یادداشت
گفتگو و گزارش

ساختمان شیشه‌ای و پروژه خالص‌سازی

پروژه خالص سازی صداوسیما را با جلوگیری از بازگشت محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور که در سال های گذشته سلیقه های بیشتری را زیر چتر صداوسیما می آوردند، پیگیری کردند.

ساختمان شیشه‌ای و پروژه خالص‌سازی

« انتقادات از نوع تحرکات صدا و سیما و عدم قدرت جذب مخاطب در رسانه‌ملی با نزدیک شدن به انتخابات اسفند ماه رو به افزایش است و باتوجه به نظرسنجی‌ها، برنامه‌های رسانه ملی در آستانه انتخابات مجلس با بحران مقبولیت بین مخاطبان رو‌به‌رو است. موضوعی که زنگ خطر از دست رفتن مرجعیت رسانه ملی را به صدا درآورده است. از ابتدای انقلاب ۵۷، دو تفکر در صداوسیما نمایندگانی داشتند که به فراخور موقعیت‌های سیاسی، هر یک توانستند دست بالا را پیدا کنند.

تفکر اول، به تکثر آراء و نظرات برای جذب حداکثری مخاطب اولویت می‌داد تا از این رهگذر، در رقابت با رسانه‌های ماهواره‌ای خارجی، صداوسیما بتواند پیام جمهوری اسلامی را به فراتر از مرزها هم برساند. اغلب روسای صداوسیما از محمدهاشمی تا عبدالعلی علی عسگری در این گروه جای دارند. حتی در زمان جنگ نیز تلاش شده بود مرجعیت صداوسیما بین مردم، با سرپرستی شوراهای سه نفره حفظ شود.

اما تفکر دوم که رسانه ملی را حوزه برنامه سازی برای یک گروه با عقیده خاص، تلقی می کرد، به مرور برنامه سازانی را که قرابت سیاسی با مدیران عالی نداشتند، حذف کرده و کوشش می کرد، شبکه های صداوسیما را به مثابه قرارگاهی نظامی و سیاسی تحت تابعیت یک سلیقه واحد درآورد، تا از رهگذر یکدست کردن آراء و نظرات همچون یگانی نظامی، پای برنامه سازان، زیر طبل واحد دستورات ابلاغی قرار گیرد. در این راهبرد، حتی لباس و موی برنامه سازان و مجریان، به مسئله مدیران تبدیل می شد تا بتوانند صرفا افراد تحت تابعیت نظر،عقیده وسلیقه خود را برای برنامه سازی در صداوسیما در اختیار بگیرند.

اما بعد از روی کارآمدن پیمان جبلی و با اطمینان از پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، افراد وابسته به یک جریان سیاسی خاص که در خرداد۱۴۰۰ به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفته بودند، به منظور خالص سازی صداوسیما و با اسم رمز «تحول» از شهرداری مشهد به تهران آمده و در صدر پست های سازمانی قرار گرفتند.آذرماه همان سال، انتصاب وحید جلیلی برادر سعیدجلیلی که با حکم پیمان جبلی،«قائم مقام رییس سازمان در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول در رسانه ملی» شده بود، مورد توجه افکارعمومی قرار گرفت. در ادامه و به مرور، حذف وطرد مجریان و برنامه سازان معروف، بدون توجه به ریزش مخاطبان، در دستور کار مدیران جدید قرار گرفت.حذف عادل فردوسی پور،رضا رشیدپور،محمدرضا گلزار و … اگرچه با جایگزین هایی همراه بود اما انتخاب راهبرد دوم در صداوسیما مانع از آن می شد که زنگ خطر ریزش مخاطب مهم تلقی شود.این زنگ خطر حتی با مهاجرت برخی مجریان ورزشی و بازیگران با تجربه نیز احساس نشد.سیاست هایی که با هزینه مرجعیت زدایی از نخبگان و نهادهای مدنی رقیب، در عمل، مخاطب را به سمت مرجعیت های رسانه ای ماهواره ای ضد جمهوری اسلامی،سوق می داد.

چه آنکه برابر فرمول انتخابات های قبل، در صورت سردی انتخابات و مشارکت حداقلی مردم در آن، که پیامد قطعی راهبرد دوم است، جریان سیاسی خاص و مخاطب گریز، برنده انتخابات حداقلی خواهد بود. بر اساس این چارچوب بود که در هفته های گذشته، محمدرضا شهبازی مجری برنامه پاورقی که همراه با امیرحسین ثابتی مجری شبکه افق، از اعضای نزدیک به جبهه پایداری و از حمایت وحید جلیلی (برادر سعید جلیلی) نیز برخوردارند،پروژه خالص سازی صداوسیما را با جلوگیری از بازگشت محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور که در سال های گذشته سلیقه های بیشتری را زیر چتر صداوسیما می آوردند، پیگیری کردند.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها