اَفتونیوز - این مطلب هرگز نگاه قوم گرایانه و منطقه ای ندارد و حتی بر این باور است که در طول زمان و به واسطه سوء مدیریت ها حق نخبگان و جوانان شهرستان گچساران و باشت به مانند سایر نقاط استان نادیده گرفته شده است . بنابراین آنچه در این  مقاله خواهد آمد بیشتر نقدی است بر رفتارهای سلیقه ای برخی مدیران و تصمیم گیرندگان استان که با رفتارها و برخی سیاست های خود سبب ایجاد شائبه و ذهنیت های این چنینی شده اند.

نقطه شروع این نگاه به دوران اوج و اقتدار تاجگردون در استان بر می گردد که بیش از آن که دغدغه و نگرانی نیروهای نخبه گچساران را داشته باشد، حمایت ها و همراهی هایش محدود به یک حلقه خاص بود که بیشترین اعتراض علیه این حلقه و عملکرد آنها نه از بیرون گچساران که از درون خود گچساران علیه این نیروها بلند شد.

مدیریت محمدعلی پیرسبزی از ابتدا در فرهنگ و ارشاد اسلامی یک نمونه کوچک از این تضییع حق نه برای یک فرد، یا یک گروه و شهرستان که ظلمی بر فرهنگ و هنر استان و صدمه زدن به وجهه بخش عظیمی از جامعه است. مدیریتی که تنها و تنها نتیجه نفوذ و دخالت و سهم خواهی از سر قدرت غلام رضا تاجگردون بود و موارد بسیار دیگری از این دست که رد پای آن را می توان در مدیریت بسیار ضعیف برخی مدیران دیگر و متاثر از همان فضا و دخالت ها دانست.

مجید صفایی از دیگر مدیران گچسارانی دولت گذشته است که بنا به ملاحضات همشهری گری توسط استاندار و نماینده گچساران مورد التفات قرار گرفته است. صفایی که با بار آوردن فاجعه برگشت بودجه، حفاری های غیرقانونی، کتک کاری جهانگردان آلمانی بارها در اَفتونیوز به آن پرداخته است همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد. و حتی شنیده و دیده شده که بسیاری از مواقع در وقت اداری و گاه و بیگاه وی در دفتر استاندار بوده و مشخص نیست چه موقع به اداره متبوع خود مراجعه می کند!

به لیست بالا می‌توان هادی زارع پور و یا جلال پوران فرد را نیز اضافه کرد.

به این جمع می‌توان، شهین اسدی رئیس خزانه استان، عبداله بهمنش مدیرکل دامپزشکی، فاطمه اسدی مدیرکل آموزش فنی و حرفه ای، مینا کرمی معاون سازمان برنامه و بودجه استان، و بسیاری از معاونان دستگاههای اداری و اجرایی نظیر، عسکری جهاد کشاورزی، جنتی و ذوالقدر در اداره کل مالیاتی، محمدی مدیریت بحران استانداری را اضافه کرد.

با آغاز نمایندگی  سید ناصر حسینی پور و شروع به کار استاندار جدید این انتظار بوجود آمد که در  وهله اول به استان به چشم یکسان نگاه شود  و دوم اگر حقی در گذشته ضایع و نادیده گرفته شده است آن رویه تمام شود. ولی با گذشت مدت زمان نسبتا زیادی از شروع به کار این تیم همچنان به نظر می رسد در  بر همان پاشنه می چرخد و گویی یک اراده ی قوی دنبال حفظ همان مدیران سابق که از قضا برخی از آنها بسیار ضعیف هستند می باشد. اساسا اگر مدیری ضعیف است فارغ از بحث دولت و یا منطقه اولویت اصلی تغییر و خواستن عذر آن مدیر است اما به نظر می رسد برخی دست های پشت پرده تاکنون مانع از اضطرار در رسیدگی به وضعیت مدیران ضعیف و دستگاه های تعطیل در استان وجود دارد. بنابراین این انتظار از استاندار وجود دارد که اجازه حتی شکل گیری چنین شائبه ای داده نشود. چرا باید رئیس فلان نهاد بصورت خیلی سریع و حتی گاهی بدون هماهنگی های لازم معرفی شود ولی ضعیف ترین مدیران که از قضا برخی از آنها هم شهرستانی استاندار هستند هیچ اراده ای برای عزل آنها دیده نشود؟ آیا این موضوع این شائبه را تقویت نمی کند که استاندار هوای مدیران هم منطقه ای خود را دارد؟ و اگر غیر از این است این موضوع در عمل و در مواضع نشان داده شود . ممکن است استاندار کهگیلویه و بویراحمد عدم همراهی و همکاری وزارت خانه ها  و سازمان های مرکزی را مانعی در انجام تغییرات عنوان کند موضوعی که وی در جلسه با رئیس جمهور  نیز آن را بیان کرد که بر فرض نیز چنین باشد پس در خود حوزه ستادی استانداری چرا اتفاقی نمی افتد؟ استاندار هم معاون اقتصادی و هم مدیرکل سرمایه گذاری خود را تغییر داد ولی مدیرکل اقتصادی این معاونت که سالهاست بر این صندلی تکیه زده است هیچ نشانه نه تنها از تغییر وی دیده نمی شود که طلب جایگاه بالاتر را نیز مطالبه می کند!