یادداشت
گفتگو و گزارش

اختصاصی اَفتونیوز


پشت پرده سکوت روحانی منتقد/ بزرگواری که می‌شناختیم یا بزرگواری که این روزها می‌بینیم؟

تغییر تاکتیک انتخاباتی بزرگواری با یک چرخش نامانوس همراه بوده که سبب شده فاصله و شکاف زیادی بین بزرگواری که تا پیش از این می‌شناختیم با بزرگواری که امروز می‌بینیم وجود داشته باشد.

پشت پرده سکوت روحانی منتقد/ بزرگواری که می‌شناختیم یا بزرگواری که این روزها می‌بینیم؟

اَفتونیوز| حجت‌السلام سیدعلی‌محمد بزرگواری بعد از دو دوره حضور در مجلس شورای اسلامی رسما اعلام کرد که در انتخابات دهم شرکت نخواهد کرد و عرصه را به جوانان خواهد سپرد؛ همه از آن حرکت به نیکی یاد کردند و چه آن زمان و چه بعد‌ها این خداحافظی از قدرت به عنوان نشانه‌ای از عدم تعلق و دلبستگی به قدرت در اذهان مرور می‌شد.

البته تردیدی نبود که بزرگواری در آن دوره شانسی برای موفقیت ندارد چرا که این احساس وجود داشت که موحد قصد بازگشت به صحنه را دارد. حتی اگر موحد نمی‌آمد عدل هاشمی‌پور در آن زمان شرایط بسیار خوب و مطلوبی داشت و شانسی برای سایر رقبا باقی نمی‌گذاشت.  

اما به نظر می‌رسد وی این بار هم به تشویق گروهی از نزدیکان‌اش که سالهاست در معادلات قدرت حذف شده‌اند و مهم‌تر از سر لج رقبای کهنه کار به صحنه آمده است.

او پیش از این در جمع هواداران‌اش گفته بود «من رفتم که میدان باز شود و اگر همین فردا، آقایانی که نماینده بودند، امضاء کنند که دیگر در انتخابات شرکت نمی‌کنند و میدان را به جوان‌ها بدهند، من هم حاضرم. امّا اگر قرار باشد آقای موحد بعد از ۷۳ سال سن، کاندیدای انتخابات مجلس باشد، من هم هستم و حاضرم با آقای موحد رقابت کنم»

اینگونه، بزرگواری به یکباره از نماد ترک قدرت به یک کاندیدای قدر تبدیل شد.

رابطه پر از تیره و تار بزرگواری و موحد بر همگان آشکار است اما دوستی بسیار نزدیکی میان بزرگواری و عدل هاشمی‌پور تا پیش از این در ظاهر وجود داشت و در طول سال‌های گذشته کمتر پیش آمده است که بزرگواری مدعی هاشمی‌پور شود. اما در عوض او علیه موحد زیاد موضوع‌گیری داشته است. موضع‌گیری‌هایی که هر چند در رسانه‌های  وابسته به موحد پاسخ‌های تکراری و دکوری داده می‌شد.

وی با وجود مهاجرت به قم هیچ‌گاه رشته‌های پیوند خود را به کهگیلویه قطع نکرد و به خیلی از  مسائل روز استانی واکنش نشان می‌داد و  هنگامی سخنی بر خلاف مصالح عمومی بود با صدای رسا فریاد میزد و کنار مردم قرار می‌گرفت، برای جابه‌جایی مرز پادوک اولین نفر و تنها نفری بود که صدایش را بلند و فریاد زد خاک را بخشیدند و اما امروز معادلات تغییر کرد.

در ماه‌های اخیر ماجرا تا جایی پیش رفت نوک پیکان تیم بزرگواری حتی به هاشمی‌پور نیز رحم نکرد و او را در کنار موحد غصب کننده عملکرد بزرگواری نامیدند.

اکنون پرسش این است که روحانی‌ی که هیچ‌گاه آرام و قرار نداشت و در خصوص مسائل مختلف موضوع گیری می‌کرد چگونه سکوت پیشه کرده است؟

بزرگواری حتی در ابتدای اعلام کاندیداتوری با جلسات علنی و اظهارات صریح و بی‌پرده شروع به کار کرد اما به یکباره جلسات عمومی خود را به سمت نشست‌های محفلی و خاص و خصوصی و دیدارهای چهره به چهره برد.

تغییر تاکتیک انتخاباتی بزرگواری  با یک چرخش نامانوس همراه بوده که سبب شده فاصله و شکاف زیادی بین بزرگواری که تا پیش از این می‌شناختیم با بزرگواری امروز می‌بینیم وجود داشته باشد.

برخی هواداران بزرگواری در شرایط غرور و تحکم خود را می‌بینند و از پیش، خود را برنده انتخابات پیشرو می‌دانند.

اما امروز خبر خاصی اطراف بزرگواری شنیده نمی‌شود و این تغییز تاکتیک نشان می‌دهد حلقه‌های دیگری پشت صحنه فعالیت بزرگواری در حرکت‌اند و احتمالا این گروه تا آن اندازه روی وی نفوذ دارند که او را وادار به سکوت و ریاضت کرده‌اند!

حال باید دید سکوت بزرگواری در نهایت یک تاکتیک انتخاباتی است یا غرور ِ پیروزیِ پیش از موعد؟!

اما سؤال پایانی و مهم‌تر این است: مردم کدام «بزرگواری» را دوست دارند و می‌پسندند؛ «بزرگواری» که تا پیش از می‌شناختیم یا «بزرگواری» که این روزها می‌بینیم؟



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 2 نظر

  • 1 چرام 1402/7/21 18:38:14

    پیرمرد برو بنشین تا یه جونی بیا تاریخ مصرف شما تمام شده

    پاسخ
  • 2 ناشناس 1402/7/21 13:23:53

    سلام . اولا حضور آقای بزرگواری در ایندور بدلایل ذیل اشتباه محض است و دچار مرگ سیاسی زودهنگام خواهد شد . ۱ - ایشان با دولت مستقر که قطعا ۸ ساله خواهد بود هماهنگ نیست و غالبا در موضع مخالف و منتقد با آن قرار دارد. ۲ - حاج آقا با تغییر تاکتیک و لحن کلامش در حمایت از اصلاح طلبانی مثل تاجگردون و حملات بیمورد و هیجانی گاه و بیگاهش بر علیه رئوس جریان انقلابی در سطح استان ، عملا اون چهره حزب الهی و انقلابی را از خود دور نموده و دیگر همچنان انقلابی محسوب نخواهد شد و عملا بی جریان است . ۳ - در بدنه جامعه از او به فردی پوپولیست تعبیر میشود که تمایل دارد در میانه میدان بایستد و با دست جنباندن برای هردو طرف میدان ، به اعتدال و میانه روی مشهور شود. ۴ - آمدن ایشان در چنین فضایی که راند دوم موحد و عدل محسوب میشود عملا بی نتیجه است وسرش بی کلاه میماند و پیش بینی همین امر ، او را وادار خواهد کرد که به سمت تلاش برای رد صلاحیت رقیب درون جریانی خود برود که این ترفند هم زهر مهلکی است که اگر بخورد برای همیشه هلاک خواهد شد و مورد غضب دوست و دشمن قرار خواهد گرفت ! ۵ - البته ایشان در تلاش برای رد صلاحیت موحد هم کوتاهی نخواهد کرد ، اما میداند که ردصلاحیت موحد فقط صندوقهای عدل را پر و پیمون تر خواهد نمود، بنابراین وی مانع اصلی را عدل میداند نه موحد !! و این اوضاع سردرگمی اش را سه چندان میکند که همین آرامش قبل از طوفانش ناشی از این سردرگمی و بلاتکلیفی است . ۶ - کلام آخر ، برای حاج اقا بزرگواری مقرون به صرفه تر این است که بساط خودرا از این معرکه دو سر باخت بیرون بکشد و در خانه بنشیند وریش سپیدی کند و خویشتن را مفت و ارزان ذبح نکند تا خدا را چه دیدی ، شاید روزی دگر ، روزگار بر وفق مرادش میسر افتد !!

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها