یادداشت
گفتگو و گزارش

یادداشت؛


در مذمت کلنگ زنی های بدون پشتوانه نمایندگان در سال انتخابات

نمایندگان و اطرافیان شان دلخوش به کلنگ هایی هستند که سال آخر جهت تبلیغات بر زمین می زنند و وعده هایی که فقط جنبه ی جمع آوری رای دارد و این کلنگ پناهگاه کارگران و زحمت کشان به نگاه دچار سندروم بی قراری می شود

 در مذمت کلنگ زنی های بدون پشتوانه  نمایندگان در سال انتخابات

اَفتونیوز| به انتخابات که نزدیک می‌شویم کلنگ، ابزاری ارزشمند می شود و به ناگاه از دست کارگران ستانده و به دست صاحبان قدرت سپرده می شود و شکوه و ارزشش به تیترهای رسانه ها، فعالین مجازی و حقیقی می رسد. کلنگی بر زمین زده می شود اما این آغاز ماجراست، سپس در باب این تحول شگرف مرثیه سرایی می شود!

نمایندگان و اطراف و اکناف شان دلخوش به کلنگ هایی هستند که سال آخر جهت تبلیغات بر زمین می زنند و وعده هایی که فقط جنبه رای‌آوری دارند،  این کلنگ پناهگاه کارگران و زحمت کشان به نگاه دچار سندروم بی قراری می شود و از دست این مسئول به دست مسئول دیگر می شود، از این شهر به آن شهر زده می شود و صاحبان قدرت ضربه ای می زنند و اطرافیان شان را غرق سرور و شادی می کنند که آری ما کلنگ زدیم!!

گروهی با این کلنگ ها همیشه فخر می فروشند و فروخته اند و اما هیچ گاه حاضر نبودند به صورت مستند به شرح اقدامات بعد از کلنگ زنی ها بپردازند و نمی دانند پشت این تبلیغات پر هیاهو آه مردم   کهگیلویه و بویراحمد نهفته است، استانی که رکوردار پروژه های زمان بر و فرسایشی است، جاده دهدشت _ پاتاوه را بنگرید … ۲۷ سال آزگار…

آنگاه که قلم از جور زمانه راکد می شود و فریادهایش برای کوتاه کردن دست تفرقه، قوم گرایی و تبعیض در حق مردم با کلنگ های بدون پشتوانه، بدون خرید زمین، بدون اخذ مجوز و بدون تامین اعتبار، بدون ماده ۲۳، بدون پیوست زیست محیطی به جایی  نمی رسد، مجبور است دست از فریاد بر سر انسان های مسئولی که نمی دانند مردم ولی نعمت اند نه ابزاری برای رسیدن آنان به قدرت شسته و با کلنگ به درد و دل بنشیند.

ای کلنگ قدریافته به وقت انتخابات!، بدان تو رفیق و همراه من کارگر زاده در طی سه سال به غیر از انتخابات بوده ای و هیچ کس تو را نمی شناخت  و امروز در  دست مدیران و صاحبان قدرت رفته ای و نمی دانی که اینان عامل سقوط و عقب ماندگی شهرِ سراسر محنت ِ من هستند و نارفیقی کردی!

ای کلنگ حالا که سلطان تبلیغات شده ای و نامت بر زبان بزرگان آورده می شود، بدان اینان تو را برای همین چند ماه می خواهند و بعد از آن به گوشه ای پرتاب می شوی تا انتخابات بعد و وقت تقسیم غنائم تو نیز چون مردم سهمی نداری و ربان های دورت را نیز جدا می کنند و  نهایت این منم که کنارت قرار می گیرم.

ای کلنگ! مزن ضربه بر پیکر بی جان مردم که این ضربه های بی پشتوانه تو آینده ما بود که بر باد رفت و خاکمان نیز در زیر ضربات تو بر باد رفت ...ای کلنگ مزن ضربه که نایی برای ما  مردم استان کهگیلویه و بویراحمد باقی نمانده است.

مسعود آرام 



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها