‌اَفتونیوز| پیمان اورنگ فرزند شهید اورنگ در حمایت از سرپرست شهرداری یاسوج یادداشتی به شرح زیر در اختیار این پایگاه خبری قرار داده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ  َاَمواتًا بَل اَحیاءُ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون (آل عمران _۱۶۹)

سلام و درود الهی و انبیای عظام به ارواح مطهر و ملکوتی شهدای والامقامی که خون مطهرشان را در طریق وصال تقدیم به محبوب کرده و به فرموده پیرو مرشدشان در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقون گشتند...

شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم/قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم/ به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم///

از دِرَمها نام شاهان برکنند

نام احمد تا ابد بر می زنند

نام احمد نام جملهء انبیاست

چونکِ صَد آمد نَوَد هم پیش ماست

(مولانا)

این ایامُ ساعاتُ اوقات برای همهء ما مسلمانان در ماه محرم و صفر لحظاتی مقصود آوریست برای روی آوردنِ وَحی به کمک عقل و تایید کردنِ راهُ روش عاقلانه ی آدمیان در تامین زندگی و تامین سعادت اخروی...

بنا بر پاره ای از عللُ عوامل ، این خوشنودی میسر شد که حضوراً خدمتُ طاعتِ سرپرست فعلی شهرداریِ شهرمان برسم...

اظهار سپاس به درگاه خداوند و خوشنودی نزدِ ایشان می کنم ، و اُمید می برم این نشست ها و گفت و گوها ، برای خلقِ خداوند سودمندُ باروَرُ نافع باشد...

برای زنده بودنِ پیامِ دیدارِ حقیر در جانبِ جِنابِ مهندس سجاد بهرامی لازم می دانم کتباً و لفظاً نُطقُ کلامی دربارهء این بزرگمرد بگویم تا مردم از شان فکریِ او استشمام کنند که یاد و پرچم شخصیتش بَر تارک تاریخ ما در اهتراز باشد...

مقدمه طولانی بود ، اما ذی المقدمه را کوتاه می کنم...

مَغزُ لبِ اندیشهء مهندس بهرامی صادقانه خدمت کردن به مردم دیارمان ست.

شنیده بودم نشستن با افرادِ کام یاب،کام یابی را برای آدمی قابل دستیابی می کند ، حقیقتا دیدار عادی نشُدُ شُعلهء شوق فرو نَنشست.

لُبِ مطلب و عمده سخن من مردم است.

مهندس بهرامی کَمَر هِمت بسته است و علاجی برای زخم های عمرانیِ این مرزُ بوم ست، مدت زمان ۴۵ روزه ی اولیه ایشان،همچون چراغی ، مَجال را برای عُقلا فراهم کرد ...

به گفتهء سایت کبنا نیوز از قرار ذیل بود: اجرای چندین روکش آسفالت ، روشنایی برخی از معابر شهری ، اجرای سنگ فرش ، ساماندهی تفرجگاه آبشار یاسوج ، خط کشیِ محورهای ترافیکی ، زنگ آمیزیِ جداولِ درون شهری و به خصوص زیباسازیِ بخش هایی از گلزار شهدای یاسوج و....را به همراهی داشت.

آری ! این در دوره ای بود که مهندس بهرامی به جوانی و خامی ترجمه می شد ، اما به گونه ای یک حماسهء اجتماعی ، به تعبیرُ تشخیصِ این حقیر ، زبانِ زمانه رو دَر بَند بَست ، نباید این جامهء تاریخیت را از تَن به دَر کرد ! بهرامی قطب سنج خویش را به طرف قدرت تنظیم نکرد!!!

سجاد بهرامی پروژه های عقیم مانده را دنبال کرده ست.

من پاره ای از عیارات مهندس بهرامی را در اینجا آوردم ، تا کلام ، مستند باشد.

مردم،مخالفت عنیفی که سودجویان به ایشان می ورزند، مِن بابِ جوانیِ ایشان ، خنجری بر حنجرهء ما مردم می باشد...

خلاصه و عُصاره مطلب اینجانب :

گویند پارسایی در انزوا ، معنایی ندارد

به عنوان فرزند شهید

فریبِ شخصیت های لِه شده ی کج شده ی مچاله شده ای که بندگان خوبی برای خدا هم نبودند را نخورید ...حضور سجاد بهرامی برای شهردار بودن در یاسوج ، پُرهیمنه و برجسته ترین ست...

از تمام خانواده ی شهدا ، اسیر ، ایثار ،جانبازانُ جوانانُ خردمندان،ریش سفیدانُ نخبگانُ ،اساتید دانشگاهی و صاحبان قلمُ نظر ... تمنا می کنم برای تبدیل شدنِ سرپرستیِ ایشان به مسندِ شهردار بودن،دست از تلاش بر ندارید ، تا گره های سخت و کوری که بر کیسه های این شهر بسته شده را ، بگشایند...

ما خود در درون تاریخیم ، ما مثل سلول های بدن یک گیاهیم ، نه مثل آن زارع ، یا آن باغبانُ دهقانی که بیرون درخت می ایستد و نسبت به درخت اعمال نیرو و تصرف کند ...