یادداشت
گفتگو و گزارش

باندبازان، بر باند

آیا باند اضطراری فرودگاه دهدشت همچون فرزند نامشروعی در دولت دوازدهم و مجلس دهم ، موجب بدنامی میشد که فقط با هیاهو و احساس کلنگ زنی شد و رهایش کردند؟؟ آیا طرح های مشابه ی دیگری هم در کهگیلویه ی بزرگ داریم؟؟

باندبازان، بر باند

اَفتونیوز| دیروز مطلبی در خصوص باند اضطراری فرودگاه دهدشت در سایت وزین افتو نیوز مشاهده کردم که بر حسب وظیفه ، از آن چه مطلع هستم رونمایی میکنم.

ابتدا با عرض ادب و ارادت خدمت تمام سیاست مردانی که نامی از ایشان قید میگردد، تقاضامندم نقدپذیرباشند و هر مطلبی را به حساب تخریب نگذارند و نپندارند.

باند اضطراری دهدشت کی و چگونه متولد شد؟  دست کدام ماما و قابله این طرح را از کدام شکم به بیرون کشانید و حیات بخشید که هرگز ماو سایر دوستداران هاشمی پور خیلی از ان نامی نبردند و مانند نیروگاه سیکل ترکیبی بولد نشد و مورد مطالبه گری قرار نگرفت؟؟

آیا باند اضطراری فرودگاه دهدشت همچون فرزند نامشروعی در دولت دوازدهم و مجلس دهم ، موجب بدنامی میشد که فقط با هیاهو و احساس کلنگ زنی شد و رهایش کردند؟؟ آیا طرح های مشابه ی دیگری هم در کهگیلویه ی بزرگ داریم؟؟

اکنون تکلیف چیست؟ برای کدام نماینده این پروژه موجبات رویش سیاسی و پرستیژ اجتماعی و نماد خدمت به مردم خواهد بود، موحد یا هاشمی پور؟

از ابتدا عرض می کنم که این پروژه تنها حاصل حاتم بخشی دکتر تاجگردون به کهگیلویه بود و خلاص.. میر شکالِ همسایه که  در کهگیلویه ی بزرگ اعتبار و پایگاه فکری بالایی دارند، به فکر کهگیلویه بودند و شخصا از ایشان نقل میکنم:

بعد از کمیسیون تلفیق ۱۳۹۶ و آخرین روز کمیسیون تلفیق، پاکتی به کمیسیون آوردند که سه باند اضطراری فرودگاه در کشور بود. من روی اسم شیروان خراسان را خط زدم و نوشتم کهگیلویه دهدشت.. شب به حاج عدل زنگ زدم و گفتم کمیسیون تلفیق را بستیم ولی یک هدیه ی عالی به شما بخشیدیم. ماجرا را گفتم و با اعتبار اولیه ی ۴ میلیارد در برنامه های پارلمان دهم ثبت شد. این فرمایشات دکتر تاجگردون در تیرماه ۹۷ هست در دیداری بانگارنده..

از لطف دکتر تاجگردون بسیار ممنون بوده و هستیم که الطاف ایشان را بسیار دیده ایم. اما موضوع باندبازی برای جا نمایی این باند از رفاقت شخصی که با حاج عدل و حاج غلام دوست بود شروع میشود و آخر و عاقبت ختم به خیر نمی شود‌. فرودگاه در روستای چنگلوا جانمایی میشود آن هم در میان تپه هایی که بسیار اعتبار برای تسطیح لازم داشتند یعنی از ۲۰۴ هکتار زمینی که اعلام داشتند بالغ بر ۱۵۰ هکتار تپه و گچ و ناهمواری بود. افتضاح روز افتتاح را هم کسانی که در مراسم بودند به خاطر دارند. اهالی چنگلوا اجازه ی کلنگ زنی ندادند خصوصا دونفر از خانواده ی محترم شهدای روستا... بازار رایزنی و روبوسی و دست بوسی برای مجاب کردن داغ تر از آفتاب بود و نهایتا؛ با دادن امتیازاتی اهالی راضی به  کلنگ زنی شدند و حتی کلنگ فرودگاه را هم یکی از همان دو نفر مخالف بر زمین کوبید و بعدش مسولین محترم وقت..

برای آن روز ، موهبتی بود البته که می توانست دهدشت را از بن بست به گشایشی بی نهایت برساند ولی امان از باندبازان و لیدران نور چشمی..

شلوغی برنامه های سردار باعث شده بود تا دغدغه های هاشمی پور در حوزه ی پتروشیمی و برداشت آب مارون در ایدنک و سد کوثر به بهمئی و انتقال آب چهار شهر باشد و فرودگاه فرزند نامشروعی باشد که هیچ گاه در چشم سردار هاشمی پور مهری نداشت. حاج عدل هر ماه تا سه بار از طریق فرودگاه های همجوار رفت آمد داشتند مگر میشد به فکر فرودگاهش نباشد؟؟؟ خودش می گفت برای آوردن مسولی به کهگیلویه خون دل می خوریم از این جاده ها و این باند میتواند راه نجات شهر باشد اما عملا با نصب چند دیوار پیش ساخته، فرودگاه به کما رفت و گندم کاری شد تا عملکرد هندوانه کاری کارخانه ی سیمان را تجربه کند و ...

یک مورد مشابه دیگر هم کارخانه ی آسفالت کهگیلویه بود که با تلاش های سردار و تسطیح سیزده هکتار از زمین های مرکزی دهدشت حد فاصل امامزاده پهلوان و دم مهد و بردیان آغاز شد و نزدیک ۲ میلیارد اعتبار برد تا یک حلقه چاه آب و برق را هم در دل آن طرح به عینه مشاهده کنیم ولی باز هم باندی شد برای باندبازی و سهمیه های خاص..

مداخلات بیش از حد و تمایل برخی لیدر ها به خودنمایی در منطقه ی زادگاه شان و دادن مشاوره ی اشتباه به سردار موجب شکست دو طرح فرودگاه و کارخانه ی شن و آسفالت کهگیلویه شدند..

اما اکنون این پروژه های سوخته به نفع یا ضرر کدام نماینده خواهد شد؟ هاشمی پور یا موحد؟؟

طرحی که با زایش فکری و علاقه ی ذاتی میرشکال تاجگردون در کهگیلویه متولد شد و هم تاجگردون و هم هاشمی پور تولدش را جشن گرفتند در همان یکروزه ی کلنگ زنی مانده است نه قد کشید و نه استخوان ترکاند. اکنون میتواند هم راه گشای مردم شریف کهگیلویه باشد و هم گره گشای کاندیداتورهای بهارستانی.

میتواند یک شعار آماده باش جدید باشد یا عزتی نوین برای کهگیلویه. مهم وضعیت حضور آقایان موحد و بزرگواری و هاشمی پور در صحنه ی انتخابات می باشد که هنوز چیزی مشخص نیست. مردم در امیدهایی بی انتها هر روز یکی از این سه نفر را فرشته ی نجات خویش می پندارند. گاهی در مجلسی از یکی خوب سخن می گویند و فردایش بدخواهی می کنند .جامعه ای که ۴۴ سال انتظار دارد که توسط یک جریان و تفکر ساخته شود و هر روز موج هایی از نامیدی و دلسردی بیشتری  میبینیم..

یعقوب . درویشیان

( یادداشت نظر نویسنده است انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن توسط سایت افتونیوز نیست )



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها