افراد را کات می‌کند که این به مذاق مردم خوش نمی‌آید. بروید ساختار را اصلاح کنید تا همه تفکرات در انتخابات شرکت کنند. مگر معتقد نیستید مردم این تفکر را قبول دارند. مگر نمی‌گویید مردم طرفدار تفکر انقلابی هستند؟ انتخابات آزاد برگزار کنید تا مردم دست رد به سینه ماها بزنند. هر اندیشه‌ای که در این مملکت است حق دارد. دولت تبدیل به دولت پادگان شده است. در خود جریان اصولگرا افراد قابل توجهی وجود دارد. سکان را به همین‌ها می‌سپردند. نظامیان قابل احترام اند. اما بسیاری از آنها به عنوان استاندار انتخاب شده‌اند. وزیر کشور و استاندار و فرماندار را سردار می‌گذارند. اگر به همان جریان اصولگرا جایگاه داده می‌شد بهتر نبود؟ نگاه‌های امنیتی به جای اینکه به دنبال دانشجو و معلم باشند به فکر حفره‌های امنیتی و ترورها باشند. این که هنر نیست. آنجایی که باید باشد نیست و لی آنجایی که نباید، هست. اگر یک دانشجویی از صدر تا ذیل نظام را نقد کند چه می شود؟ من متخصص نیستم اما تا جایی که مطالعه کرده‌ام با توجه به اینکه کشور ما از لحاظ آب غنی نیست، باید از این سیاست خودکفایی صرف نظر کنیم چرا که پتانسیل آبی ما کفایت نمی‌کند. من از این گفت‌وگوها در دانشگاه خوشحالم. ممکن است در گفت‌وگوها لحن ما تند شود اما ماحصل این شنیدن صدای یکدیگر باشد. چرا که معتقدم اولین راه برای توسعه، گفت‌وگو است.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها