افتونیوز - محسن صنیعی چند روزی است که در رسانه‌ها اعلام شد زنی به نام کاترین پرز شکدم که دارای هویت انگلیسی، فرانسوی، اسراییلی است که مدعی تشرف به مذهب تشیع بوده است، در مصاحبه با اسراییل تایمز، هویت یهودی خود را برملا کرده است. این فرد، در یمن با یک مرد مسلمان ازدواج می‌کند، در سفر به ایران، با پوشش و ظاهری کاملاً اسلامی، با شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌های مختلف اصولگرا مصاحبه می‌کند و حتی در صفحه اول یک روزنامه از این جناح قرار می‌گیرد و از حقانیت جمهوری اسلامی با شدت وحدت دفاع می‌کند...کاترین شکدم در دومین سفر خود با آقای رئیسی در کارزار انتخاباتی سال ۱۳۹۶ همراه می‌شود. شکدم نوشته ‌است که دیدار او با رئیسی به کمک یکی از افراد مهم انقلاب که در ایالات‌متحده درس خوانده ‌است صورت گرفته است. در این همراهی او از تهران به رشت سفر کرد و گفت‌وگوهای زیادی با آقای رئیسی انجام داد.‌ او‌ در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کند و در جاهای مختلف با پیشانی‌بند یا حسین ظاهر می‌شود و در مصاحبه تلویزیونی از ارادت خودش به امام حسین می‌گوید. او می‌گوید که در تمامی کشورها در نقش یک مسلمان شیعه رادیکال ظاهرشده و هیچ‌وقت نیت واقعی خود را فاش نکرده است. شکدم در نوشتارهای خود از حماس تجلیل می‌کرد و مبارزه مسلحانه را تنها راه برخورد با اسرائیل می‌دانست. شکدم همچنین در مورد یمن نیز نظر مشابهی داشته و در نوشتارهای زیادی مبارزه مسلحانه در یمن را ستوده است. پس از سال‌ها نوشتن و دفاع کردن از حقانیت جمهوری اسلامی، از اصالت خودش پرده‌برداری می‌کند که هم چنان یهودی است و با تظاهر به اسلام، دنبال نفوذ بوده است. کاترین شکدم بعد از بازگشت به فرانسه در نوامبر ۲۰۲۱ در مقاله‌ای که در روزنامه تایمز اسرائیل منتشر کرد نوشت که او هیچ‌گاه مسلمان نشده بوده است. هنوز اطلاعات دقیق از عملکرد کاترین شکدم در ایران منتشرنشده است. البته به نظر می‌آید که در فضای مجازی، بزرگ‌نمایی هم صورت گرفته است و اطلاعاتی در حال انتشار است که در مصاحبه این زن اسراییلی وجود ندارد. کاترین پرز شکدم، یک نمونه است که ضمن بررسی صحت آن باید به‌درستی ارزیابی شود. از نوع داخلی کاترین‌ها هم فراوان وجود دارد. کسانی که در دفاع از ولایت، انقلاب و نظام، از همه آتشین‌تر هستند ولی موقعی که پرونده‌هایی چون پرونده زمین‌های لواسان پیش می‌آید طوری وانمود می‌کنند که همه شیفته او بوده‌اند و ارتباطات دیگران، هیچ ارتباطی با موقعیت ایشان در دستگاه‌های وابسته به‌نظام نداشته است. پدیده کاترین‌های خارجی و داخلی باید بررسی شود که چگونه به وقوع می‌پیوندد؟ متأسفانه کسانی با تظاهر به دین و انقلاب و پایبندی به‌نظام و ولایت و تمسک به نمادهای مورداحترام مردم و البته نظام همچون چفیه یا پیشانی‌بندهایی با شعارهای مقدس، ارادت خود را به‌نظام نشان می‌دهند و کم‌کم در محافل نظام نفوذ می‌کنند. کسانی سال‌ها در فرنگ، مشغول بوده‌اند، نه دوره انقلاب نه جنگ، یادی از وطن نکرده‌اند بعد از جنگ وارد می‌شوند با افراطی‌ترین شعارها و در جهت جلب‌توجه مقامات نظام، به بالاترین موقعیت‌های سیاسی و اقتصادی می‌رسند. البته طبیعی است که در زندگی شخصی، فرزندان نتوانند دوگانگی را تحمل کنند. یا کسانی نزدیک به دو دهه در مهد استکبار جهانی بوده‌اند به‌طوری‌که اگر پاسپورت آمریکایی نداشته‌اند، حتماً گرین کارت آمریکایی را دارند ولی امروز، خود را ولایی‌تر از همه نشان می‌دهند. ناگفته نماند که موقعی که خودی بودن یک امتیاز در ارتقای سازمانی محسوب شود، تظاهر به خودی بودن نیز فزونی خواهد گرفت. من در مورد مدعیان ولایتمداریِ صاحب گرین کارت یا دارای پاسپورت یا اقامت دائم کشورهای خارجی، نمی‌خواهم قضاوت کنم ولی چنین رفتارهایی می‌تواند نفوذ در دستگاه‌های نظام را تسهیل کند. با نفوذ است که به‌راحتی انفجار در تأسیسات موشکی یا هسته‌ای اتفاق می‌افتد یا اسناد هسته‌ای با امنیت کامل به سرقت می‌رود یا دانشمندان هسته‌ای با دقتی عجیب، ترور می‌شوند. نتیجه‌گیری: کسانی که از روی دلسوزی نقد می‌کنند دارای اخلاص و صلاحیت بیشتری هستند تا کسانی که خود را در هر لحظه ارادتمند نظام و‌ مفاهیم مرکزی آن نشان می‌دهند ولی حاضر نیستند ناراستی‌های سیاست‌های منجر به بحران‌های داخلی و خارجی را ببینند و فقط و فقط به مداحی اشتغال دارند.