یادداشت
گفتگو و گزارش

زیرِ پوستِ هادی محقق

زیرِ پوستِ هادی محقق

افتونیوز - فضل‌الله یاری شب گرم(17) مرداد (1383) با جماعتی که خبر درگذشت حسین پناهی را شنیده بودند، جلوی خانه‌اش در خیابان جهان‌آرا منطقه یوسف‌آباد تهران جمع بودیم. از ساعت (10) شب تا (2) بامداد که آمبولانس بیاید و جسم بی‌جان پناهی را ببرد، مشغول هر کاری بودیم. بعضی تلفن به دست از پزشکی قانونی می‌پرسیدند که کی می‌آیند. برخی مشغول رایزنی برای کفن و دفن بودند و من روزنامه‌نگاری تازه‌کار بودم که برای گزارش فردایم مصاحبه می‌گرفتم؛ از داوود میرباقری، حسین محب اهری، حسین پاکدل و رسول نجفیان که دوستان حسین بودند و شوکه از مرگ ناگهانی او. آنها هم مثل ما منتظر بودند که بالاخره کسی پیدا شود و بیاید تن بی‌جان شاعر و بازیگر را به جایی غیر از اینجا منتقل کند.

در میان سرگردانی آن جماعت، ناگهان پاترولی درست زیر پنجره خانه حسین پناهی متوقف شد و جوانی سراسیمه و مضطرب از آن بیرون پرید با دوربینی بر دوش و شروع کرده بود از حاشیه‌های مرگ حسین پناهی تصویر گرفتن. هادی محقق از آن شب در نگاه من با دوربین و البته حسین پناهی عجین شد. دوربین شد محمل هنرش و حسین پناهی هم شد بخشی از راهنمای شخصیت و دریچه نگاهش به زندگی. در این مدت اما ایستاد و با سماجت تمام فیلم خودش را ساخت و نامش را به سینمای ایران- که ملغمه‌ای است از رانت و مافیا و سنگِ جلوی پا و چوبِ لای چرخ - تحمیل کرد. آن هم در حالی که با این سابقه کم، صاحب امضایی شده که در سینمای ایران نام او را به ذهن متبادر می‌کند. "سینمای شریف و بی‌ادعا" توصیفی است که منتقدان درباره‌ آثار او دارند و به دلیل روایت سخت‌جانی و سماجت آدم‌های موجود در فیلم‌هایش "ژانر مشقت" را درباره سینمای او به کار می‌برند. چه با جهان سینمایی او موافق باشیم و چه نباشیم و علیرغم نقدهایی که به فیلم‌ها و نگاهش به سینما دارم، آنچه در نگاه من از او، چهره‌ای روشن می‌سازد، تصویر کسی است که از روی موانع بسیار - که از کهگیلویه و بویراحمد تا تهران تعبیه شده- پریده و زودتر از بسیاری- که جاده‌ هموار هم پیش رو داشتند- به پایان مسابقه رسیده است. دیپلم افتخار بهترین فیلم از جشنواره ورشکسته فجر، اگر چه بهانه بود، اما بدون تردید معیار و ملاک من در نوشتن این کلمات برای توصیف وضعیت هادی محقق نیست. او سا‌ل‌‌ها پیشتر از این جایزه، راهش را پیدا کرده بود. زیر پوست این هادی محقق که در جشنواره‌های خارجی و داخلی دیده می‌شود، سکانس‌های متعددی از شهود و غریزه آمیخته با سخت‌کوشی، سماجت، امید، تحمل و صبوری وجود دارد، که بخشی در فیلم‌هایش و بخشی دیگر در حالات و سلوک شخصی‌‌اش قابل مشاهده است.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها