اَفتونیوز| یادداشت مخاطب:  بررسی سرنوشت علی محمد دانشی و شبه موضع گیری های سیاسی وی می تواند مدل خوبی برای بررسی یک فعال در عرصه عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد باشد که همزمان هم می خواهد سیاسی باشد و هم در میان ایل و تبارش در صدر قرار بگیرد. فردی که هیچ فرصت نزدیکی به قدرت را از  دست نمی دهد و در عین حال همیشه چنان نرم و آهسته سخن می گوید که مبادا ترک بردارد چینی نازک احساس کسی.

او از اعضای قدیمی حزب جمهوری اسلامی در استان است حزبی که نام و سابقه اش و اعضا و عملکردشان در طول دهه ها حداقل برای مردم استان مترادف با آن چیزی نیست که مردم از شهید بهشتی در خاطر خود دارند . دانشی دبیر دفتر گروه موتلفه سیاسی در استان است وی همچنین رئیس دفتر نمایندگی روزنامه کیهان در استان نیز می باشد.  عنوان های پر طمطراقی که اگر هیچ خروجی فرهنگی و سیاسی برای استان نداشته اند اما برای علی محمد دانشی بی خیر و بی برکت نبوده اند . وی بعد ها نشریه محلی طریق الوسطی را نیز در استان راه اندازی کرد تا از هیچ فرصتی به سادگی نگذشته باشد.

دانشی در ابتدای دولت احمدی نژاد  به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش استان منصوب شد ولی بعدها با بروز برخی حواشی بویژه شائبه  حمایت های جناب مدیرکل از وابستگان قومی اش عذر وی خواسته شد و تا پایان دولت مسئولیتی به او سپرده نشد.

عمر دولت احمدی نژاد که تمام شد و دولت تدبیر و امید بر سر کار آمد معرفی موسی خادمی یک فرصت کنش گری دیگر برای دانشی بود تا به مدد قومیت مشترک همچنان به استاندار وقت نزدیک بماند . او و حبیب الله پیشوا که از جهات زیادی نزدیک ترین افراد به همدیگر هستند حتی به دیدار خادمی رفتند و در طول آن همه سال دانشی موضعی علیه استاندار وقت نگرفت . با وجود سن بالا و حضور در راس دو پایگاه مهم اصولگرایی یعنی شعبه استانی حزب موتلفه و دفتر استانی روزنامه کیهان و بعدها نائب رئیسی شورای وحدت اصولگرایان هرگز نتوانسته است نقشی در جهت وحدت و انسجام سیاسی این جریان بازی کند و مدام خود بخشی از تفرقه و اختلاف بوده است که بیشتر به سمت کسانی که در منصب قدرت قرار گرفته اند نزدیک شده است . همچنان که نه حمایت وی از روشنفکر در 94 و 98 معلوم بود ولی بعدها به او نزدیک شد و حالا از افراد نزدیک به روشنفکر است و همچنین با وجود عدم حمایت از احمدزاده در مسیر استانداری خیلی زود حکم مشاور استاندار را دریافت کرد . مسیری که مشابه آن را حبیب الله پیشوا نیز در حال طی مسیر بوده و هست و هر دو نیز در مواقع نیاز به میدان دفاع از صاحبان قدرت می آیند و بقیه را به وحدت و آرامش دعوت می کنند.

هم دانشی و هم حزب متبوع اش اساسا پدیده ای صرفا انتخاباتی هستند که با انتخابات سبز می شوند و با پایان انتخابات به کما می روند.  او حالا در آستانه یک انتخابات دیگر به حرف آمده است و به تحلیل و تجزیه مسائل آن گونه که دوست دارد پرداخته است و در نهایت هم جز توجیه وضعیت موجود هیچ حرف و نکته جدیدی نگفته است.

دانشی در مصاحبه جدیدش باز هم به دفاع از نمایندگان پرداخته است و سعی کرده است قوم گرایی که از جمله نتایج عملکرد خود وی و دوستانش است را توجیه نماید اما کیست که نداند قوم گرایی و منطقه گرایی فعلی در استان جز نتیجه عملکرد امثال دانشی نتیجه کار دیگری نیست و این گروه هم همچنان بر طبل قوم گرایی و منطقه گرایی در استان می کوبند.

او و دوستانش برخی موفقیت های قومی و لطایف الحیلی جریان متبوعشان را احتمالا نتیجه سازوکارهای حزبی و محبوبیت مردمی جریان سیاسی شان می دانند اما اگر جناب دانشی را ملاک قرار دهیم نه تنها این گونه نیست که همراهی و نزدیکی وی به هر چهره و گروه سیاسی برای رویگردانی مردم از آنها کافی است و نشان به آن نشان که این بزرگوار با وجود فعالیت چهار دهه ای خود در عرصه سیاسی هرگز جسارت عرضه خود به افکار عمومی را نداشته و حتی در گروه محدود خود نیز مورد حمایت قرار نگرفته است.

در عالم سیاست نیز نیاز به بروزرسانی است اما انحصارطلبی و میل به قدرت مانع از کنارگیری با وجود سن بالا و یا حداقل بروزرسانی برخی سیاسیونی می شود که از سیاست هرگز سر در نیاورده و نمی آورند و هیچ خیری برای استان و مردم‌ نداشته اند.